Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
amplitude
U
دامنه بزرگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subalpine
U
ساکن دامنه کوهستان الپ مربوط به دامنه کوه
greatness
U
بزرگی
magnifcation
U
بزرگی
voluminosity
U
بزرگی
voluminesity
U
بزرگی
dignity
U
بزرگی
massiveness
U
بزرگی
hauteur
U
بزرگی
largeness
U
بزرگی
augustness
U
بزرگی
masterdom
U
بزرگی
grandeur
U
بزرگی
supercilicusness
U
بزرگی
enlargements
U
بزرگی
enlargement
U
بزرگی
magneficence
U
بزرگی
bulkiness
U
بزرگی
gentility
U
بزرگی
hugeness
U
بزرگی
gloriousness
U
بزرگی
bigness
U
بزرگی
grandness
U
بزرگی
size
U
بزرگی
sizes
U
بزرگی
magnitude
U
بزرگی
Lordships
U
سیادت بزرگی
Lordship
U
سیادت بزرگی
she was nipped in the bud
U
به بزرگی نرسید
eminency
U
برامدگی بزرگی
so large
U
باین بزرگی
eminence
U
برامدگی بزرگی
magnanimity
U
بزرگی طبع
megacephaly
U
بزرگی بیش از حد سر
sample size
U
بزرگی نمونه
headships
U
بزرگی برتری
headship
U
بزرگی برتری
order of magnitude
U
مرتبه بزرگی
immeasurableness
U
بزرگی بی اندازه
man and boy
U
چه در کودکی چه در بزرگی
immenseness
U
بزرگی عظمت
aggrandizement
U
افزایش بزرگی
vastness
U
عظمت بزرگی
vastity
U
عظمت بزرگی
vastitude
U
عظمت بزرگی
he did me a great wrong
U
خطای بزرگی .....
formidability
U
استحکام بزرگی
to a greatness
U
بزرگی یافتن
to a greatness
U
به بزرگی رسیدن
skirt
U
دامنه
hillside
دامنه
mountainsides
U
دامنه
mountainside
U
دامنه
skirts
U
دامنه
foot
دامنه
amplitude
U
دامنه
skirted
U
دامنه
brae
U
دامنه
slopes
U
دامنه
ranges
U
دامنه
ranged
U
دامنه
talus
U
دامنه
range
U
دامنه
tail
U
دامنه
tailed
U
دامنه
scope
U
دامنه
magnitude
U
دامنه
hillsides
U
دامنه
slope
U
دامنه
sloped
U
دامنه
tails
U
دامنه
monstrousness
U
شگفت انگیزی بزرگی
he is a great help
U
او کمک بزرگی است
great dangers overhang us
U
خطرهای بزرگی ماراتهدیدمیکند
that is no great work
U
کار بزرگی نیست
come a long way
<idiom>
U
برنامه بزرگی ریختن
pyralidid
U
خانواده بزرگی ازپروانه ها
he is a great person
U
شخص بزرگی است
bulk
U
حجم بزرگی از چیزی
too big for one's breeches/boots
<idiom>
U
احساس بزرگی کردن
breadth of mind
U
بزرگی یا وسعت فکر
to be toast
[American E]
<idiom>
U
در دردسر بزرگی بودن
the meridian of glory
U
اوج بزرگی یا جلال
impluse amplitude
U
دامنه ایمپولز
hill side
دامنه تپه
f.of mountain
U
دامنه کوه
range
U
دامنه
[ریاضی]
frequency response
U
خم دامنه- بسامد
double amplitude
U
دامنه دوبل
discriminating range
U
دامنه افتراق
interval confidence
U
دامنه اطمینان
range of motion
U
دامنه حرکت
restriction of range
U
محدودیت دامنه
midrange
U
میان دامنه
response amplitude
U
دامنه پاسخ
range of stress
U
دامنه تنش
pulse amplitude
U
دامنه تپش
range expression
U
عبارت دامنه
range format
U
قالب دامنه
maximum amplitude
U
دامنه حداکثر
talus
U
دامنه تالیوز
talus
U
دامنه سنگلاخی
wave amplitude
U
دامنه موج
vibration amplitude
U
دامنه ارتعاش
two tailed test
U
ازمون دو دامنه
tropic range
U
دامنه استوایی
total amplitude of oscillation
U
دامنه کل نوسان
tooth flank
U
دامنه دندانه
one tailed test
U
ازمون یک دامنه
talus meterial
U
واریزه دامنه
range name
U
نام دامنه
hillside
U
دامنه کوه
ranges
U
دامنه تغییرات
flanking
U
دامنه جناح
scope
U
دامنه رسیدگی
audio frequency
U
دامنه شنودپذیری
audibility range
U
دامنه شنودپذیری
hillsides
U
دامنه کوه
amplitude of vibration
U
دامنه ارتعاش
am
U
مدولاسیون دامنه
amplitude of oscillation
U
دامنه نوسان
amplitude modulation
U
مدولاسیون دامنه
feet
U
پایین دامنه
class interval
U
دامنه طبقه
colluvial
U
دامنه کوهی
flanked
U
دامنه جناح
tolerances
U
دامنه تغییرات
criteria range
U
دامنه ملاک
ranged
U
دامنه تغییرات
tolerance
U
دامنه تغییرات
range
U
دامنه تغییرات
flank
U
دامنه جناح
combe
U
دامنه تپه
