English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (625 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
outride U دربرابر طوفان ایستادگی کردن در مسابقه چیره شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brake lining U مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
post diluvian U زیست کننده پس از طوفان پس از طوفان رخ داده
endures U بردباری کردن دربرابر
dure U بردباری کردن دربرابر
endure U بردباری کردن دربرابر
endured U بردباری کردن دربرابر
abide U ایستادگی کردن
abides U ایستادگی کردن
abided U ایستادگی کردن
hold one's ground U ایستادگی کردن
hold one's own U ایستادگی کردن
to make a stand U مقاومت یا ایستادگی کردن
play out U تا اخر ایستادگی کردن
outdare U تحریک بجنگ کردن دوام اوردن دربرابر
To make a stand against injustice. U درمقابل ستم ایستادگی کردن
abye U کفاره دادن ایستادگی کردن
stand out U دوام اوردن ایستادگی کردن
aby U کفاره دادن ایستادگی کردن
withstanding U مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstood U مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstands U مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstand U مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
resisted U پایداری کردن ایستادگی کردن
resists U پایداری کردن ایستادگی کردن
resist U پایداری کردن ایستادگی کردن
resisting U پایداری کردن ایستادگی کردن
antediluvian U وابسته به پیش از طوفان پیش از طوفان نوح
deluging U غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluges U غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluged U غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluge U غرق کردن طوفان ایجاد کردن
proficient U چیره
dominant U چیره
in contradistinction to U دربرابر
to U دربرابر
in contrast with U دربرابر
along side of U دربرابر
to take eggs for money U را با دربرابر
against U دربرابر
in d. from U دربرابر
dominate U چیره شدن
dominated U چیره شدن
dominates U چیره شدن
prevailing wind U چیره باد
skill U چیره دستی
dextrous U چیره دست
dexterous U چیره دست
masters U چیره دست
mastered U چیره دست
overcoming U چیره شدن
master U چیره دست
overcomes U چیره شدن
overcome U چیره شدن
adroit <adj.> U چیره دست
on payment U دربرابر پول
master U چیره دست شدن
contenders U مدعی دربرابر قهرمان
contender U مدعی دربرابر قهرمان
copy protection U حفافت دربرابر کپی
persisting U ایستادگی
abidance U ایستادگی
persists U ایستادگی
resistance U ایستادگی
persist U ایستادگی
persisted U ایستادگی
erectness U ایستادگی
to hog <idiom> U بی پروا چیره شدن [اصطلاح]
resisters U اسباب مقاوم دربرابر برق
resistor U اسباب مقاوم دربرابر برق
resister U اسباب مقاوم دربرابر برق
ultimate compressive strength U حداکثر مقاومت دربرابر فشار
strength under tangential loading U مقاومت دربرابر عاملهای مماسی
resistors U اسباب مقاوم دربرابر برق
idless U بیکار ایستادگی
irresistibility U ایستادگی ناپذیری
persistent U ایستادگی کننده
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
inertness U نداشتن زورجنبش یا ایستادگی
inertly U بی داشتن زور ایستادگی یاجنبش
monel U الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
to i.a person for his actions U کسیرا ازمسئولیت قانونی دربرابر کرده هایش رهاکردن
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
plasma plating U ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
storming U طوفان
storms U طوفان
stormed U طوفان
toucan U طوفان
toucans U طوفان
the stom raged itself out U طوفان
storm U طوفان
sandstorm U طوفان شن
flooding U طوفان
floods U طوفان
flood U طوفان
flooded U طوفان
sandstorms U طوفان شن
cataclysm U طوفان
deluges U طوفان
deluging U طوفان
cataclysms U طوفان
hurricane U طوفان
deluge U طوفان
hurricanes U طوفان
deluged U طوفان
gale U طوفان
gales U طوفان
tornados U طوفان پیچنده
line storm U طوفان مستقیم
cyclone U طوفان موسمی
mother cary's chicken U مرغ طوفان
cyclones U طوفان موسمی
rainstorms U طوفان باران
tornado U طوفان پیچنده
weathering U طوفان هوا
magnetic strom U طوفان مغناطیسی
thunderstorm U طوفان تندری
rainstorm U طوفان باران
adrift دستخوش طوفان
hurricane U طوفان دریایی
wester U طوفان غربی
hurricanes U طوفان دریایی
squalls U طوفان باد
squall U طوفان باد
sand storm U طوفان ریگ
storm lane U گذرگاه طوفان
storm smear U پراکندگی طوفان
hail storm U طوفان تگرگ
stormproof window U پنجره ضد طوفان
thunderstorms U طوفان تندری
petrel U مرغ طوفان
tornadoes U طوفان پیچنده
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
maelstrom U طوفان یا گرداب شدید
ice storm U طوفان همراه باتگرگ
the storm raved itself out U طوفان غریدوغریدتا فرونشست
hailstorm U طوفان یا رگبار تگرگ
hailstorms U طوفان یا رگبار تگرگ
postdiluvian U بعد از طوفان نوح
northwester U طوفان شمال غربی
procellarian U جنس مرغ طوفان
storm card U طوفان نمای دریایی
storm clcud U ابر طوفان دار
to run a race U در مسابقه دویدن یاشرکت کردن
to conduct [run] a campaign U مبارزه ای [مسابقه ای] را اجرا کردن
to launch [start] a campaign U مبارزه ای [مسابقه ای] را آغاز کردن
fulmar U مرغی مانند مرغ طوفان
diluvial U وابسته به طوفان نوح طوفانی
ship fever U طوفان سخت در دریای چین
diluvian U وابسته به طوفان نوح طوفانی
snifter U طوفان شدید وزش سخت
mallemuck U مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
The massive storm has moved across Iceland. U این طوفان بزرگ از روی ایسلند رد شد.
speeds U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
to bar somebody from a competition U شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
speeding U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speed U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
wind shake U تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
sferics U دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
supplementing U اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
set up U اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
supplements U اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplement U اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
supplemented U اسب را پس از تاریخ نامویسی وارد مسابقه شرطبندی کردن
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
counterplot U دسیسه دربرابر دسیسه توط ئه متقابل
helmcloud U ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
walking ring U پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
play off U درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
ponying U همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
doubled up U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing U مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
procellarian U وابسته به جنس مرغ طوفان یا مرغ باران
flurry U اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
pintado U مرغ فرعون یکجور مرغ طوفان
flurries U اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
hailing U طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hails U طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hailed U طوفان تگرگ تگرگ باریدن
hail U طوفان تگرگ تگرگ باریدن
ski racer U مسابقه رو
tournaments U مسابقه
tournament U مسابقه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com