Perdic | دامنه ارتعاش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	amplitude of vibration U	دامنه ارتعاش
	vibration amplitude U	دامنه ارتعاش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	subalpine U	ساکن دامنه کوهستان الپ مربوط به دامنه کوه
	tirl U	ارتعاش صدای ارتعاش نخ یاکش
	reverberations U	ارتعاش
	reverberation U	ارتعاش
	vibratility U	ارتعاش
	quivers U	ارتعاش
	quivering U	ارتعاش
	quivered U	ارتعاش
	quiver U	ارتعاش
	shakes U	ارتعاش
	shivering U	ارتعاش
	tremolo U	ارتعاش
	vibrancy U	ارتعاش
	shivered U	ارتعاش
	shiver U	ارتعاش
	trembles U	ارتعاش
	trembled U	ارتعاش
	tremble U	ارتعاش
	libration U	ارتعاش
	pallesthesia U	حس ارتعاش
	vibration sense U	حس ارتعاش
	planegency U	ارتعاش
	plangency U	ارتعاش
	shake U	ارتعاش
	shaking U	ارتعاش
	vibration U	ارتعاش
	vibrational U	ارتعاش
	vibrational mode U	شیوه ارتعاش
	quavering U	ارتعاش داشتن
	quavered U	ارتعاش داشتن
	quaver U	ارتعاش داشتن
	lattice vibration U	ارتعاش شبکه
	mode of vibration U	شیوه ارتعاش
	molecular vibration U	ارتعاش مولکولی
	harmonic vibration U	ارتعاش هماهنگ
	quavers U	ارتعاش داشتن
	fundamental vibration U	ارتعاش اصلی
	electron vibrations U	ارتعاش الکترونها
	breathing vibration U	ارتعاش تنفسی
	damped vibration U	ارتعاش میرا
	damping U	استهلاک ارتعاش
	dingle U	لرزیدن ارتعاش
	energy of vibration U	انرژی ارتعاش
	frequency of vibration U	تکرار ارتعاش
	vibrating U	ارتعاش داشتن
	vibrates U	ارتعاش داشتن
	vibrated U	ارتعاش داشتن
	vibrate U	ارتعاش داشتن
	neural reverbration U	ارتعاش عصبی
	oscillator U	ارتعاش سنج
	wagging vibration U	ارتعاش جنبانهای
	torsional vibration U	ارتعاش پیچشی
	vibrator U	دستگاه ارتعاش
	twisting vibration U	ارتعاش رقاصکی
	vibrator U	ارتعاش کننده
	vibrators U	دستگاه ارتعاش
	vibrators U	ارتعاش کننده
	vibroscope U	ارتعاش بین
	vibratility U	: قابلیت ارتعاش
	vibratory U	باعث ارتعاش
	symmetry vibration U	ارتعاش متقارن
	period of vibratio U	دوره ارتعاش
	phonoscope U	ارتعاش نما
	resonantly U	با پیچش و ارتعاش
	resonator U	اسباب ارتعاش
	vibrational frequency U	بسامد ارتعاش
	seismicity U	حالت ارتعاش
	vibrative U	باعث ارتعاش
	sound vibration U	ارتعاش صوتی
	bending vibration U	ارتعاش خمشی
	stretching vibration U	ارتعاش کششی
	vibrator U	وسیله ارتعاش
	vibrators U	وسیله ارتعاش
	vibration absorption U	میرایی نوسان یا ارتعاش
	free harmonic vibration U	ارتعاش هارمونیک ازاد
	scissoring vibration U	ارتعاش قیچی وار
	insulation against vibration U	حفافت در برابر ارتعاش
	fundamental period vibration U	دوره اصلی ارتعاش
	damping charactristics U	مشخصات خفه شدن ارتعاش
	vibratile U	قابل لرزش و ارتعاش جنبنده
	shudder U	مشمئز شدن ارتعاش Shrine
	shuddered U	مشمئز شدن ارتعاش Shrine
	shudders U	مشمئز شدن ارتعاش Shrine
	shuddering U	مشمئز شدن ارتعاش Shrine
	amplitude U	دامنه
	hillsides U	دامنه
	magnitude U	دامنه
	brae U	دامنه
	talus U	دامنه
	ranges U	دامنه
	scope U	دامنه
	hillside	دامنه
	mountainsides U	دامنه
	range U	دامنه
	mountainside U	دامنه
	tail U	دامنه
	ranged U	دامنه
	skirt U	دامنه
	foot	دامنه
	skirted U	دامنه
	tailed U	دامنه
	skirts U	دامنه
	slope U	دامنه
	sloped U	دامنه
	tails U	دامنه
	slopes U	دامنه
	quavers U	لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
	quavered U	لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
	quaver U	لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
	quavering U	لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
	ranged U	دامنه تغییرات
	range format U	قالب دامنه
