Perdic | دافع دستگاه دفع پارازیت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	rejecter U	دافع دستگاه دفع پارازیت
	rejector U	دافع دستگاه دفع پارازیت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	automatic search jammer U	دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
	gun slide U	دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
	recoil system U	دستگاه دافع توپ
	sleigh U	درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
	sleighs U	درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
	repeater jammer U	دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
	electronic jamming U	تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
	barrage jamming U	تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
	repellents U	دافع
	repulsive U	دافع
	water proof U	دافع اب
	water repellent U	دافع اب
	dejectory U	دافع
	hydragogue U	دافع اب
	loathsome U	دافع
	repellent U	دافع
	propulsive U	دافع
	preclusive U	دافع
	repeller U	دافع
	waterproof U	دافع اب
	waterproofed U	دافع اب
	waterproofs U	دافع اب
	eductor U	دافع
	expulsive U	دافع
	ejaculatory U	دافع
	bombproof U	دافع بمب
	preventively U	بطور دافع
	forbidding U	دافع ناخوانده
	buffer body U	بدنه دافع
	self repelling U	دافع همدیگر
	recoil system U	سیستم دافع
	icteric U	دافع یرقان
	muzzle brake U	دافع دهانه
	recoil cylinder U	استوانه دافع
	exterminator U	دافع حشرات
	exterminators U	دافع حشرات
	bechic U	دافع سرفه
	repulsively U	بطور زننده یا دافع
	buffer U	دافع اطاق خرج
	acopic U	دافع خستگی و کوفتگی
	ischuretic U	دافع حبس پول
	expellent U	خارج کننده دافع
	expellant U	خارج کننده دافع
	antasthmatic U	دافع تنگی نفس
	loathful U	دافع بیرغبت سازنده
	larvicide U	دافع کرم حشره
	sledges U	کشوی عاید و دافع توپ
	sledge U	کشوی عاید و دافع توپ
	fungicide U	ماده دافع یا نابودکننده قارچ
	fungicides U	ماده دافع یا نابودکننده قارچ
	muzzle bell U	دافع دهانه شیپوری لوله توپ
	muzzle compensator U	دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
	blooper U	پارازیت
	noises U	پارازیت
	noise U	پارازیت
	line noise U	پارازیت خط
	background noise U	پارازیت
	parastite U	پارازیت
	clutter U	پارازیت
	block U	پارازیت
	disturbances U	پارازیت
	blocked U	پارازیت
	blocks U	پارازیت
	cluttered U	پارازیت
	disturbance U	پارازیت
	clutters U	پارازیت
	input noise U	پارازیت ورودی
	input noise U	پارازیت اولیه
	noise level U	سطح پارازیت
	noise suppression U	پارازیت گیری
	magnetic disturbance U	پارازیت مغناطیسی
	interference power U	توان پارازیت
	interference filter U	صافی پارازیت
	interference voltage meter U	ولتمتر پارازیت
	interefernce factor U	ضریب پارازیت
	interference generator U	مولد پارازیت
	intensity of noise U	شدت پارازیت
	jamming transmitter U	فرستنده پارازیت
	noise transmitter U	فرستنده پارازیت
	interference level U	سطح پارازیت
	interference limiter U	محدودکننده پارازیت
	clutters U	پارازیت اتمسفری
	inductive disturbance U	پارازیت القائی
	cluttered U	پارازیت اتمسفری
	jam U	پارازیت دادن
	anti hum condenser U	خازن ضد پارازیت
	jammed U	پارازیت دادن
	disturbing current U	جریان پارازیت
	interference vcoltage U	ولتاژ پارازیت
	grid noise U	پارازیت شبکه
	jams U	پارازیت دادن
	sferics U	پارازیت جوی
	jamming U	پخش پارازیت
	atmospherics U	پارازیت جوی
	jamming U	تولید پارازیت
	atmospheric interference U	پارازیت جوی
	clutter U	پارازیت اتمسفری
	radio interference U	پارازیت رادیویی
	debugs U	گرفتن پارازیت
	distubing voltage U	ولتاژ پارازیت
	debug U	گرفتن پارازیت
	debugged U	گرفتن پارازیت
	static interference U	پارازیت جوی
	electronic jamming U	پخش پارازیت
	jamming U	پارازیت فرستادن
	snowy picture U	صفحه نمایش پر از پارازیت
	mush U	صدای مزاحم پارازیت
	induced noise U	پارازیت القاء شده
	interference inverter U	دیود پارازیت گیر
	input noise voltage U	ولتاژ پارازیت اولیه
	parasite U	صدای مزاحم پارازیت
	jammed U	مسدود کردن پارازیت
	man made static U	پارازیت غیر جوی
	parasites U	صدای مزاحم پارازیت
	suppression capacitor U	خازن پارازیت گیر
	jam U	مسدود کردن پارازیت
	jams U	مسدود کردن پارازیت
	jamming U	پارازیت پخش کردن
	emunctory U	مربوط به پاک کردن بینی عضو دافع فضولات بدن
	synchro U	دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
	meteorograph U	دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
	attitude director indicator U	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
	rawin U	دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
	transponder U	فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
	directional gyro indicator U	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
	jammed U	پخش پارازیت کردن در مدار
	noise U	صدا راه انداختن پارازیت
	jams U	پخش پارازیت کردن در مدار
	sweep jamming U	امواج سیار پارازیت رادیویی
	noises U	صدا راه انداختن پارازیت
	jam U	پخش پارازیت کردن در مدار
	prints U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	printed U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	semaphore U	دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
	all mains set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	print U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	ac dc set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	hash U	پارازیت تصویر روی یک صفحه نمایش
	picture noise U	پارازیت روی تمام صفحه نمایش
	block U	پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
	blocks U	پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
	blocked U	پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
	quad density U	تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
	snowing U	پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
	snow U	پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
	snowed U	پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
	snows U	پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
	compressors U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	facsimile recorder U	دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
	compressor U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	equilibrator U	دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
	pulmotor U	دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
	music U	در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
	rope chaff U	وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
	peripheral device U	دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
	magnetometer U	مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
	buffer chamber U	جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
	rheostat U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	cold swaging machine U	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
	performance factor U	ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
	rheostatic U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	anthelmintic U	دافع کرم روده مربوط بداروی ضد کرم
	it is proof against cold U	سرما در ان کارگر نسیت دافع سرما است
	deodorants U	برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
	deodorant U	برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
	plate milling stand U	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
	transducer U	دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	cipher device U	وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
	weedicide U	علف کش داروی دافع علف هرز
	insecticidal U	دافع حشره مربوط به حشره کشی
	oil buffer U	ضربت گیر روغنی یا دافع روغنی
	lazy U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	lazier U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	laziest U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	dial test indicator U	دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
	chaff U	وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
	unit U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	units U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	computer controlled machine U	دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
	direct access storage device U	اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
	which transponder U	علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
	intercept receiver U	دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
	insulation testing apparatus U	دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
	column grinder U	دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
	telephone repeater U	دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
	laser linescan U	دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
	survey meter U	دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
	preset vector U	دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
	declination constant U	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
	traversing mechanism U	دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
	clattering U	تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
	clatters U	تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
	clattered U	تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
	clatter U	تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
	moving iron instrument U	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
	search jammer U	تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
	machines U	دستگاه
	nervous system U	دستگاه پی