English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 244 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
earnings per share U درامد هر سهم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
emolument U درامد
emoluments U درامد
mean U منابع درامد
meaner U منابع درامد
meanest U منابع درامد
aura U پیش درامد
auras U پیش درامد
overture U پیش درامد
overtures U پیش درامد
return U درامد
returned U درامد
returning U درامد
returns U درامد
monetarists U طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
yield U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yielded U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yields U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
earning U درامد
income tax U مالیات بر درامد
income taxes U مالیات بر درامد
remunerative U پر درامد
broken down U ازپای درامد
broken-down U ازپای درامد
revenue U درامد سود سهام
revenue U درامد
income U درامد
proceeds U درامد
admission U درامد
admissions U درامد
hatch U درامد
hatched U درامد
hatches U درامد
prologue U پیش درامد
prologues U پیش درامد
leakage U مقدارمالیاتی که به علت خرج نشدن درامد در کشور
leakages U مقدارمالیاتی که به علت خرج نشدن درامد در کشور
earn U درامد داشتن
earned U درامد داشتن
earns U درامد داشتن
gravy train U منبع درامد بدون زحمت
gravy trains U منبع درامد بدون زحمت
means U توانائی درامد
means U درامد
earnings U درامد
depletion U تقلیل درامد ملی
deplete U تقلیل درامد ملی
depleted U تقلیل درامد ملی
depletes U تقلیل درامد ملی
depleting U تقلیل درامد ملی
budget U حساب درامد وخرج
budgeted U حساب درامد وخرج
budgets U حساب درامد وخرج
pocketbook U درامد کتابچه یا دفتر بغلی
pocketbooks U درامد کتابچه یا دفتر بغلی
prelude U پیش درامد
preludes U پیش درامد
Inland Revenue U درامد داخلی
internal revenue U درامد داخلی
surtax U مالیات بر درامد اضافی
actaeon U اکتئون نام شکارگری که بدن لخت دیاناالههء شکار و جنگل را دیدوبشکل گوزن درامد
actual income U درامد واقعی
age earnings profile U برنامه درامد در دوران زندگی
annual earnings U درامد سالانه
annual income U درامد سالانه
ap.saved is a p gained U یک دینار پس انداز در حکم یک دنیا درامد است
appropriation U بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
attachment of earnings U توقیف درامد
autonomous investment U سرمایه مستقل از درامد ملی
average propensity to consume U میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
average propensity to save U میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
average revenue U درامد متوسط
average revenue product U درامد متوسط محصول
below the line U درامد یا هزینه غیر مترقبه
benefice U درامد کلیسایی
beneficed U دارای درامد کلیسایی
bunched income U درامد خدمات شخصی
business income U درامد خالص تجارتی
but for income U قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
cambridge equation U نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
capitalized value U درامد حاصله از سرمایه گذاری در یک سال
circular flow of income U گردش دورانی درامد
circular flow of income U جریان دوری درامد
comings in U درامد
corporation income tax U مالیات بر درامد شرکتها
cost effectiveness U سودمندبودن بیشتربودن درامد در مقایسه باهزینه ها
cost saving U درامد حاصل از تقلیل هزینه
credit union U موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
current income U درامد جاری
current income U درامد یک سال مالی
curtain raiser U پیش درامد نمایش پیش پرده
debt income ratio U نسبت قروض به درامد ملی
deduction from income U کسور درامد
deferred credits U درامد پس افتاده
deferred income U پیش دریافت درامد
demand factors U عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
demand factors U پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
dificiency U نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
disposable income U درامد قابل تصرف
disposable income U درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
disposable income U درامد دریافتی
Other Matches
disposable personal income U درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
functional distribution of income U توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
total income U درامد کل
total revenue U درامد کل
prelusion U درامد
gainings U درامد
makings U درامد
it wasprologue to the nextmove U درامد
flow of income U گردش درامد
distribution of income U توزیع درامد
income distribution U توزیع درامد
per capita income U درامد سرانه
flow of income U جریان درامد
fixed income U درامد ثابت
notional income U درامد فرضی
ordinary income U درامد عادی
notional income U درامد خیالی
municipal revenue U درامد شهرداری
real income U درامد واقعی
psychic income U درامد بی دردسر
present income U درامد حال
present income U درامد جاری
total revenue curve U منحنی درامد کل
personal income U درامد سرانه
personal income U درامد شخصی
permanent income U درامد دائمی
economic income U درامد اقتصادی
money income U درامد پولی
median income U درامد میانی
