English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To comment on something ( someone ) . U درباره چیزی ( کسی ) نظردادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
queried U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
querying U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
query U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
queries U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
to gripe U نق نق زدن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
to nag [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
to moan U قر زدن [درباره چیزی]
to gripe U قر زدن [درباره چیزی]
to grouch U قر زدن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] U قر زدن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
to nag [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
to grouch U نق نق زدن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] U نق نق زدن [درباره چیزی]
to moan U نق نق زدن [درباره چیزی]
to obtaini. on anything U درباره چیزی اگاهی یافتن
to moan U گله کردن [درباره چیزی]
to grouch U ناله کردن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to gripe U ناله کردن [درباره چیزی]
to moan U ناله کردن [درباره چیزی]
to put something to the vote U درباره چیزی رای دادن
to nag [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] U گله کردن [درباره چیزی]
to gripe U گله کردن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] U گله کردن [درباره چیزی]
to gripe U غرغر کردن [درباره چیزی]
to grouch U غرغر کردن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] U گله کردن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] U ناله کردن [درباره چیزی]
to nag [about something] U گله کردن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] U گله کردن [درباره چیزی]
to grouch U گله کردن [درباره چیزی]
to nag [about something] U ناله کردن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] U ناله کردن [درباره چیزی]
to moan U غرغر کردن [درباره چیزی]
To investigate something. U درباره چیزی تحقیق کردن
to crab [American E] [about something] U ناله کردن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] U ناله کردن [درباره چیزی]
To put something to the vote. U درباره چیزی رأی گرفتن
bespeak U قبلا درباره چیزی صحبت کردن
to negotiate [about; on; for] something [with somebody] U گفتگو و معامله کردن [با کسی درباره چیزی]
observe U نظردادن
observed U نظردادن
observes U نظردادن
observing U نظردادن
tempest in a teapot <idiom> U درباره چیزی که زیاد مهم نیست به هیجان زده شدن
to make a complaint [about] U شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
nerds U شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
nerd U شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
prejudging U تصدیق بلا تصور درباره چیزی کردن پیشداوری کردن
prejudges U تصدیق بلا تصور درباره چیزی کردن پیشداوری کردن
prejudge U تصدیق بلا تصور درباره چیزی کردن پیشداوری کردن
prejudged U تصدیق بلا تصور درباره چیزی کردن پیشداوری کردن
refers U توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
referred U توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
refer U توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
re- U درباره
quoad U درباره
concerning U درباره
touching U درباره
re- U درباره .....
toward U درباره
re U درباره
about U درباره
in re U درباره
re U درباره .....
on U درباره
to watch something U مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
my sentiment toward him U عقیده من درباره او
to reflect [on] U فکرکردن [درباره]
towards U درباره مقارن
of U در سوی درباره
respecting U درخصوص درباره
gospels U بشارت درباره مسیح
attend to U نظر دادن درباره
I am certain of it. U من درباره اش مطمئن هستم.
all about U همه چیز درباره
price expectation U انتظارات درباره قیمت
as respects ... U درباره ... [با توجه به اینکه... ]
nomographer U نویسنده کتاب درباره
monograph U رساله درباره یک موضوع
gospel U بشارت درباره مسیح
to reflect [on] U تامل کردن [درباره]
travelogue U سخنرانی درباره مسافرت
monographs U رساله درباره یک موضوع
traversabel U سخنرانی درباره مسافرت
to think [of] U فکر کردن [درباره]
travelogs U سخنرانی درباره مسافرت
I am hopeful about the future. U درباره آینده امیدوارهستم
travelogues U سخنرانی درباره مسافرت
book review U مقاله درباره کتاب
parley U مذاکره درباره صلح موقت
leader U درباره سایر رکوردهای فایل
in qviries r. to the accident پرسش هایی درباره آن رویداد
shoptald U گفتگو درباره وضع کسب
parleying U مذاکره درباره صلح موقت
idyl U چکامه درباره زندگی روستایی
parleys U مذاکره درباره صلح موقت
to sit U درباره موضوعی جلسه کردن
idylls U چکامه درباره زندگی روستایی
render judgement on U حکم کردن درباره کسی
leaders U درباره سایر رکوردهای فایل
kailyard school U مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
I am not aware of that. <idiom> U درباره اش آگاه نیستم. [اصطلاح]
symposia U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposium U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
parleyed U مذاکره درباره صلح موقت
symposiums U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
idyll U چکامه درباره زندگی روستایی
help U نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
helped U نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
specification U ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها
to fancy oneself U عقیده خوب درباره خود داشتن
seventh heaven <idiom> U شرح دادن درباره خوش بودنت
helps U نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
experts U شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
She is very particular ( specific ) about her appearance . U درباره سرووضعش خیلی مقید است
globally U همه اطلاعات درباره یک شکل یا کار
global U همه اطلاعات درباره یک شکل یا کار
vent for surplus theory of trade U نظریه تجارت "درباره استفاده از مازاد "
operational U اطلاعات درباره عملیات طبیعی سیستم
cycles U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycled U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
to think well of a person U درباره کسی خوش گمان بودن
dope U اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
expert U شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
dopes U اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
permanent income hypothesis U فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
poetics U رسالهای درباره شعر وزیبایی شناسی
to stop somebody or something U کسی را یا چیزی را نگاه داشتن [متوقف کردن] [مانع کسی یا چیزی شدن] [جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
cacogenics U رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
consultary response U نظر محکمه حقوقی درباره یک دعوی خاص
The officers were brifed on (about) the detailes. U افسران درباره جزییات مطلع ( توجیه شدند )
to think badly of somebody U درباره کسی نظر [عقیده] بدی داشتن
relevance U 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
encloses U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclosing U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclose U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
to appreciate something U قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی]
modifying U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
pushed U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushes U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
replace U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaces U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaced U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replacing U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
push U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
via U حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
modify U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modifies U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
to esteem somebody or something [for something] U قدر دانستن از [اعتبار دادن به] [ارجمند شمردن] کسی یا چیزی [بخاطر چیزی ]
I wI'll not comment on this issue. U درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
I have thought long and hard about it. U خیلی عمیق و دراز مدت درباره اش فکر کردم.
personals U بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
thermostatics U اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
pornography U نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
significant U یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
significantly U یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
controls U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
covets U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
coveting U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
covet U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
correction U صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
to hang over anything U سوی چیزی پیشامدگی داشتن بالای چیزی سوارشدن
establishing U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishes U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establish U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
control U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
to pass by any thing U از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
controlling U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
appreciates U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciated U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciate U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciating U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
to regard somebody [something] as something U کسی [چیزی] را بعنوان چیزی بحساب آوردن
rate U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
rates U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
think nothing of something <idiom> U فراموش کردن چیزی ،نگران چیزی بودن
directories U لیست نام ها و اطلاعات درباره فایل ها در رسانههای ذخیره سازی
directory U لیست نام ها و اطلاعات درباره فایل ها در رسانههای ذخیره سازی
header U پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
headers U پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
ip U شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
herpetology U قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com