Perdic | درجه دادن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 233 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	graduate U	درجه دادن
	graduates U	درجه دادن
	graduating U	درجه دادن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	high U	دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
	highest U	دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
	highs U	دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
	maximised U	به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
	maximises U	به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
	maximising U	به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
	maximize U	به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
	maximized U	به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
	maximizes U	به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
	maximizing U	به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
	promote U	ترفیع دادن درجه دادن
	promoted U	ترفیع دادن درجه دادن
	promotes U	ترفیع دادن درجه دادن
	promoting U	ترفیع دادن درجه دادن
	rank U	درجه دادن دسته بندی کردن
	ranked U	درجه دادن دسته بندی کردن
	ranks U	درجه دادن دسته بندی کردن
	doctor U	درجه دکتری دادن به
	doctored U	درجه دکتری دادن به
	doctoring U	درجه دکتری دادن به
	doctors U	درجه دکتری دادن به
	berate U	تخفیف درجه دادن
	berated U	تخفیف درجه دادن
	berates U	تخفیف درجه دادن
	berating U	تخفیف درجه دادن
	brevet U	درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
	v ring U	تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
	windage U	پیچ خوردگی حرکت دادن دستگاه درجه درسمت
	to upgrade somebody U	به کسی در شغلی درجه دادن
	to promote somebody U	به کسی در شغلی درجه دادن
Other Matches

	beam attack U	تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
	elevation indicator U	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
	shoulder patch U	درجه روی بازوی درجه داران
	sighting bar U	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
	third class U	درجه سوم بلیط درجه 3
	third-class U	درجه سوم بلیط درجه 3
	superelevation U	درجه ارتفاع درجه بلندی
	sighting leaf U	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
	reduce U	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
	reducing U	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
	reduces U	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
	master at arms U	درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
	division police petty officer U	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
	consenting U	اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
	consent U	اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
	consents U	اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
	consented U	اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
	scalage U	درجه
	run of the mine U	بی درجه
	degrees U	درجه
	second class U	درجه 2
	echelons U	درجه
	gauge U	درجه
	echelon U	درجه
	grade U	درجه
	gauged U	درجه
	third rate U	درجه سه
	gauges U	درجه
	gage=gauge U	درجه
	gage U	درجه
	third-rate U	درجه سه
	top U	درجه یک
	first string U	درجه یک
	marks U	درجه
	mark U	درجه
	gauge glass U	درجه اب
	ranks U	درجه
	ranked U	درجه
	rank U	درجه
	proportion U	درجه
	proportions U	درجه
	lengths U	درجه
	length U	درجه
	first class U	درجه یک
	gauge=gage U	درجه
	scale U	درجه
	grades U	درجه
	pitches U	درجه
	pitch U	درجه
	degree U	درجه
	just as well <adv.> U	به یک درجه
	clinical thermometer U	درجه
	second class U	درجه دو
	nobby U	درجه یک
	second rate U	درجه دو
	classy U	درجه یک
	rates U	درجه
	rate U	درجه
	copacetic U	درجه یک
	second-rate U	درجه دو
	topnotch U	درجه یک
	kyu U	درجه
