English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to pick up women <idiom> U دختر بلند کردن [اصطلاح روزمره]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
to go catting [to look for sexual partners] <idiom> U رفتن برای دختر بلند کردن [اصطلاح روزمره]
Other Matches
interwed U در یمان هم ازدواج کردن دختر دادن و دختر گرفتن
cousins U پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
cousin U پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
sluts U دختر بی شرم دختر پیشخدمت
slut U دختر بی شرم دختر پیشخدمت
wench U فاحشه دختر بازی کردن
wenches U فاحشه دختر بازی کردن
clackvalve U دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touts U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
to pick up somebody U کسی را پیدا کردن [دوست دختر یا پسر یا یک نفر برای سکس]
dirndl U نوعی دامن بلند با کمر بلند
to throw up U بلند کردن
hoisted U بلند کردن
to kick up U با پا بلند کردن
hoists U بلند کردن
lift U بلند کردن
upraise U بلند کردن
erect U بلند کردن
erected U بلند کردن
erecting U بلند کردن
erects U بلند کردن
heave U بلند کردن
heaved U بلند کردن
elevating U بلند کردن
exalting U بلند کردن
elevates U بلند کردن
exalt U بلند کردن
walk off with U بلند کردن
elevate U بلند کردن
hoist U بلند کردن
exalts U بلند کردن
heightens U بلند کردن
heighten U بلند کردن
heist U بلند کردن
throw up U بلند کردن
heists U بلند کردن
heightening U بلند کردن
lifts U بلند کردن
lifting U بلند کردن
heightened U بلند کردن
lifted U بلند کردن
cranes U وسیله بلند کردن
chairlifts U سردست بلند کردن
craned U وسیله بلند کردن
turn down <idiom> U کم کردن صدای بلند
soars U بلند پروازی کردن
hoisted U وسیله بلند کردن
soared U بلند پروازی کردن
crane وسیله بلند کردن
hoists U وسیله بلند کردن
chairlift U سردست بلند کردن
steals U بلند کردن چیزی
steal U بلند کردن چیزی
hydraulic lift U بلند کردن اب به نیروی اب
craning U وسیله بلند کردن
lift fire U بلند کردن اتش
soar U بلند پروازی کردن
hoist U وسیله بلند کردن
hoisted U بلند کردن وسایل سنگین
banks U کپه کردن بلند شدن
to put forth U بلند کردن نمایش دادن
bank U کپه کردن بلند شدن
vociferate U با صدای بلند ادا کردن
hoists U بلند کردن وسایل سنگین
hoist U بلند کردن وسایل سنگین
shoplifting U بلند کردن جنس از مغازه
to make a dust U گردو خاک بلند کردن
raise a dust U گرد و خاک بلند کردن
harangues U باصدای بلند نطق کردن
haranguing U باصدای بلند نطق کردن
pedestals U بلند کردن ترفیع دادن
harangued U باصدای بلند نطق کردن
sound off U باصدای بلند صحبت کردن
harangue U باصدای بلند نطق کردن
pedestal U بلند کردن ترفیع دادن
lifts U بلند کردن شریک رقص اززمین
lifting U بلند کردن شریک رقص اززمین
ululate U باصدای بلند ناله وزاری کردن
bite off more than one can chew <idiom> U با یک دست چندتا هندوانه بلند کردن
long ball U [شوت کردن بلند توپ] [فوتبال]
lifted U بلند کردن شریک رقص اززمین
lift U بلند کردن شریک رقص اززمین
lay hands one someone U دست روی کسی بلند کردن
crane باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
craning U باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
craned U باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
cranes U باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
To vacate a house. U خانه ای را خالی کردن ( بلند شدن از محل )
jabs U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
forklift U ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین
jab U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabbing U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabbed U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
too many irons in the fire <idiom> U بایک دست چند هندوانه بلند کردن
deal lift U بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
to pair somebody off [up] with somebody U کسی را با کسی دیگر زوج کردن [برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر] [همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
collecting U وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
toe raise U تمرین ایستادن و بلند کردن بدن روی نوک پا
collect U وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
to blast something U با صدای خیلی بلند بازی کردن [آلت موسیقی]
collects U وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
spike U میخ بلند کف کفش فوتبالیست هاوورزشکاران میخ دار کردن میخکوب کردن
poop U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poops U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
extending U وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
extend U وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
to call the roll U حاضر غایب کردن [نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
extends U وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
to pick up somebody [to find sexual partners] U بلند کردن کسی [زنی] [برای رابطه جنسی] [اصطلاح روزمره]
lever U اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
levers U اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
foot pound مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
girlie U دختر
wenches U دختر
quean U دختر
sissified U دختر
girly U دختر
daughter U دختر
daughters U دختر
she U ان دختر یا زن
wench U دختر
maid U دختر
girls U دختر
lasses U دختر
daughtren U دختر
girl دختر
granddaughters U دختر دختر
grand daughter U دختر دختر
fille U دختر
phoebe U دختر گا
granddaughter U دختر دختر
lass U دختر
maids U دختر
first cousins U دختر خاله
trull U دختر جوان
first cousin U دختر دایی
periwinkle U گل تلفونی دختر
first cousins U دختر عمو
periwinkles U گل تلفونی دختر
first cousins U دختر عمه
first cousins U دختر دایی
gamine U دختر ولگرد
lass n U دختر بچه
hussy U دختر گستاخ
girlfriends U دوست دختر
girlfriend U دوست دختر
girl scouts U پیشاهنگ دختر
girl scout U پیشاهنگ دختر
hussy U دختر جسور
bobby soxer U دختر نابالغ
god daughter U دختر تعمیدی
balletgirl U دختر رقصنده
first cousin U دختر عمو
inheritrix U زن یا دختر ارث بر
first cousin U دختر خاله
ingenue U دختر ساده
first cousin U دختر عمه
hussies U دختر گستاخ
belles U دختر خوشگل
grand son U پسر دختر
girl guide U دختر پیشاهنگ
goddauhgter U دختر تعمیدی
bobby socker U دختر نابالغ
belle U دختر خوشگل
inheritress U زن یا دختر ارث بر
nursemaid U دختر پرستار
maiden U دختر باکره
grandsons U پسر دختر
grandson U پسر دختر
proserpine U دختر زاوش
teeny-boppers U دختر بچه
cowgirl U دختر گاوچران
proserpina U دختر زاوش
hussies U دختر جسور
schoolgirls U دختر مدرسه
maidens U دختر باکره
nursemaids U دختر پرستار
minx U دختر گستاخ
granddaughters U دختر پسر
demoiselle U دختر خانم
czarevna U دختر تزار
hoyden U دختر گستاخ
hoyden ar hoi U دختر گستاخ
hoyden ar hoi U دختر بی شرم
stepdaughters U دختر خوانده
stepdaughter U دختر خوانده
wench U دختر دهقان
whose d. is she? U او دختر کیست
teeny-bopper U دختر بچه
age of consent U سن قانونی دختر
colleen U دختر موخرمایی
colleen U دختر بور
nurse maid U دختر پرستار
granddaughter U دختر پسر
tomboys U دختر پسروار
tomboy U دختر پسروار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com