Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
degree of freedom
U
درجه ازادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
rate integration gyro
U
ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
Other Matches
emancipation proclamation
U
اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
releases
U
ازادی
indpendence
U
ازادی
released
U
ازادی
emancipation
U
ازادی
freeness
U
ازادی
liberals
U
ازادی
liberal
U
ازادی
insubjection
U
ازادی
release
U
ازادی
looseness
U
ازادی
freedoms
U
ازادی
freedom
U
ازادی
liberticide
U
ازادی کش
manumission
U
ازادی
liberty
U
ازادی
large n
U
ازادی
liberties
U
ازادی
openness
U
ازادی
liberation
U
ازادی
option
U
ازادی
immunity
U
ازادی
enfranchisement
U
ازادی
options
U
ازادی
independence
U
ازادی
paroling
U
ازادی مشروط
the champion of liberty
U
مدافع ازادی
paroles
U
ازادی مشروط
free will
U
ازادی اراده
statue of liberty
U
مجسمه ازادی
parole
U
ازادی مشروط
elbowroom
U
ازادی عمل
laissez-faire
U
ازادی تجارت
market freedom
U
ازادی بازار
probational
U
ازادی بقیدالتزام
freehand
U
ازادی در تصمیم
free enterprise
U
ازادی اقتصادی
civil liberties
U
ازادی مدنی
civil liberty
U
ازادی مدنی
medal of freedom
U
مدال ازادی
freehand
U
ازادی عمل
paroled
U
ازادی مشروط
liberator
U
ازادی بخش
liberators
U
ازادی بخش
market freedom
U
ازادی تجاری
liberally
U
ازادی خواهانه
probation
U
ازادی مشروط
probation
U
ازادی بقیدالتزام
toleration
U
ازادی ازادگی
freedom of trade
U
ازادی تجارت
catholicity
U
ازادی فکر
freedom to choose
U
ازادی در انتخاب
conditional discharge
U
ازادی مشروط
freedom of belief
U
ازادی عقیده
freedom of choice
U
ازادی انتخاب
freedom of enterprise
U
ازادی تجارت
freedom of experssion
U
ازادی بیان
freedom of seas
U
ازادی دریاها
emancipatory
U
ازادی بخش
freedom of the press
U
ازادی مطبوعات
elbow room
U
ازادی عمل
freedom of the press
U
ازادی نگارش
edict of emancipation
U
منشور ازادی
economic freedom
U
ازادی اقتصادی
relief
U
فراغت ازادی
degrees of freedom
U
درجات ازادی
habeas corpus
U
حکم ازادی
liberty of the press
U
ازادی مطبوعات
manumission
U
ازادی برده
liberty party
U
حزب ازادی
manumit
U
ازادی بخشیدن
advantages accruning from
U
ازادی مطبوعات
franchises
U
ازادی حق انتخاب امتیاز
libertarians
U
طرفدار ازادی اراده
nurse of liberty
U
پرورشگاه یا مهد ازادی
laissez-faire
U
ازادی صادرات وواردات
free movement of capital
U
ازادی جابجایی سرمایه
probationary period
U
دوره ازادی مشروط
laissez-faire
U
ازادی کسب و کار
overindulgence
U
ازادی بیش از حد دادن
declaration of indulgence
U
اعلام ازادی دینی
franchise
U
ازادی حق انتخاب امتیاز
liberals
U
ازادی خواه زیاد
free thought
U
ازادی فکر لامذهب
libertarian
U
طرفدار ازادی اراده
liberalism
U
اصول ازادی خواهی
laissez faire
U
ازادی مطلق اقتصادی
liberal school
U
مکتب ازادی اقتصادی
liberal
U
ازادی خواه زیاد
freedom of entry and exit
U
ازادی ورود و خروج
the champion of liberty
U
سنگ بسینه زن ازادی
free thinking
U
ازادی از قیود مذهب
latitudes
U
ازادی عمل وسعت
latitude
U
ازادی عمل وسعت
libertarianism
U
طرفداری از ازادی فردی
liberty of conscience
U
ازادی عقیده یا فکر
disestablishes
U
کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablish
U
کلیسا را از ازادی محروم کردن
freewheel
U
با ازادی حرکت وجنبش کردن
disestablished
U
کلیسا را از ازادی محروم کردن
freewheeled
U
با ازادی حرکت وجنبش کردن
disestablishing
U
کلیسا را از ازادی محروم کردن
ransom
U
ازادی کسی یاچیزی راخریدن
ransoms
U
ازادی کسی یاچیزی راخریدن
four freedoms
U
ازادی در نطق و بیان عقیده
illiberal
U
متعصب مخالف اصول ازادی
freewheels
U
با ازادی حرکت وجنبش کردن
the liberal party
U
حزب یا دسته ازادی خواه
edict of emancipation
U
ازادی بی قید و شرط اعطا شد
jubilee
U
روز ازادی سال ویژه
jubilees
U
روز ازادی سال ویژه
Soc
U
ازادی دراخذ تصمیم قضایی
nationalists
U
ازادی خواه واستقلال طلب
scope
U
میدان دید ازادی عمل
nationalists
U
ملی گرا ازادی طلب
nationalist
U
ازادی خواه واستقلال طلب
nationalist
U
ملی گرا ازادی طلب
brevet
U
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
liberalism
U
اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
gold palm
U
نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
manchester school
U
مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
piscary
U
ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
individualism
U
اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
paroling
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroled
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
the open door
U
ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
paroles
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
four freedoms
U
دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
parole
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
mr. and mrs billiards
U
بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms
U
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
convertibility
U
قابلیت تبدیل پول و اسعار ازادی خرید و فروش ارز درممالک مختلف
ticket of leave
U
سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
necessity
U
درCL به حالاتی اطلاق میشودکه عامل عمل به علت عدم ازادی اراده مسئول اعمال خود نیست
serfs
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serf
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
front de liberation national
U
جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
phyrgian cap
U
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
magna charta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
resistance force
U
جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
freedom of seas
U
ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
economic liberalism
U
مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
liberalparty
U
حزب ازادی خواه یا ترقی خواه
individualism
U
فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
grades
U
درجه
low grade
U
کم درجه
kyu
U
درجه
grade
U
درجه
chinical t.
U
درجه
first string
U
درجه یک
length
U
درجه
lengths
U
درجه
second class
U
درجه 2
degrees
U
درجه
copesetic
U
درجه یک
nobby
U
درجه یک
gage=gauge
U
درجه
gauge=gage
U
درجه
gage
U
درجه
scalage
U
درجه
first class
U
درجه یک
run of the mine
U
بی درجه
rank
U
درجه
ranked
U
درجه
ranks
U
درجه
clinical thermometer
U
درجه
copacetic
U
درجه یک
proportion
U
درجه
proportions
U
درجه
third rate
U
درجه سه
third-rate
U
درجه سه
degree
U
درجه
gauge glass
U
درجه اب
second rate
U
درجه دو
top
U
درجه یک
topnotch
U
درجه یک
high-class
U
درجه یک
titles
U
درجه
title
U
درجه
aquastat
U
درجه
elevations
U
درجه
tophole
U
درجه یک
rates
U
درجه
top hole
U
درجه یک
second-rate
U
درجه دو
second class
U
درجه دو
gauged
U
درجه
scale
U
درجه
top-notch
U
درجه یک
rate
U
درجه
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com