great dangers impend over us
U
خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
decked
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
great dangers impend over us
U
خطرهای بزرگی مارا تهدیدمیکند
deck
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decks
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
piece deresistance
U
مثلا تیکه بزرگی از گوشت
Majesty
U
بزرگی عظمت وشان واقتدار
(when the) chips are down
<idiom>
U
بامشکل بزرگی مواجه شدن
Majesties
U
بزرگی عظمت وشان واقتدار
great dangers overhang us
U
خطرهای بزرگی متوجه ما است
he did me a great wrong
U
بیعدالتی بزرگی نسبت به من کرد
steatopygia
U
بزرگی وفربهی کفل زنان
bias error
U
خطایی با علامت و بزرگی ثابت
modular range
U
دامنه تغییرات مدول
The matter assumed significant proportions.
U
دامنه کار با لاگرفت
lifts
U
بالارو دامنه بالابری
lift
U
بالارو دامنه بالابری
lifted
U
بالارو دامنه بالابری
semi interquartile range
U
دامنه نیمه چارکی
lifting
U
بالارو دامنه بالابری
skirting armor
U
زره دامنه تانک
tidal range
U
دامنه جذر و مد دریایی
purview
U
دامنه شمول قانون
double apron fence
U
سیم خاردار دو دامنه
magnitude of alternating current
U
دامنه جریان متناوب
domain of a function
U
دامنه یک تابع
[ریاضی]
cylinder skirt
U
حاشیه یا دامنه سیلندر
domain of definition
U
دامنه تعریف
[ریاضی]
foothill
تپه دامنه کوه
impluse amplitude
U
دامنه ضربه جریان
interquartile range
U
دامنه میان چالاکی
nothing great is easy
U
هیچ کاری بزرگی اسان نیست
to roll a huge snowball
U
گلوله بزرگی از برف درست کردن
loving cup
U
پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
A big rock rolled down the mountain.
U
سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
sidehill
U
واقع در کنار تپه دامنه
foot hill
تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
neap range
U
دامنه نوسان جزر و مدضعیف
skirt
U
دامنه کوه حومه شهر
skirted
U
دامنه کوه حومه شهر
skirts
U
دامنه کوه حومه شهر
ridge
U
پشته تپههای دامنه کوه
ridges
U
پشته تپههای دامنه کوه
Police are out in force.
U
نیروی پلیس با قدرت بزرگی ظاهر است.
the propylaea
U
نام در بزرگی که از ان واردACROPOLLS دژنامی اتن میشدند
mastiffs
U
سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
anagogy
U
بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
mastiff
U
سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
miller thumb
U
یکجور ماهی قنات که کله بزرگی دارد
broadsheet
U
کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
broadsheets
U
کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
treadmills
U
چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
treadmill
U
چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
breaker
U
موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
breakers
U
موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
rocking stone
U
سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
anagoge
U
بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
multivolume file
U
فایل بسیار بزرگی که نیازمندبیش از یک بسته دیسک
cove
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
daily range of soil temperature
U
دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
foehn
U
باد خشک وگرم دامنه کوه
damping factor
U
نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
coves
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
aquaria
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
internally blown flap
U
فلپ بزرگی که جریان اصلی گازها به ان برخورد میکند
aquariums
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquarium
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
bell gear
U
چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com