income determination U تعیین درامد
it weighed kilogrammes U سه کیلوگرم درامد
it scaled kilograms U ده کیلوگرم درامد
it proved false U دروغ درامد
net revenue U درامد خالص
income leakage U نشت درامد
income leakage U کسر درامد
net income U درامد خالص
income per capita U درامد سرانه
incremental revenue U درامد نهائی
marginal income U درامد نهائی
income consumption curve U منحنی درامد
median income U درامد متوسط
mean income U درامد متوسط
gross income U درامد ناخالص
national income U درامد ملی
nominal income U درامد اسمی
illicit earning U درامد نامشروع
immoral earning U درامد نامشروع
imperial decree U درامد نامشروع
imputed income U درامد ضمنی
imputed income U درامد انتسابی
income analysis U تحلیل درامد
income and expenditure U درامد و هزینه
marginal revenue U درامد نهائی
unearned revenue U درامد نامکتسب
transitory income U درامد انتقالی
transfer income U درامد انتقالی
total revenue function U تابع درامد کل
to bring a return U درامد دادن
unremunerative careers U مشاغل کم درامد
unearned revenue U درامد باداورده
sinfonia U پیش درامد
revenue sources U منابع درامد
revenue sharing U سهیم در درامد
revenue function U تابع درامد
relative income U درامد نسبی
stream of income U جریان درامد
temporary income U درامد موقتی
tax revenue U درامد مالیاتی
supplementary income U درامد تکمیلی
national net income U درامد خالص ملی
negative income tax U مالیات بر درامد منفی
national income analysis U تحلیل درامد ملی
windfall income U درامد باد اورده
wage income U درامد بشکل دستمزد
national money income U درامد ملی پولی
national income determination U تعیین درامد ملی
net national income U درامد خالص ملی
personal distribution U توزیع درامد فردی
supertax U مالیات بر درامد اضافی
size distribution of income U توزیع درامد مقداری
single tax U مالیات بر درامد انفرادی
progressive income tax U مالیات بر درامد تصاعدی
proportional income tax U مالیات بر درامد تناسبی
relative income hypothesis U فرضیه درامد نسبی
redistribution of income U توزیع دوباره درامد
taxable income U درامد مشمول مالیات
theory of income distribution U نظریه توزیع درامد
uneven distribution of income U توزیع نابرابر درامد
theory of income determination U نظریه تعیین درامد
unequal distribution of income U توزیع نابرابر درامد
net tax revenue U خالص درامد مالیاتی
unearned income U درامد ازمبنایی جز کار
non tax revenue U درامد غیر مالیاتی
nonmonetary income U درامد غیر پولی
unearned income U درامد باد اورده
real national income U درامد ملی واقعی
dissaving U مصرف بیش از درامد
earned income U درامد تحصیل شده
earning asset U دارائی ایجادکننده درامد
marginal revenue function U تابع درامد نهائی
factor earnings U درامد عوامل تولید
individual income tax U مالیات بر درامد شخصی
personal income tax U مالیات بر درامد شخصی
margin revenue U سهم درامد از فروش
marginal revenue curve U منحنی درامد نهائی
marginal revenue product U درامد محصول نهائی
marginal utility of income U مطلوبیت نهائی درامد
income multiplier U ضریب فزاینده درامد
his income U هر چه درامد داردخرج میکند
gross national income U درامد ناخالص ملی
income effect U تناسب خرید با درامد
size distribution of income U توزیع درامد برحسب مقدار
to out run the constable U بیش از درامد خرج کردن
rental income U درامد ناشی از اجاره بها
personal disposable income U درامد قابل تصرف شخصی
overseas income U درامد از کشور یا کشورهای خارجی
property income U درامد ناشی از املاک ومستغلات
income forgone U درامد صرف نظر شده
property income tax U مالیات بر درامد ناشی ازمستغلات
real national income U درامد ملی به قیمت ثابت
to make both ends meet U در حدود درامد خود خرج کردن
live up to one's income U به اندازه درامد خود خرج کردن
rentlen U دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
to i. anyone to a benefice U درامد کلیسایی رابرای کسی برقرارکردن
permanent income hypothesis U فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
engel's law U قانون عدم تطابق درامد با مقدار هزینه
to i. any one into abenefice U کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
independent in come U درامد مرتب که شخص را ازکارکردن برای زندگانی بی نیازمیسازد
incipit U شعر یاقطعهای که دراغازسروده یانواخته شود پیش درامد
provisor U کسیکه از طرف پاپ برای گرفتن درامد کلیسامعرفی میشد
induced investment U سرمایه گذاری که پاسخگوی تغییرات و تحولات درامد ملی باشد
relative income hypothesis U براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
pareto distribution U در حقیقت بیانگر توزیع درامد است که بر اساس ان رابطه بین درامدشخصی و جمعیت در ان بررسی میشود
permanent income hypothesis U این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
gross revenue U درامد فروش ناخالص دریافتی ناخالص
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
margin propensity to consume U تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
nonneutralities of income taxation U خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com