English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
serialist U داستان نویس سریال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fictionist U داستان نویس
skald U شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
port U مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
chalks U سریال حرکت سریال بار
chalking U سریال حرکت سریال بار
chalked U سریال حرکت سریال بار
chalk U سریال حرکت سریال بار
interface U مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interfaces U مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
this story is improbable U این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
addersser or or U نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
serial U سریال
serials U سریال
serial U ارسال سریال
fiscal station U تاسیسات سریال
serial numbers U شماره سریال
serial number U شماره سریال
situation comedies U کمدی سریال
serials U ارسال سریال
situation comedy U کمدی سریال
chalked U شماره سریال حرکت
chalking U شماره سریال حرکت
chalks U شماره سریال حرکت
chalk U شماره سریال حرکت
serials U سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serial U سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serials U قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
serial U قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
musical instrument digital interface U واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
chalk troops U سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
null U مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
modem U مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
packets U کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
packet U کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
bytes U ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
byte U ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
aux U مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS
slip U روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slips U روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slipped U روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
story U داستان
fables U داستان
novella U داستان
fable U داستان
anecdotage U داستان
apologue U داستان
marchen U داستان
tale U داستان
tales U داستان
conte U داستان
modem U کابل یا وسیلهای که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال بدون استفاده از مودم میدهد
episode U داستان فرعی
novelette U داستان کوتاه
epitasis U حداعلای داستان
episodes U داستان فرعی
an iliad of woes U داستان بدبختبی
heroes U پهلوان داستان
an interesting story U داستان با مزه
short story داستان کوتاه
novelettes U داستان کوتاه
underplot U داستان فرعی
hero U پهلوان داستان
conte U داستان کوتاه
storybook U داستان نامه
storybook U کتاب داستان
novels U کتاب داستان
decameron U داستان نامه
fairy tales U داستان جن و پری
fairy tale U داستان جن و پری
short stories U داستان کوتاه
fiction U داستان اختراع
catastrophes U عاقبت داستان
narrative U داستان داستانسرایی
narratives U داستان داستانسرایی
flashbacks U بازگوی داستان
narrator U گوینده داستان
novel U کتاب داستان
flashback U بازگوی داستان
in a narrative style U بسبک داستان
make-up U داستان ساختگی
catastrophe U عاقبت داستان
parables U داستان اخلاقی
parable U داستان اخلاقی
whodunnits U داستان پلیسی
whodunits U داستان پلیسی
whodunit U داستان پلیسی
fictions U داستان اختراع
narration U داستان داستانسرایی
narrators U گوینده داستان
storytellers U داستان سرا
storyteller U داستان سرا
hermitically U هلوان داستان
novelet U داستان کوتاه
to spin yarns U داستان ساختن
to invent stories U داستان ساختن
asynchronous U مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند
invention of a false story U جعل داستان دروغی
personages U شخصیت بازیگران داستان
fictionalised U داستان سرایی کردن
sob story U داستان گریه اور
sob stories U داستان گریه اور
science fiction U داستان تخیلی علمی
personage U شخصیت بازیگران داستان
fictionize U داستان سرایی کردن
ruise U شایعات داستان ساختگی
fictionalize U داستان سرایی کردن
sob story <idiom> U داستان اشک آور
fictionize U بصورت داستان دراوردن
novelize U بشکل داستان در اوردن
fictionalizing U بصورت داستان دراوردن
fictionalizes U داستان سرایی کردن
fictionalizes U بصورت داستان دراوردن
fictionalized U داستان سرایی کردن
fictionalized U بصورت داستان دراوردن
fictionalize U بصورت داستان دراوردن
fictionalising U داستان سرایی کردن
fictionalising U بصورت داستان دراوردن
fictionalises U داستان سرایی کردن
fictionalises U بصورت داستان دراوردن
fictionalised U بصورت داستان دراوردن
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
novelistic U وابسته به داستان و رمان
story U اشکوب داستان گفتن
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
fictionalizing U داستان سرایی کردن
catastrophical U مربوط به عاقبت داستان
donnee U موضوع داستان یا درام
That's not so! U داستان اینطوری نیست!
anecdotal evidence U شواهد داستان گونه
story recall test U ازمون یاداوری داستان
story U بصورت داستان در اوردن
fairy tales U داستان باور نکردنی
fairy tale U داستان باور نکردنی
internal modem U مودم روی کارت اضافی که به اتصال وصل میشود و اطلاعات را به پردازنده منتقل میکند از طریق باس و نه پورت سریال
lay U تخم گذاردن داستان منظوم
make up U ساختمان یاحالت داستان ساختگی
make a picture story test آزمون داستان سازی مصور
tracts U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tract U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
iliad U داستان حماسی منسوب به هومر
The scene of the nover is laid in scotland. U صحنه داستان دراسکاتلند است
pastorale U شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
romances U کتاب رمان داستان عاشقانه
romance U کتاب رمان داستان عاشقانه
lays U تخم گذاردن داستان منظوم
to be back to square one <idiom> U دوباره به اول داستان رسیدن
heroines U زنی که قهرمان داستان باشد
cartoon U تصویر مضحک داستان مصور
yarn U الیاف داستان افسانه امیز
characters U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
character U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
cartoons U تصویر مضحک داستان مصور
heroically U زنی که قهرمان داستان باشد
heroine U زنی که قهرمان داستان باشد
What's behind all this? U معنی این داستان چه است؟
yarns U الیاف داستان افسانه امیز
apple desktop bus U باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
boat lanes U خط سریال هجوم قایقها درعملیات اب خاکی ستون قایقهای هجوم کننده
The moral of the story is that … U نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
cycles U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
The whole story was faked up . U تمام داستان قلابی وساختگه بود
Her sad story moved us to tears. U داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
folktale U افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
cycle U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cock-and-bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull stories U داستان جعلی برای تعریف ازخود
That's another story. U این داستان [قضیه] دیگری است.
That story is as old as the hills. U داستان خیلی طول و دراز است.
this play does not stage well U این داستان خوب در نمایش در نمیاید
cock and bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cycled U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
parallels U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
serials U eruoM متصل به پورت سری PC که داده محل را از طریق پورت سریال منتقل میکند
serial U eruoM متصل به پورت سری PC که داده محل را از طریق پورت سریال منتقل میکند
mouses U esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
mouse U esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
achilles اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
subplot U داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
The moral point of this story is that… U مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
rhapsodies U اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsody U اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
pick wickian U شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
PIA U مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه
chirographer U خط نویس
sikt U قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com