	range of stress U	دامنه تنش
	range name U	نام دامنه
	one tailed test U	ازمون یک دامنه
	range expression U	عبارت دامنه
	pulse amplitude U	دامنه تپش
	ranges U	دامنه تغییرات
	range of motion U	دامنه حرکت
	response amplitude U	دامنه پاسخ
	scope U	دامنه رسیدگی
	flanking U	دامنه جناح
	flanked U	دامنه جناح
	flank U	دامنه جناح
	wave amplitude U	دامنه موج
	two tailed test U	ازمون دو دامنه
	tolerance U	دامنه تغییرات
	tropic range U	دامنه استوایی
	restriction of range U	محدودیت دامنه
	talus U	دامنه تالیوز
	talus U	دامنه سنگلاخی
	talus meterial U	واریزه دامنه
	range U	دامنه تغییرات
	tooth flank U	دامنه دندانه
	total amplitude of oscillation U	دامنه کل نوسان
	tolerances U	دامنه تغییرات
	interval confidence U	دامنه اطمینان
	hillsides U	دامنه کوه
	range U	دامنه [ریاضی]
	class interval U	دامنه طبقه
	frequency response U	خم دامنه- بسامد
	am U	مدولاسیون دامنه
	colluvial U	دامنه کوهی
	combe U	دامنه تپه
	criteria range U	دامنه ملاک
	hillside U	دامنه کوه
	discriminating range U	دامنه افتراق
	double amplitude U	دامنه دوبل
	f.of mountain U	دامنه کوه
	hill side	دامنه تپه
	audibility range U	دامنه شنودپذیری
	feet U	پایین دامنه
	impluse amplitude U	دامنه ایمپولز
	amplitude U	دامنه بزرگی
	amplitude modulation U	مدولاسیون دامنه
	amplitude of oscillation U	دامنه نوسان
	midrange U	میان دامنه
	maximum amplitude U	دامنه حداکثر
	audio frequency U	دامنه شنودپذیری
	lifted U	بالارو دامنه بالابری
	tidal range U	دامنه جذر و مد دریایی
	domain of a function U	دامنه یک تابع [ریاضی]
	foothill	تپه دامنه کوه
	domain of definition U	دامنه تعریف [ریاضی]
	cylinder skirt U	حاشیه یا دامنه سیلندر
	lifts U	بالارو دامنه بالابری
	lift U	بالارو دامنه بالابری
	lifting U	بالارو دامنه بالابری
	double apron fence U	سیم خاردار دو دامنه
	skirting armor U	زره دامنه تانک
	semi interquartile range U	دامنه نیمه چارکی
	impluse amplitude U	دامنه ضربه جریان
	purview U	دامنه شمول قانون
	The matter assumed significant proportions. U	دامنه کار با لاگرفت
	magnitude of alternating current U	دامنه جریان متناوب
	modular range U	دامنه تغییرات مدول
	interquartile range U	دامنه میان چالاکی
	skirt U	دامنه کوه حومه شهر
	skirted U	دامنه کوه حومه شهر
	neap range U	دامنه نوسان جزر و مدضعیف
	skirts U	دامنه کوه حومه شهر
	ridges U	پشته تپههای دامنه کوه
	ridge U	پشته تپههای دامنه کوه
	foot hill	تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
	sidehill U	واقع در کنار تپه دامنه
	foehn U	باد خشک وگرم دامنه کوه
	daily range of soil temperature U	دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
	cove U	خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
	damping factor U	نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
	coves U	خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
	infrasound U	صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
	step U	قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
	stepping U	قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
	fumarole U	شکاف دامنه اتش فشان که از ان دود وبخارمتصاعد است
	wave trough U	نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
	hook's law U	تغییر شکل یک جسم الاستیک در دامنه الاستیسیته با تنش وارده متناسب است
	omni axial nozzle U	نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود
	freeware U	نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
	bumblebees U	تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
	bumblebee U	تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی