English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
red handed U درحین ارتکاب جنایت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
red handed U هنگام ارتکاب جنایت
red-handed U دست درخون هنگام ارتکاب جنایت
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
enpassant U ضمنا درحین
on duty U درحین خدمت
delay en route U تاخیر درحین حرکت در مسیر
recursion U زیرتابعی که درحین اجرا خود را صدامیکند
recursive routine U زیرتابعی که درحین اجرا خود را صدامیکند
routing U عملیاتی که درحین مسیریابی پیام انجام می شوند
combat liaison U حفظ ارتباط بین هواپیماها درحین پرواز
recursive routine U زیرتابعی دربرنامه که درحین اجرا خود را صدا میکند
recursion U زیرتابعی دربرنامه که درحین اجرا خود را صدا میکند
relocation U جابجایی داده یا کدگزاری یاانتساب محل مطلق درحین اجرای برنامه
perpetration U ارتکاب
villainy U جنایت
commission U ارتکاب
felonious U جنایت
commissions U ارتکاب
commissioning U ارتکاب
felonies U جنایت
felony U جنایت
commitment U ارتکاب
commitments U ارتکاب
crime U جنایت
commission of acts U ارتکاب عمل
committable U قابل ارتکاب
crimination U اتهام جنایت
desperado U جنایت کار
malefactor U جنایت کار
perpetration of a crime U ارتکاب جرم
cut-throat U جنایت کارانه
felonious U جنایت امیز
commissions U ارتکاب ماموریت
suspicion U فن به ارتکاب جرم
suspicions U فن به ارتکاب جرم
committal U سرسپردگی ارتکاب
malefactors U جنایت کار
commissioning U ارتکاب ماموریت
commission U ارتکاب ماموریت
malefactors U جنایت امیز
criminally U جنایت کارانه
malefactor U جنایت امیز
felony U جنایت بدکاری
blue bell U گزارش جنایت
murderous U جنایت امیز
felonies U جنایت بدکاری
red handed U حین وقوع جنایت
in the very act U در حین ارتکاب جرم
gory U جنایت امیز خونخوار
solicitation U تحریک به ارتکاب جرم
of malice prepense U با قصد ارتکاب گناه
capital crime U جنایت بزرگ یامهم
punishment of a crime not yet committed U قصاص قبل از جنایت
act based on pejudgement U قصاص قبل از جنایت
delinquents U مرتکب جنایت یاجنحه
felons U جانی جنایت کار
felon U جانی جنایت کار
delinquent U مرتکب جنایت یاجنحه
in flagrant delict U درعین ارتکاب گناه
in flagrant d. U درعین ارتکاب عمل
flagrante delicto U درحال ارتکاب جرم
He was caught with his pants down. U مچ او [مرد] را حین ارتکاب گرفتند.
To catch someone in the very act . U مچ کسی را گرفتن ( حین ارتکاب )
to catch with one's pants down U مچ [کسی ] را گرفتن [حین ارتکاب]
Hunger begets crime. U گرسنگی سبب جرم و جنایت میشود.
The crime lies heavily on his conscience. U جنایت اش بار سنگینی بر وجدان اواست
He was arrested in the very act . U حین عمل ( ارتکاب جرم ) دستگیر شد
To be caught red - handed. U گیر افتادن ( هنگام ارتکاب عمل )
flight ration U جیره عملیاتی درحین پرواز جیره هوایی
burglaries U ورود به عنف یا به ملک دیگری به قصد ارتکاب جرم در شب
burglary U ورود به عنف یا به ملک دیگری به قصد ارتکاب جرم در شب
bloodguilty U مرتکب خونریزی مقصریامسئول ادم کشی جنایت کار
burglarious U مرتکب یا وابسته به عمل واردشدن به خانهای درشب بقصد ارتکاب جرم
striking off the roll U اسم یک solicitor را به تقاضای خودش یا بعلت ارتکاب خطا از لیست وکلاحذف کردن
There was too muh greed in the past, and now the chickens are coming hoe to roost with crime and corruption soaring. U در گذشته طمع ورزی زیاد بود و حالا با افزایش جنایت و فساد باید تاوان پس دهیم.
compounding a felony U سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
unlawful assembly U در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
trojan horse U برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
treasonable U خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
treasonoius U خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
quarter session U محاکمی که چهار بار در سال تشکیل می شوند این محاکم صلاحیت رسیدگی به جرایمی را که شخص ممکن است به علت ارتکاب انها به اعدام یاحبس ابد محکوم شود ندارند
dwelling house U در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com