English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (135 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
grandurncle U دایی بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maternal nucles U دایی ها
maternal uncle U دایی
uncles U دایی
aunt U زن دایی
aunts U زن دایی
maternal uncles U دایی ها
uncle U دایی
first cousin U دختر دایی
first cousins U پسر دایی
first cousins U دختر دایی
first cousin U پسر دایی
grand uncle U دایی مادر
cousins U دایی زاده
avuncular U مانند دایی
cousin U دایی زاده
coz U دایی زاده
grand uncle U دایی پدر
grandurncle U عمو یا دایی پدر و مادر
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
cousins U پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
cousin U پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
cousinly U دایی زاده وار خاله زاده وار
massively U بزرگ
nonus U بزرگ
massive U بزرگ
adults U بزرگ
extra U بزرگ
extras U بزرگ
adult U بزرگ
gravest U بزرگ
megapod U بزرگ پا
gates U در بزرگ
grosser U بزرگ
smallest U بزرگ نه
grosses U بزرگ
propylon U در بزرگ
grossest U بزرگ
grossing U بزرگ
vast U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
gate U در بزرگ
voluminous U بزرگ
graves U بزرگ
grave U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
macro U بزرگ
long ton U تن بزرگ
bulky U بزرگ
greatest U بزرگ
bulkiest U بزرگ
bulkier U بزرگ
great U بزرگ
majestic U بزرگ
jumbos U بزرگ
jumbo U بزرگ
dignified U بزرگ
of a large size U بزرگ
majuscule U بزرگ
majuscular U بزرگ
biggest U بزرگ
bigger U بزرگ
big U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
great- U بزرگ
mighty U بزرگ
major U بزرگ
majored U بزرگ
majoring U بزرگ
mightier U بزرگ
decuman U بزرگ
egregious U بزرگ
extra- U بزرگ
mightiest U بزرگ
full bottomed U بزرگ
spanking U بزرگ
highs U بزرگ
spankings U بزرگ
extensive U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
hugeous U بزرگ
immane U بزرگ
eminent U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
high U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
highest U بزرگ
vasty U بزرگ
grossed U بزرگ
king size U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
large sized U بزرگ
small U بزرگ نه
swith U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
doyenne U زن بزرگ
stour U بزرگ
large sized a U بزرگ
gross U بزرگ
smaller U بزرگ نه
headman U بزرگ
enormous U بزرگ
largest U بزرگ
walloping U بزرگ
wallopings U بزرگ
swingeing U بزرگ
headmen U بزرگ
large U بزرگ
larger U بزرگ
aggrandise U بزرگ شدن
mausoleum U ارامگاه بزرگ
maximising U بزرگ کردن
maximises U بزرگ کردن
maximised U بزرگ کردن
antrum U غار بزرگ
aggrandise U بزرگ کردن
dilating U بزرگ کردن
arch enemy U دشمن بزرگ
aggrandize U بزرگ کردن
mausoleums U ارامگاه بزرگ
arch fiend U دیو بزرگ
bass drum U طبل بزرگ
bass fiddle U ویلن سل بزرگ
big bang U انفجار بزرگ
big league U لیگ بزرگ
bonefire U اتش بزرگ
bronchocele U بزرگ شدگی
caldron U کتری بزرگ
capital letter U حرف بزرگ
grandmother U مادر بزرگ
case knife U چاقوی بزرگ
grand father U پدر بزرگ
avous U پدر بزرگ
grandmothers U مادر بزرگ
dilates U بزرگ کردن
archfiend U دیو بزرگ
archbshop U اسقف بزرگ
archduchess U دوشس بزرگ
archduke U دوک بزرگ
archenemy U دشمن بزرگ
dilate U بزرگ کردن
archpriest U کشیش بزرگ
argosy U کشتی بزرگ
the wain U خرس بزرگ
charles's wain U خرس بزرگ
maximize U بزرگ کردن
storing U مغازه بزرگ
bollard U موت بزرگ
bollards U موت بزرگ
viola U ویولن بزرگ
magnum opus U کار بزرگ
billow U موج بزرگ اب
distends U بزرگ کردن
paterfamilias U بزرگ خانواده
distending U بزرگ کردن
distend U بزرگ کردن
lofty U بلند بزرگ
lump U بزرگ شدن
lumped U بزرگ شدن
lumps U بزرگ شدن
billowed U موج بزرگ اب
billowing U موج بزرگ اب
tankard U ابخوری بزرگ
store U مغازه بزرگ
tankards U ابخوری بزرگ
whackings U خیلی بزرگ
whacking U خیلی بزرگ
hunk U تکه بزرگ
grand U بزرگ مهم
grander U بزرگ مهم
grandest U بزرگ مهم
bonfire U اتش بزرگ
bonfires U اتش بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
bulldog U نوعی سگ بزرگ
heave U بزرگ کردن
heaved U بزرگ کردن
blundering U اشتباه بزرگ
blunders U اشتباه بزرگ
platter U بشقاب بزرگ
platters U بشقاب بزرگ
swell U بزرگ شدن
maximizing U بزرگ کردن
maximizes U بزرگ کردن
maximized U بزرگ کردن
magnification U بزرگ نمایی
magnifications U بزرگ نمایی
zoom U بزرگ کردن
zoomed U بزرگ کردن
blundered U اشتباه بزرگ
blunder U اشتباه بزرگ
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com