English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
average revenue product U درامد متوسط محصول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marginal revenue product U درامد محصول نهائی
median income U درامد متوسط
mean income U درامد متوسط
average revenue U درامد متوسط
average product U محصول متوسط
average output U محصول متوسط
average propensity to consume U میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
average propensity to save U میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
cambridge equation U نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
disposable personal income U درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
exchanged U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punch U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
functional distribution of income U توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
iso product curve U منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cads U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
admissions U درامد
hatch U درامد
makings U درامد
total income U درامد کل
total revenue U درامد کل
hatched U درامد
gainings U درامد
prelusion U درامد
earnings U درامد
comings in U درامد
return U درامد
returned U درامد
returning U درامد
returns U درامد
hatches U درامد
admission U درامد
remunerative U پر درامد
revenue U درامد
income U درامد
means U درامد
emoluments U درامد
it wasprologue to the nextmove U درامد
proceeds U درامد
earning U درامد
emolument U درامد
illicit earning U درامد نامشروع
aura U پیش درامد
auras U پیش درامد
it proved false U دروغ درامد
imputed income U درامد ضمنی
income analysis U تحلیل درامد
immoral earning U درامد نامشروع
earns U درامد داشتن
income per capita U درامد سرانه
earned U درامد داشتن
earn U درامد داشتن
it scaled kilograms U ده کیلوگرم درامد
imperial decree U درامد نامشروع
gross income U درامد ناخالص
net income U درامد خالص
imputed income U درامد انتسابی
national income U درامد ملی
municipal revenue U درامد شهرداری
income taxes U مالیات بر درامد
overtures U پیش درامد
incremental revenue U درامد نهائی
income tax U مالیات بر درامد
marginal income U درامد نهائی
marginal revenue U درامد نهائی
money income U درامد پولی
income and expenditure U درامد و هزینه
median income U درامد میانی
income consumption curve U منحنی درامد
broken-down U ازپای درامد
income determination U تعیین درامد
broken down U ازپای درامد
income leakage U نشت درامد
income leakage U کسر درامد
prologues U پیش درامد
prologue U پیش درامد
overture U پیش درامد
it weighed kilogrammes U سه کیلوگرم درامد
internal revenue U درامد داخلی
total revenue function U تابع درامد کل
to bring a return U درامد دادن
temporary income U درامد موقتی
tax revenue U درامد مالیاتی
supplementary income U درامد تکمیلی
per capita income U درامد سرانه
stream of income U جریان درامد
sinfonia U پیش درامد
revenue sources U منابع درامد
revenue sharing U سهیم در درامد
revenue function U تابع درامد
total revenue curve U منحنی درامد کل
transfer income U درامد انتقالی
transitory income U درامد انتقالی
meanest U منابع درامد
mean U منابع درامد
Inland Revenue U درامد داخلی
actual income U درامد واقعی
annual earnings U درامد سالانه
preludes U پیش درامد
prelude U پیش درامد
annual income U درامد سالانه
attachment of earnings U توقیف درامد
meaner U منابع درامد
unremunerative careers U مشاغل کم درامد
unearned revenue U درامد باداورده
unearned revenue U درامد نامکتسب
relative income U درامد نسبی
benefice U درامد کلیسایی
ordinary income U درامد عادی
flow of income U جریان درامد
personal income U درامد سرانه
personal income U درامد شخصی
disposable income U درامد دریافتی
permanent income U درامد دائمی
nominal income U درامد اسمی
fixed income U درامد ثابت
economic income U درامد اقتصادی
means U توانائی درامد
notional income U درامد فرضی
notional income U درامد خیالی
earnings per share U درامد هر سهم
income distribution U توزیع درامد
present income U درامد جاری
net revenue U درامد خالص
psychic income U درامد بی دردسر
current income U درامد جاری
deduction from income U کسور درامد
distribution of income U توزیع درامد
real income U درامد واقعی
flow of income U گردش درامد
deferred credits U درامد پس افتاده
present income U درامد حال
products U محصول
product U محصول
fabric U محصول
fabrics U محصول
output U محصول
harvested U محصول
harvests U محصول
crops U محصول
outputs U محصول
commodity U محصول
commodities U محصول
harvest U محصول
cropped U محصول
crop U محصول
proceeds U محصول
total product U محصول کل
return [on something] U محصول
line U محصول
yield U محصول
yielded U محصول
lines U محصول
yields U محصول
unequal distribution of income U توزیع نابرابر درامد
bunched income U درامد خدمات شخصی
unearned income U درامد باد اورده
personal distribution U توزیع درامد فردی
corporation income tax U مالیات بر درامد شرکتها
uneven distribution of income U توزیع نابرابر درامد
unearned income U درامد ازمبنایی جز کار
disposable income U درامد قابل تصرف
wage income U درامد بشکل دستمزد
factor earnings U درامد عوامل تولید
nonmonetary income U درامد غیر پولی
earning asset U دارائی ایجادکننده درامد
business income U درامد خالص تجارتی
earned income U درامد تحصیل شده
dissaving U مصرف بیش از درامد
windfall income U درامد باد اورده
theory of income distribution U نظریه توزیع درامد
deferred income U پیش دریافت درامد
proportional income tax U مالیات بر درامد تناسبی
deplete U تقلیل درامد ملی
depleted U تقلیل درامد ملی
circular flow of income U جریان دوری درامد
depletes U تقلیل درامد ملی
depleting U تقلیل درامد ملی
real national income U درامد ملی واقعی
circular flow of income U گردش دورانی درامد
budget U حساب درامد وخرج
budgeted U حساب درامد وخرج
progressive income tax U مالیات بر درامد تصاعدی
depletion U تقلیل درامد ملی
theory of income determination U نظریه تعیین درامد
taxable income U درامد مشمول مالیات
supertax U مالیات بر درامد اضافی
current income U درامد یک سال مالی
size distribution of income U توزیع درامد مقداری
single tax U مالیات بر درامد انفرادی
relative income hypothesis U فرضیه درامد نسبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com