English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overseas income U درامد از کشور یا کشورهای خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reactions from abroad U واکنش مردم در کشورهای خارجی
satellite U ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
satellites U ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
leakages U مقدارمالیاتی که به علت خرج نشدن درامد در کشور
leakage U مقدارمالیاتی که به علت خرج نشدن درامد در کشور
foreign currency U پول کشور خارجی
foreign exchange U پول کشور خارجی
geopolitics U درمشی سیاسی و سیاست خارجی کشور
trade restrictions U جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
developed countries U کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
advanced countries U کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
interventions U هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
intervention U هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
peregrinate U سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
rio treaty U اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
immunity U مصونیت سیاسی مصونیت دیپلماسی عدم تبعیت مامور سیاسی خارجی ازمقررات قانونی کشور مرسل الیه است
disposable personal income U درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
developing countries U کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
Burundi U کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradite U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
functional distribution of income U توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
letter of recall U نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
nonaligned U کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
poor countries U کشورهای فقیر
allied U کشورهای هم پیمان
less developed contries U کشورهای کم رشد
free world U کشورهای غیرکمونیست
industrial nations U کشورهای صنعتی
uncomitted countries U کشورهای غیرمتعهد
developed market economy countries U کشورهای مرفه
overseas U کشورهای بیگانه
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
Underdeveloped ( backward) countries . U کشورهای عقب افتاده
underdeveloped countries U کشورهای توسعه نیافته
international U مربوط به کشورهای مختلف
internationals U مربوط به کشورهای مختلف
developing countries U کشورهای در حال توسعه
federalization U تشکیل کشورهای متحد
the united states of america U ایالات یا کشورهای متحدامریکا
development countries U کشورهای قابل توسعه
capitalist countries U کشورهای سرمایه داری
retarded countries U کشورهای عقب مانده
backward countries U کشورهای عقب مانده
allied headquarters U قرارگاه کشورهای هم پیمان
third world countries U کشورهای جهان سوم
The English speaking-countries. U کشورهای انگلیسی زبان
less developed countries U کشورهای کمتر توسعه یافته
commonwealths U کشورهای مشترک المنافع جمهور
federative U مبنی بر سازمان کشورهای متحد
commonwealth games U جام کشورهای مشترک المنافع
orienting U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orient U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
federate U تشکیل کشورهای متحد دادن
federated U تشکیل کشورهای متحد دادن
federates U تشکیل کشورهای متحد دادن
commonwealth U کشورهای مشترک المنافع جمهور
OAS U مخفف سازمان کشورهای امریکایی
third world economies U اقتصاد کشورهای جهان سوم
federating U تشکیل کشورهای متحد دادن
pan americanism U طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
orients U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
organization of petroleum exporting cont U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
OPEC U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
country file U را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
least developed countries U پائین ترین کشورهای در حال توسعه
developed market economy countries U کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
oil rich countries U کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
isolationist U طرفدارعدم مداخله در سیاست کشورهای دیگر
trade follows the flag U تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
pax britannica U اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
e r p U جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
the big four U درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
Comparison with other countries is extremely interesting. U مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
first world U کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
christian era U مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
dumping U فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
enclaves U ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
enclave U ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
nordic council U فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. U در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
earnings U درامد
revenue U درامد
remunerative U پر درامد
admissions U درامد
earning U درامد
gainings U درامد
admission U درامد
comings in U درامد
hatch U درامد
proceeds U درامد
it wasprologue to the nextmove U درامد
hatched U درامد
hatches U درامد
income U درامد
makings U درامد
total income U درامد کل
means U درامد
return U درامد
returns U درامد
returning U درامد
returned U درامد
prelusion U درامد
total revenue U درامد کل
emoluments U درامد
emolument U درامد
ordinary income U درامد عادی
disposable income U درامد دریافتی
means U توانائی درامد
economic income U درامد اقتصادی
earnings per share U درامد هر سهم
to bring a return U درامد دادن
per capita income U درامد سرانه
distribution of income U توزیع درامد
permanent income U درامد دائمی
income distribution U توزیع درامد
notional income U درامد خیالی
net revenue U درامد خالص
aura U پیش درامد
auras U پیش درامد
gross income U درامد ناخالص
illicit earning U درامد نامشروع
immoral earning U درامد نامشروع
flow of income U گردش درامد
nominal income U درامد اسمی
notional income U درامد فرضی
total revenue curve U منحنی درامد کل
earns U درامد داشتن
earned U درامد داشتن
earn U درامد داشتن
total revenue function U تابع درامد کل
fixed income U درامد ثابت
flow of income U جریان درامد
imperial decree U درامد نامشروع
personal income U درامد شخصی
annual income U درامد سالانه
annual earnings U درامد سالانه
meanest U منابع درامد
meaner U منابع درامد
mean U منابع درامد
actual income U درامد واقعی
revenue function U تابع درامد
revenue sharing U سهیم در درامد
revenue sources U منابع درامد
internal revenue U درامد داخلی
Inland Revenue U درامد داخلی
stream of income U جریان درامد
sinfonia U پیش درامد
preludes U پیش درامد
attachment of earnings U توقیف درامد
average revenue U درامد متوسط
personal income U درامد سرانه
present income U درامد جاری
present income U درامد حال
deferred credits U درامد پس افتاده
deduction from income U کسور درامد
psychic income U درامد بی دردسر
temporary income U درامد موقتی
real income U درامد واقعی
current income U درامد جاری
tax revenue U درامد مالیاتی
relative income U درامد نسبی
benefice U درامد کلیسایی
supplementary income U درامد تکمیلی
prelude U پیش درامد
prologue U پیش درامد
mean income U درامد متوسط
broken down U ازپای درامد
it proved false U دروغ درامد
transfer income U درامد انتقالی
prologues U پیش درامد
money income U درامد پولی
broken-down U ازپای درامد
national income U درامد ملی
transitory income U درامد انتقالی
unremunerative careers U مشاغل کم درامد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com