English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
along the river U درامتداد رودخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
afflux U خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
affluent رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
up the river U سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
liman U خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
coastwards U درامتداد ساحل
coastward U درامتداد ساحل
ahead U درامتداد حرکت کسی
weld bead U تکه فلزی که درامتداد اتصال جوش قراردارد
centure of pressure travel U جابجایی خطی مرکز فشار درامتداد وتر
dish rag U حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
wing spar U عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
joggles U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggle U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
bed levels U نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال
river clay U گل رودخانه
glacier U رودخانه یخ
rever U رودخانه
glaciers U رودخانه یخ
river line U خط رودخانه
river U رودخانه
rivers U رودخانه
river gravel U شن رودخانه
bottom ice U یخ کف دریاچه یا رودخانه
lethe U اب رودخانه بزرخ
euphrates U رودخانه فرات
headwater U بالادست رودخانه
head stream U سرچشمه رودخانه
strands U لایه رودخانه
strand U لایه رودخانه
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
levee U کناره رودخانه
riverward U بطرف رودخانه
riparian U ساحل رودخانه زی
conferva U علف رودخانه
alpheus U رب النوع رودخانه
an open river U رودخانه باز
potamology U مبحث رودخانه ها
ostiary U دهانه رودخانه
by water U از راه رودخانه
bight U پیچ رودخانه
river banks U ساحل رودخانه
streamed U رودخانه ابراهه
the karoon river U رودخانه کارون
the river karoon U رودخانه کارون
water system U رودخانه و شعبات ان
low water U فروکش اب رودخانه
river trip U مسافرت رودخانه ای
river bank U ساحل رودخانه
river trip U گردش رودخانه ای
upstream U بالای رودخانه
streams U رودخانه ابراهه
stethe U ساحل رودخانه
river line U خط ساحل رودخانه
river bed U بستر رودخانه
river beds U بستر رودخانه
river mouth U دهانه رودخانه
river profile U نیمرخ رودخانه
riverbed U بستر رودخانه
stream U رودخانه ابراهه
riverine U سواحل رودخانه
head water U قسمت بالادست رودخانه
hasty crossing U عبور تعجیلی از رودخانه
keelboatman U کرجی بان رودخانه
keelboat U قایق پهن رودخانه
river bed level U تراز بستر رودخانه
interamnian U واقع در میان دو رودخانه
head water U بالای رودخانه بالارود
white water U ابشارهای کوتاه رودخانه
inland navigation U کشتی رانی در رودخانه ها
sluggish stream U رودخانه با جریان کند
styx U رودخانه عالم اسفل
riparian U وابسته بکنار رودخانه
niagara U رودخانه و ابشار نیاگارا
near bank U ساحل نزدیک رودخانه
naiad U حوری موجددریاچه رودخانه
riverain U ساکن ساحل رودخانه
riparian U حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
river basin U ابگیر یا حوضه رودخانه
levee U دیواره ساحلی رودخانه
forced crossing U عبور اجباری از رودخانه
eyot U جزیره کوچک در رودخانه
excavation in river bed U خاکبرداری در بستر رودخانه
ferryboat U قایق عبور از رودخانه
ferryboats U قایق عبور از رودخانه
deliberate crossing U عبور با فرصت از رودخانه
basin U حوزه رودخانه ابگیر
upstream U مخالف جریان رودخانه
upstream U بالادست جریان رودخانه
bank effect U اثر کناره رودخانه
basins U حوزه رودخانه ابگیر
bayou U شاخه فرعی رودخانه
spanned U پل زدن روی رودخانه
basin area U حوزه ابریز رودخانه
fluviatic U پیداشده رودخانه رودخانهای
fluvial U زیست کننده در رودخانه
spanning U پل زدن روی رودخانه
chutes U شیب تند رودخانه
chute U شیب تند رودخانه
span U پل زدن روی رودخانه
spans U پل زدن روی رودخانه
to fall down the river U باجریان رودخانه حرکت کردن
navigation river U رودخانه قابل کشتی رانی
to clean arives U رودخانه ایی را لاروبی کردن
palisades U صخرهء مشرف بر رودخانه محجر
river forcasting U پیش بینی جریان رودخانه
whitewater racing U مسابقه در مسیر اشفته رودخانه
detritus U مواد خردوریز محمولات اب رودخانه
strath U بستر پهن مسیر رودخانه
palisade U صخرهء مشرف بر رودخانه محجر
summer bed of a river U بستر تابستانی رودخانه مسیل
cess U سرازیری کنار رودخانه وغیره
hurst U جای کم عمق در رودخانه یا دریا
haugh U زمین رسوبی کنار رودخانه
fluviomarine U درست شده رودخانه ودریا
fluviatile U نهری زندگی کننده در رودخانه
bed building stage of river U تراز سطح متوسط اب رودخانه
he put me across the river U مرا بدانسوی رودخانه برد
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
rhenish U شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
staff gauge U اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
ice mining U انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
fluviometer U الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
fairway U قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
fluviograph U الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
holm U زمین مسطح وپست نزدیک رودخانه
fairways U قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
live lining U ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
The teo countries are separated by this river. U این رودخانه دو کشور را از یکدیگه جدامی کند
How long is the River Nile? U طول وعرض رودخانه نیل چقدر است ؟
riffling U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
gorge portion U محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
wharf U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharfs U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharves U لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
riparian rights U حقوق خاصه مالکین خریم رودخانه ها و انهار
camp-shedding U [پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
logjam U انباشتگی تنهی درختان بریده شده در رودخانه
watershed U منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
watersheds U منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
riffles U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
effective snow melt U برف ذوب شده موثر در جریان رودخانه
riffle U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
riffled U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
nilometer U الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
gauging station U ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
base flow U مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
holm U جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
bank protection U حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
estacade U سدی که ازتیرهاوپایههای چوبی در رودخانه یادریابرای بستن راه
riparian law U قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
sandbar U جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
acheval U ارتشی که جناحش در اثرمانعی مانندباتلاق یا رودخانه از ان دورو مجزا باشد
estuary U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
estuaries U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
alluviation U رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
ferrybridge U کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد
gauging section U مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
terrigenous U تشکیل شده بوسیله عمل سایش رودخانه وجریان اب خاکزاد
snag boat U کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
caisson U اطاقکی که جهت دستیابی به بستر رودخانه به سمت پایین گودبرداری میشود
water hole U سوراخ یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری اب دران باشد
The Pied Piper of Hamelin U نی نواز هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
ferryboat U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
The Pied Piper of Hamelin U فلوت زن رنگارنگ هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
ferryboats U قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferried U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferries U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferry U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferrying U گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
period of concentration U در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
lockman U بند یا سد رودخانه بند بان
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com