	copesetic U	درجه یک
	low grade U	کم درجه
	chinical t. U	درجه
	equally <adv.> U	به یک درجه
	elevation U	درجه
	tophole U	درجه یک
	elevations U	درجه
	title U	درجه
	number one U	درجه یک
	slap-up U	درجه یک
	top-notch U	درجه یک
	high-class U	درجه یک
	top hole U	درجه یک
	aquastat U	درجه
	titles U	درجه
	boiling points U	درجه جوش
	clump U	درجه سردوشی
	fuel grade U	درجه سوخت
	clumping U	درجه سردوشی
	secondary U	درجه دوم
	clumped U	درجه سردوشی
	clumps U	درجه سردوشی
	first water U	درجه اول
	first rate U	نخستین درجه
	graduates U	درجه گرفتن
	gradations U	درجه بندی
	graduating U	درجه گرفتن
	gradations U	ارتقای درجه
	gradations U	درجه تدریج
	gradation U	ارتقای درجه
	gradation U	درجه تدریج
	adjustability U	درجه انطباق
	non commissioned officer U	درجه دار
	graduate U	درجه گرفتن
	first rate U	درجه اول
	first class brick U	اجر درجه یک
	coarse wool U	پشم درجه دو
	adjusted elevation U	درجه تنظیمی
	first class U	درجه اول
	advancement in rating U	ارتقاء درجه
	non-commissioned officers U	درجه دار
	trial elevation U	درجه ازمایشی
	non-commissioned officer U	درجه دار
	gradation U	درجه بندی
	efficacy U	درجه تاثیر
	third class road U	جاده درجه سه
	third degree of readiness U	امادگی درجه سه
	third rater U	درجه سوم
	thirty degree cut U	برش 03 درجه
	alloy U	درجه ماخذ
	tip top U	بالاترین درجه
	white wool U	پشم درجه یک
	water hardness U	درجه سختی آب
	petty officers U	درجه دار
	the positive d. U	درجه مطلق
	tertiary hydrogen U	هیدروژن 3 درجه
	tone U	درجه صدا
	tones U	درجه صدا
	head over heels <idiom> U	منتهای درجه
	hold a candle to <idiom> U	درهمان درجه
	stages U	درجه مرحله
	inferior U	درجه دوم
	inferiors U	درجه دوم
	tiptop U	بالاترین درجه
	pinnacle U	منتهی درجه
	tertiary carbon U	کربن 3 درجه
	tiptop U	درجه اعلی
	alloys U	درجه ماخذ
	third-rate U	درجه سوم
	scaling U	درجه بندی
	void ratio U	درجه تخلخل
	economy class U	درجه توریستی
	standard class U	درجه استاندارد
	viscosity U	درجه غلیظی
	peaks U	منتها درجه
	supremely U	با علی درجه
	fluidity U	درجه سفتی
	gaduate U	درجه دار
	third rate U	درجه سوم
	ratings U	درجه بندی
	ratings U	درجه رتبه
	rating U	درجه بندی
	rating U	درجه رتبه
	peak U	منتها درجه
	temperatures U	درجه گرما
	peaking U	منتها درجه
	pinnacles U	منتهی درجه
	quantum U	درجه میزان
	boiling point U	درجه جوش
	confidence level U	درجه اطمینان
	secondary hydrogen U	هیدروژن 2 درجه
	elevation circle U	قطاع درجه
	elevating arc U	قطاع درجه
	electrical degree U	درجه الکتریکی
	eldership U	ارشدیت درجه
	d.p U	درجه بسپارش
	efficacity U	درجه تاثیر
	honorary U	درجه افتخاری
	by U	درجه دوم
	shades U	درجه رنگ
	shelving U	درجه شیب
	elevation scale U	مقیاس درجه
	consistence U	درجه غلظت
	largely U	تا درجه زیادی
	cope flask U	درجه روئی
	grading U	درجه بندی
	elevation stop U	حد نهایی درجه
	graduation U	درجه گرفتن
	graduation U	درجه بندی
	shadings U	درجه رنگ
	elevation scale U	طبلک درجه
	second-class U	درجه دوم
	dot pitch U	درجه نقطه
	petty officer U	درجه دار
	first-class U	درجه اول
	stair U	مرتبه درجه
	degree of advancement U	درجه پیشرفت
	degree of centralization U	درجه تمرکز
	degree of freedom U	درجه ازادی
	degree of compaction U	درجه تراکم
	degree of crystalinity U	درجه بلورینگی
	doctorates U	درجه دکتری
	doctorate U	درجه دکتری
	shade U	درجه رنگ
	degree opulence U	درجه توانگری
	degree of saturation U	درجه اشباع
	dan U	درجه درکاراته
	degree of relationship U	درجه خویشاوندی
	degree of precision U	درجه دقت
	degree of polymerization U	درجه بسپارش
	third degree U	درجه سوم
	degree of curve U	درجه انحناء
	comparative U	درجه تفضیلی
	upgrading U	از درجه بالا
	puny U	درجه پست
	measure U	درجه اقدام
	angle of elevation U	زاویه درجه
	anti knock property U	درجه اکتان