English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trial elevation U درجه ازمایشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
tentative U ازمایشی
thrusts U تک ازمایشی
experimental U ازمایشی
thrusting U تک ازمایشی
thrust U تک ازمایشی
trail run U رانش ازمایشی
test specimen U نمونه ازمایشی
tentatively U بطور ازمایشی
check problem U مسئله ازمایشی
trial run U استفاده ازمایشی
trial balance U ترازنامه ازمایشی
prototypes U نمونه ازمایشی
prototype U نمونه ازمایشی
trial balance U تراز ازمایشی
test run U رانش ازمایشی
Test match U مسابقه ازمایشی
tentative U ازمایشی موقت
trial runs U استفاده ازمایشی
test data U دادههای ازمایشی
probation U دوره ازمایشی
test pattern U طرح ازمایشی
test piece U نمونه ازمایشی
pilot U راندن ازمایشی
dead load U بار ازمایشی
piloted U راندن ازمایشی
pilots U راندن ازمایشی
test pit U گودال ازمایشی
on probation U در دوره ازمایشی
tentative plan U طرح ازمایشی
tentative U به طور ازمایشی
test run U اجرای ازمایشی
test point U سوزن ازمایشی
Test matches U مسابقه ازمایشی
proof load U بار ازمایشی
empiric U ازمایشی تجربی
probatory U ازمایشی اکتشافی
probative U ازمایشی اکتشافی
experimental control U کنترل ازمایشی
experimental data U دادههای ازمایشی
experimental error U خطای ازمایشی
experimental extinction U خاموشی ازمایشی
prep U مسابقه ازمایشی
experimental group U گروه ازمایشی
experimental method U روش ازمایشی
verification fire U تیراندازی ازمایشی
experimental probability U احتمال ازمایشی
experimental psychology U روانشناسی ازمایشی
experimental variable U متغیر ازمایشی
pilot model U نمونه ازمایشی
pilot model U مدل ازمایشی
measuring well U چاه ازمایشی
trial offer U عرضه ازمایشی
study U طرح ازمایشی
dry run U اجرای ازمایشی
trial shot U گلوله ازمایشی
studies U طرح ازمایشی
sampling offer U عرضه ازمایشی
trial order U سفارش ازمایشی
bore hole U چاه ازمایشی
trial hole U چاه ازمایشی
studying U طرح ازمایشی
trial shot U تیر ازمایشی
trial function U تابع ازمایشی
probationary period U دوره ازمایشی
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
trial trip U مسافرت ازمایشی یا امتحانی
testable U امتحان پذیر ازمایشی
wind sprint U مسابقه ازمایشی دو سرعت
sketch U پیش نویس ازمایشی
quasi experimental designs U طرحهای شبه ازمایشی
prolusion U مقاله ازمایشی تمهید
sketched U پیش نویس ازمایشی
sketches U پیش نویس ازمایشی
check sweeping U مین روبی ازمایشی
trial U ازمایش کردن ازمایشی
trials U ازمایش کردن ازمایشی
search sweeping U مین روبی ازمایشی
experimental neurosis U روان رنجوری ازمایشی
trialling U مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
shakedown U دوره ازمایشی عملیات ناو
tamp U دوباره پرکردن حفرههای ازمایشی
downrange U دورتر از محل پرتاب ودرمسیر ازمایشی خود
waggling U چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggles U چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
damp land pit curing U نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
waggle U چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggled U چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
fog curing room U اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
experimental free handicap U دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
check sum U جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
bench check U کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
test driver U برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms U درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
differential compression check U ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
dry run U رانش ازمایشی رانش تمرینی
mark U درجه
ranked U درجه
marks U درجه
top hole U درجه یک
degree U درجه
rank U درجه
gauged U درجه
third rate U درجه سه
third-rate U درجه سه
classy U درجه یک
second class U درجه 2
proportions U درجه
proportion U درجه
echelon U درجه
echelons U درجه
scalage U درجه
gauge U درجه
copesetic U درجه یک
gauges U درجه
elevations U درجه
run of the mine U بی درجه
degrees U درجه
ranks U درجه
grades U درجه
lengths U درجه
length U درجه
topnotch U درجه یک
tophole U درجه یک
grade U درجه
equally <adv.> U به یک درجه
just as well <adv.> U به یک درجه
titles U درجه
top U درجه یک
copacetic U درجه یک
second class U درجه دو
title U درجه
gage U درجه
rate U درجه
chinical t. U درجه
pitches U درجه
kyu U درجه
pitch U درجه
gauge=gage U درجه
low grade U کم درجه
clinical thermometer U درجه
gage=gauge U درجه
elevation U درجه
number one U درجه یک
gauge glass U درجه اب
high-class U درجه یک
rates U درجه
scale U درجه
slap-up U درجه یک
second-rate U درجه دو
second rate U درجه دو
aquastat U درجه
first class U درجه یک
first string U درجه یک
nobby U درجه یک
top-notch U درجه یک
degree of compaction U درجه تراکم
degree of centralization U درجه تمرکز
stair U مرتبه درجه
gradational U به ترتیب درجه
degree of polymerization U درجه بسپارش
degree of freedom U درجه ازادی
degree of dissociation U درجه تفکیک
salinity U درجه شوری
grading U درجه بندی
largely U تا درجه زیادی
high grade product U محصول درجه یک
degree of curve U درجه انحناء
degree of crystalinity U درجه بلورینگی
degree of advancement U درجه پیشرفت
degree of precision U درجه دقت
elevation scale U مقیاس درجه
elevation scale U طبلک درجه
berates U خلع درجه
elevation stop U حد نهایی درجه
first rate U نخستین درجه
berated U خلع درجه
velocity U درجه تندی
berate U خلع درجه
whither U بکدام درجه
first class brick U اجر درجه یک
second class U درجه دوم
second class U دومین درجه
first class U درجه اول
third-rate U درجه سوم
first water U درجه اول
octan rating U درجه اکتان
degree of relationship U درجه خویشاوندی
degree of saturation U درجه اشباع
degree opulence U درجه توانگری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com