English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
limited access U دراری محدودیت مدارک محدود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parochialism U محدودیت فکری و دلبستگی به انجام کارهای محلی و ناحیهای محدود
withheld U محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withholds U محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withholding U محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withhold U محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
cost records U مدارک قیمت تمام شده مدارک تعیین ارزش
illmitable U محدود نکردنی محدود نشدنی
weapons tight U جنگ افزار اتش محدود فرمان اتش محدود در پدافندهوایی
references U مدارک
reference U مدارک
resources U مدارک
application credentials U مدارک درخواستنامه
record count U شمار مدارک
application documents U مدارک درخواستنامه
privileged communication U مدارک محرمانه
training publication U مدارک اموزشی
application papers U مدارک درخواستنامه
record management U مدیریت مدارک
undocumented U فاقد مدارک قانونی
record gap U شکاف بین مدارک
record blocking U کنده یی کردن مدارک
cumulative evidence U قرائن یا مدارک اضافی
office of records U بایگانی یا دفتراسناد و مدارک
internal evidence U مدارک یاگواه درونی
interrecord gap U شکاف بین مدارک
documentation U مدرک یا مدارک اسناد
lost documents U اسناد و مدارک گم شده
documentation U ارائه اسناد یا مدارک
restricts U بازداشت طبقه بندی مدارک
administrative crypto account U نگهداری اسناد و مدارک محرمانه
restricting U بازداشت طبقه بندی مدارک
document comparison utility U برنامه کمکی مقایسه مدارک
classified material U مدارک طبقه بندی شده
medical records U پرونده پزشکی مدارک بهداشتی
indirect evidence U مدارک و ادله غیر مستقیم
restrict U بازداشت طبقه بندی مدارک
access to classified material U دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
accountable cryptomaterial U مدارک و وسایل طبقه بندی شده
Here are my car registration papers. بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
internal evidence U مدارک یا گواهی که از درون چیزی بدست میاید
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
disposal U انهدام اسناد و مدارک یا وسایل مصرف واگذار کردن
finitude U محدودیت
finiteness U محدودیت
restraint U محدودیت
restraints U محدودیت
limitations U محدودیت
limitation U محدودیت
circumscription U محدودیت
restriction U محدودیت
constraint U محدودیت
constraints U محدودیت ها
narrowness U محدودیت
incomprehensiveness U محدودیت
restrictions U محدودیت
restraint of trade U محدودیت تجارت
restriction of range U محدودیت دامنه
time bar U محدودیت زمانی
trade restriction U محدودیت تجاری
wage constraint U محدودیت دستمزد
age limit U محدودیت سنی
tie up <idiom> U محدودیت استفاده
time limits U محدودیت زمانی
time limit U محدودیت زمانی
in line <idiom> U با محدودیت متداول
budget constraint U محدودیت بودجه
appropriation limitation U محدودیت بودجه
free play U بدون محدودیت
limitation period U دوره محدودیت
limitable U محدودیت پذیر
economic stringency U محدودیت اقتصادی
exchange restriction U محدودیت ارزی
exclusiveness U محدودیت انحصار
restriction of imports U محدودیت واردات
fire restriction U محدودیت اتش
monetary deflation U محدودیت پولی
economic constraint U محدودیت اقتصادی
monetary restriction U محدودیت پولی
budget constaint U محدودیت بودجهای
exchange restricition U محدودیت ارزی
capital constraint U محدودیت سرمایه
restrictionism U سیاست محدودیت
compute bound U محدودیت محاسباتی
constraint of supply U محدودیت امادی
monopoly restriction U محدودیت انحصاری
import restriction U محدودیت واردات
restriction U منع محدودیت
freely U بدون محدودیت
restrictions U منع محدودیت
modular constraint U محدودیت در جابجایی تصاویر
exclusion U محدودیت در دستیابی به سیستم
parochialism U محدودیت در افکار وعقایدمحلی
import quotas U محدودیت کمی واردات
appropriation limitation U محدودیت تخصیص اعتبار
in restraint of trade U تحت محدودیت تجارتی
airspace restricted area U منطقه محدودیت پرواز
sanitize U حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
freezes U محدودیت عدم امکان تغییر
unconstrained optimization U بهینه سازی بدون محدودیت
freeze U محدودیت عدم امکان تغییر
free U کمی محدودیت نوع اسلحه
freed U کمی محدودیت نوع اسلحه
freeing U کمی محدودیت نوع اسلحه
frees U کمی محدودیت نوع اسلحه
scientific socialism U بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
arrays U محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
array U محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
freedom U آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
freedoms U آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
bounds U محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
unlimited U وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
inputted U ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input limited U ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input U ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
wraparound U توسعه و بسط اتوماتیک خطی از یک متن به دو خط یا بیشتر به واسطه محدودیت ناحیهای از صفحه نمایش
demarche U بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
limit U محدود
limited U محدود
limiting U محدود
moderate U محدود
moderated U محدود
moderates U محدود
lock step U محدود
indeterminable U نا محدود
limited access U محدود
incomprehensible U نا محدود
incomprehensive U محدود
finte U محدود
limitary U محدود
finite U محدود
moderating U محدود
ambient U محدود
terminated U محدود
terminates U محدود
terminate U محدود
indefinite U نا محدود
stint U محدود کردن
straitlaced U محدود درفشار
stints U محدود کردن
de escalation U محدود سازی
delimitate U محدود کردن
delimitation U محدود ساختن
copyrighted U محدود به حق کپی
catathymic amnesia U یادزدودگی محدود
circumscribed amnesia U یادزدودگی محدود
qualificatory U محدود سازنده
limit U محدود کردن
abounds U محدود کردن
confined equifer U سفره محدود
bound U مرز محدود
narrow market U بازار محدود
controlled war U جنگ محدود
limiting speed U سرعت محدود
limiting size U اندازه محدود
bottomless U غیر محدود
qualifies U محدود کردن
abounding U محدود کردن
abounded U محدود کردن
inter play U حرکت محدود
restricted U محدود الاستعمال
abound U محدود کردن
containment U محدود کردن
containment U محدود نگاهداشتن
limitative U محدود کننده
qualify U محدود کردن
limiter U محدود کننده
limited power U اختیارات محدود
limited objective U هدف محدود
limited integrator U انتگرال محدود
limited divorce U طلاق محدود
limited denied war U جنگ محدود
finite integral U انتگرال محدود
finite population U جامعه محدود
finitely U بطور محدود
infinite U نا محدود بی اندازه
qualified property U مالکیت محدود
restrictive U محدود سازنده
restrictive U محدود کننده
limited editions U کالای محدود
limited editions U فرآوردهی محدود
limited editions U چاپ محدود
straightlaced U محدود درفشار
unbound U غیر محدود
trammel U محدود ساختن
restricts U محدود کردن
qualified U مقید محدود
peg down U محدود کردن
restricting U محدود کردن
straiten U محدود کردن
contracted U مختصر محدود
confined U محدود شده
limited edition U چاپ محدود
restrainable U محدود ساختنی
restriction U محدود کردن
limited edition U کالای محدود
limited edition U فرآوردهی محدود
parochial U ناحیهای محدود
restrict U محدود کردن
restrictions U محدود کردن
sex limited U محدود به جنس
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com