Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
municipal revenue
U
درامد شهرداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disposable personal income
U
درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
City Hall
U
شهرداری
municipality
U
شهرداری
municipalities
U
شهرداری
City Hall
U
ساختمان شهرداری
municipal spending
U
مخارج شهرداری
municipal court
U
دادگاه شهرداری
guildhall
U
عمارت شهرداری
municipal
U
مربوط به شهرداری
municipal council
U
انجمن شهرداری
municipal budget
U
بودجه شهرداری
mayoralty
U
ریاست شهرداری
town halls
U
کاخ شهرداری
guildhalls
U
عمارت شهرداری
town council
U
انجمن شهرداری
town halls
U
عمارت شهرداری
mayorship
U
ریاست شهرداری
dump car
U
ماشین شهرداری
municipally
U
از لحاظ شهرداری
municipally
U
از راه شهرداری
municipally
U
بوسیله شهرداری
town hall
U
کاخ شهرداری
burgomaster
U
اعضای شهرداری
town hall
U
عمارت شهرداری
jurat
U
رئیس شهرداری
regressive income tax
U
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
town clerk
U
کارمند شهرداری یافرمانداری
municipalist
U
متخصص درامور شهرداری
councilman
U
عضو انجمن شهرداری
municipalize
U
بدست شهرداری دادن
town hall
U
تالار شهرداری یا فرمانداری
town halls
U
تالار شهرداری یا فرمانداری
dump truck
U
کامیون زباله بر شهرداری
podesta
U
رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
municipality
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
municipalities
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
guild hall
U
عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
borough
U
شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
boroughs
U
شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
corporations
U
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporation
U
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
aldermen
U
نام قضات نام مستخدمین شهرداری عضوهیئت قانون گذاری یک شهر
alderman
U
نام قضات نام مستخدمین شهرداری عضوهیئت قانون گذاری یک شهر
gainings
U
درامد
prelusion
U
درامد
comings in
U
درامد
hatch
U
درامد
it wasprologue to the nextmove
U
درامد
means
U
درامد
earnings
U
درامد
total income
U
درامد کل
total revenue
U
درامد کل
income
U
درامد
returns
U
درامد
revenue
U
درامد
return
U
درامد
remunerative
U
پر درامد
emolument
U
درامد
returned
U
درامد
returning
U
درامد
earning
U
درامد
emoluments
U
درامد
admissions
U
درامد
hatched
U
درامد
hatches
U
درامد
admission
U
درامد
proceeds
U
درامد
makings
U
درامد
flow of income
U
جریان درامد
flow of income
U
گردش درامد
present income
U
درامد حال
permanent income
U
درامد دائمی
income distribution
U
توزیع درامد
fixed income
U
درامد ثابت
personal income
U
درامد شخصی
national income
U
درامد ملی
psychic income
U
درامد بی دردسر
distribution of income
U
توزیع درامد
present income
U
درامد جاری
disposable income
U
درامد دریافتی
personal income
U
درامد سرانه
earnings per share
U
درامد هر سهم
economic income
U
درامد اقتصادی
illicit earning
U
درامد نامشروع
income leakage
U
نشت درامد
income leakage
U
کسر درامد
notional income
U
درامد فرضی
income per capita
U
درامد سرانه
incremental revenue
U
درامد نهائی
marginal income
U
درامد نهائی
marginal revenue
U
درامد نهائی
nominal income
U
درامد اسمی
it proved false
U
دروغ درامد
it scaled kilograms
U
ده کیلوگرم درامد
it weighed kilogrammes
U
سه کیلوگرم درامد
net income
U
درامد خالص
notional income
U
درامد خیالی
ordinary income
U
درامد عادی
