English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
demoiselle U دختر خانم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
missy U دختر خانم خانم
senorita U دوشیزه دختر خانم
Other Matches
headmistress U خانم مدیر خانم رئیس
mrs. gadabout U د دری خانم هرجایی خانم
schoolmarm U خانم معلم خانم دبیر
headmistresses U خانم مدیر خانم رئیس
schoolma'am U خانم معلم خانم دبیر
interwed U در یمان هم ازدواج کردن دختر دادن و دختر گرفتن
cousin U پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
cousins U پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
sluts U دختر بی شرم دختر پیشخدمت
slut U دختر بی شرم دختر پیشخدمت
goodwife U خانم
Madonnas U خانم من
Madonna U خانم من
madem U خانم
mademe U خانم
ma'am U خانم
donna U خانم
madam U خانم
missus U خانم
mistresses U خانم
mistress U خانم
gentlewoman U خانم
signora U خانم
dona U خانم
gentlewomen U خانم
missis U خانم
Mrs U خانم
lady U خانم
ladies U خانم
dame U خانم
dames U خانم
begum U خانم
wife U خانم
doctress U حکیم خانم
missy U خانم کوچولو
faille U روسری خانم ها
gentlewomanlike U خانم وار
housewives U خانم خانه
lady principal U خانم رئیس
lady killer U خانم قرزن
head mistress U خانم رئیس
head mistress U خانم مدیرمدرسه
housewife U خانم خانه
ladykin U خانم کوچولو
senora U بانو خانم
maid U خانم خدمتکار
waitress U خانم پیشخدمت
princesses U شاهزاده خانم
princess U شاهزاده خانم
schoolmistresses U خانم رئیس
schoolmistress U خانم رئیس
knockout <idiom> U خانم زیبا
electress U خانم انتخاب کننده
princesse U شاهدخت شاهزاده خانم
princess U شاهدخت شاهزاده خانم
princesses U شاهدخت شاهزاده خانم
hand bag U کیف دستی خانم ها
She is a perfect lady . She is a lady in the full sense of the word . U خانم به تمام معنی است
woman doctor U پزشک زن حکیم خانم طبیبه
She is a very captivating lady . U خانم بسیار گیرایی است
princesse U مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
princesses U مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
andromeda U شاهزاده خانم حبشهای که بوسیله پرسوس
cloche U کلاه تنگ وچسبان برای خانم ها
cloches U کلاه تنگ وچسبان برای خانم ها
princess U مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
grand daughter U دختر دختر
fille U دختر
daughtren U دختر
girly U دختر
sissified U دختر
maid U دختر
phoebe U دختر گا
quean U دختر
daughter U دختر
girls U دختر
granddaughters U دختر دختر
girlie U دختر
lass U دختر
lasses U دختر
wenches U دختر
she U ان دختر یا زن
girl دختر
daughters U دختر
maids U دختر
wench U دختر
granddaughter U دختر دختر
schoolgirl U دختر مدرسه
granddaughter U دختر پسر
teeny-boppers U دختر بچه
girlfriends U دوست دختر
schoolgirls U دختر مدرسه
girlfriend U دوست دختر
girl scouts U پیشاهنگ دختر
teeny-bopper U دختر بچه
girl scout U پیشاهنگ دختر
girl guide U دختر پیشاهنگ
trull U دختر جوان
whose d. is she? U او دختر کیست
granddaughters U دختر پسر
age of consent U سن قانونی دختر
first cousin U دختر عمو
first cousin U دختر خاله
first cousin U دختر عمه
first cousin U دختر دایی
first cousins U دختر عمو
first cousins U دختر خاله
first cousins U دختر عمه
first cousins U دختر دایی
grandsons U پسر دختر
grandson U پسر دختر
nursemaid U دختر پرستار
hussies U دختر گستاخ
nursemaids U دختر پرستار
tomboys U دختر پسروار
tomboy U دختر پسروار
hussy U دختر جسور
hussy U دختر گستاخ
hussies U دختر جسور
belle U دختر خوشگل
balletgirl U دختر رقصنده
god daughter U دختر تعمیدی
goddauhgter U دختر تعمیدی
grand son U پسر دختر
hoyden U دختر گستاخ
hoyden ar hoi U دختر گستاخ
hoyden ar hoi U دختر بی شرم
ingenue U دختر ساده
inheritress U زن یا دختر ارث بر
inheritrix U زن یا دختر ارث بر
lass n U دختر بچه
gamine U دختر ولگرد
gamine U دختر کوچه
bobby socker U دختر نابالغ
bobby soxer U دختر نابالغ
colleen U دختر موخرمایی
cowgirl U دختر گاوچران
czarevna U دختر تزار
stepdaughters U دختر خوانده
stepdaughter U دختر خوانده
maidens U دختر باکره
maiden U دختر باکره
colleen U دختر بور
minx U دختر گستاخ
wenches U دختر دهقان
proserpina U دختر زاوش
proserpine U دختر زاوش
wench U دختر دهقان
periwinkle U گل تلفونی دختر
nurse maid U دختر پرستار
periwinkles U گل تلفونی دختر
belles U دختر خوشگل
grisette U دختر کارگر فرانسوی
gamine U دختر هوس باز
pinup U تصویر دختر زیبا
girlie U دختر وار دخترانه
girly U دختر وار دخترانه
princess of the blood U دختر یا نوه پادشاه
old maids U دختر خانه مانده
nieces U دختر برادر یا خواهر
alumna U دختر یا زن فارغ التحصیل
besom U دختر گستاخ وجسور
niece U دختر برادر یا خواهر
spinsterish U مثل دختر ترشیده
spinsters U دختر خانه مانده
spinster U دختر خانه مانده
who is this girl ? U این دختر کیست
old maid U دختر خانه مانده
townswoman U دختر شهری فاحشه
fillies U دختر شوخ و جوان
goddaughters U دختر خواندهی روحانی
She is self-centerd. she is an opinionated sort lf girl. U دختر خودرأیی است
milkmaids U دختر شیر دوش
filly U دختر شوخ و جوان
goddaughter U دختر خواندهی روحانی
milkmaid U دختر شیر دوش
She is a pretty of it . U دختر قشنگی؟ است
nymphet U دختر کوچک و زیبا
wenches U فاحشه دختر بازی کردن
step daughter U دختر اندر دخترزن یا شوهر
She bore him a daughter. U برایش یک دختر آورد (زائید)
She is svelt . she has a small waist . U دختر کمر باریکی است
She is a good – looker . U دختر خوش قیافه ای است
jade U دختر لاسی پشم سبز
She is very sweet . She is a pet . U دختر خیلی نازی است
sissy U دختر مردیا بچه زن صفت
kitties U دختر جوان زن سبک و جلف
kitty U دختر جوان زن سبک و جلف
cissies U دختر مردیا بچه زن صفت
her next was a girl U بچه دومش دختر بود
princessroyal U بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
wench U فاحشه دختر بازی کردن
sissies U دختر مردیا بچه زن صفت
statutory rape U هتک ناموس دختر نابالغ
She is a ball of fire. U دختر آتش پاره ای (زرنگ وپرتحرک )
electra complex U حب دختر نسبت به پدر و بغض از مادر
to pick up women <idiom> U دختر بلند کردن [اصطلاح روزمره]
The blow made me giddy young girl . U دختر گیج وسر بهوایی است
infanta U دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
paranymph U دختر ملازم عروس به خانه داماد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com