immoral earning
U
درامد نامشروع
imperial decree
U
درامد نامشروع
imputed income
U
درامد ضمنی
imputed income
U
درامد انتسابی
money income
U
درامد پولی
per capita income
U
درامد سرانه
median income
U
درامد میانی
median income
U
درامد متوسط
mean income
U
درامد متوسط
income analysis
U
تحلیل درامد
income and expenditure
U
درامد و هزینه
income consumption curve
U
منحنی درامد
income determination
U
تعیین درامد
net revenue
U
درامد خالص
mean
U
منابع درامد
broken down
U
ازپای درامد
broken-down
U
ازپای درامد
prologue
U
پیش درامد
prologues
U
پیش درامد
earn
U
درامد داشتن
earns
U
درامد داشتن
unremunerative careers
U
مشاغل کم درامد
means
U
توانائی درامد
unearned revenue
U
درامد باداورده
unearned revenue
U
درامد نامکتسب
earned
U
درامد داشتن
transitory income
U
درامد انتقالی
transfer income
U
درامد انتقالی
total revenue function
U
تابع درامد کل
prelude
U
پیش درامد
preludes
U
پیش درامد
meaner
U
منابع درامد
meanest
U
منابع درامد
aura
U
پیش درامد
auras
U
پیش درامد
overture
U
پیش درامد
overtures
U
پیش درامد
income tax
U
مالیات بر درامد
income taxes
U
مالیات بر درامد
Inland Revenue
U
درامد داخلی
internal revenue
U
درامد داخلی
total revenue curve
U
منحنی درامد کل
current income
U
درامد جاری
relative income
U
درامد نسبی
deduction from income
U
کسور درامد
tax revenue
U
درامد مالیاتی
supplementary income
U
درامد تکمیلی
benefice
U
درامد کلیسایی
revenue function
U
تابع درامد
revenue sharing
U
سهیم در درامد
revenue sources
U
منابع درامد
sinfonia
U
پیش درامد
stream of income
U
جریان درامد
average revenue
U
درامد متوسط
gross income
U
درامد ناخالص
actual income
U
درامد واقعی
annual earnings
U
درامد سالانه
annual income
U
درامد سالانه
to bring a return
U
درامد دادن
real income
U
درامد واقعی
attachment of earnings
U
توقیف درامد
temporary income
U
درامد موقتی
deferred credits
U
درامد پس افتاده
proportional income tax
U
مالیات بر درامد تناسبی
relative income hypothesis
U
فرضیه درامد نسبی
national income determination
U
تعیین درامد ملی
redistribution of income
U
توزیع دوباره درامد
net national income
U
درامد خالص ملی
progressive income tax
U
مالیات بر درامد تصاعدی
real national income
U
درامد ملی واقعی
single tax
U
مالیات بر درامد انفرادی
size distribution of income
U
توزیع درامد مقداری
unearned income
U
درامد باد اورده
theory of income determination
U
نظریه تعیین درامد
unequal distribution of income
U
توزیع نابرابر درامد
nonmonetary income
U
درامد غیر پولی
non tax revenue
U
درامد غیر مالیاتی
taxable income
U
درامد مشمول مالیات
net tax revenue
U
خالص درامد مالیاتی
uneven distribution of income
U
توزیع نابرابر درامد
unearned income
U
درامد ازمبنایی جز کار
personal distribution
U
توزیع درامد فردی
wage income
U
درامد بشکل دستمزد
windfall income
U
درامد باد اورده
negative income tax
U
مالیات بر درامد منفی
national net income
U
درامد خالص ملی
national money income
U
درامد ملی پولی
supertax
U
مالیات بر درامد اضافی
theory of income distribution
U
نظریه توزیع درامد
national income analysis
U
تحلیل درامد ملی
revenue
U
درامد سود سهام
earned income
U
درامد تحصیل شده
average revenue product
U
درامد متوسط محصول
factor earnings
U
درامد عوامل تولید
marginal revenue product
U
درامد محصول نهائی
depletion
U
تقلیل درامد ملی
deplete
U
تقلیل درامد ملی
gross national income
U
درامد ناخالص ملی
dissaving
U
مصرف بیش از درامد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com