English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cock and bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull stories U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
narrate U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrating U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrates U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrated U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
country file U را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
Have a jock with somebody . U شوخی ( لطیفه ) برای کسی تعریف کردن
the U حرف تعریف برای چیز یاشخص معینی
vdl U زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
to recount something to someone [formal] U برای کسی چیزی را تعریف کردن [یکایک گفتن] [بازگفتن]
ntsc U انجمن آمریکایی که استانداردها برای تلویزیون و ویدیو تعریف میکند
patterns U محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern U محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
nomenclature U سیستم از پیش تعریف شده برای انتساب کلمات و نشانه ها به اعداد یا اصط لاحات
pert U تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند که برای رسیدن به هدف مرتب شده باشند
defaulting U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaults U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulted U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
default U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
file level model U نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
self suggestion U القاشدگی ازخود
protocol U ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocols U ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
null cycle U زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
this story is improbable U این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
eia U استانداردی که سیگنالهای واسط را تعریف میکند و نیز نرخ ارسال و قدرتی که برای ارتباط ترمینال به مودم ها به کار می رود
orthotone U که ازخود دارای تیکه باشد
findings U انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
finding U انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
self forgetful U نفس خود را فراموش کرده مستغرق در عالم خارج ازخود
ymck U تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود
fails U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fail U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
forged U جعلی
spurious U جعلی
counterfeit U جعلی
made-up U جعلی
feigned U جعلی
made up U جعلی
fictitious U جعلی
imitations U جعلی
imitation U جعلی
counterfeited U جعلی
counterfeiting U جعلی
counterfeits U جعلی
trumped up U جعلی
bogus U جعلی
trumped-up U جعلی
apocryphal U جعلی
inventive U جعلی
colourable U جعلی
colorable U جعلی
Windows GDI U مجموعه ابزارهای نرم افزاری از تبدیل تعریف ویندوز API که نوشتن برنامه برای برنامه نویس را ساده تر میکند که تحت سیستم عامل ویندوز کار خواهد کرد
forged document U سند جعلی
forgeries U امضای جعلی
forgery U سند جعلی
allonym U اسم جعلی
forgeries U سند جعلی
forgery U امضای جعلی
pseudograph U کتاب جعلی
pseudograph U نوشته جعلی
figment U سخن جعلی اختراع
pseudonymity U جعلی بودن مستعاری
figments U سخن جعلی اختراع
non entity U سخن جعلی چیز بی اهمیت
rug names U اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
debounce U جلوگیری از محسوس بسته شدنهای نادرست یا جعلی یک کلید یا سوئیچ
fable U داستان
fables U داستان
apologue U داستان
marchen U داستان
novella U داستان
story U داستان
tales U داستان
anecdotage U داستان
conte U داستان
tale U داستان
fictions U داستان اختراع
storyteller U داستان سرا
fictionist U داستان نویس
narration U داستان داستانسرایی
narrator U گوینده داستان
narrators U گوینده داستان
fiction U داستان اختراع
make-up U داستان ساختگی
epitasis U حداعلای داستان
an interesting story U داستان با مزه
an iliad of woes U داستان بدبختبی
whodunit U داستان پلیسی
whodunits U داستان پلیسی
whodunnits U داستان پلیسی
episodes U داستان فرعی
episode U داستان فرعی
narrative U داستان داستانسرایی
catastrophes U عاقبت داستان
parable U داستان اخلاقی
underplot U داستان فرعی
hermitically U هلوان داستان
parables U داستان اخلاقی
narratives U داستان داستانسرایی
novels U کتاب داستان
novel U کتاب داستان
decameron U داستان نامه
hero U پهلوان داستان
novelette U داستان کوتاه
in a narrative style U بسبک داستان
short stories U داستان کوتاه
novelettes U داستان کوتاه
heroes U پهلوان داستان
storytellers U داستان سرا
flashback U بازگوی داستان
flashbacks U بازگوی داستان
novelet U داستان کوتاه
conte U داستان کوتاه
short story داستان کوتاه
to spin yarns U داستان ساختن
to invent stories U داستان ساختن
fairy tales U داستان جن و پری
storybook U داستان نامه
storybook U کتاب داستان
catastrophe U عاقبت داستان
fairy tale U داستان جن و پری
donnee U موضوع داستان یا درام
anecdotal evidence U شواهد داستان گونه
fictionalised U داستان سرایی کردن
personages U شخصیت بازیگران داستان
novelistic U وابسته به داستان و رمان
novelize U بشکل داستان در اوردن
That's not so! U داستان اینطوری نیست!
fictionalize U بصورت داستان دراوردن
catastrophical U مربوط به عاقبت داستان
story recall test U ازمون یاداوری داستان
fictionalising U داستان سرایی کردن
fictionalised U بصورت داستان دراوردن
fictionalising U بصورت داستان دراوردن
fictionalises U داستان سرایی کردن
fictionalises U بصورت داستان دراوردن
fictionalize U داستان سرایی کردن
fictionalizing U داستان سرایی کردن
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
fairy tales U داستان باور نکردنی
ruise U شایعات داستان ساختگی
invention of a false story U جعل داستان دروغی
fictionize U داستان سرایی کردن
personage U شخصیت بازیگران داستان
fictionize U بصورت داستان دراوردن
sob story U داستان گریه اور
story U اشکوب داستان گفتن
story U بصورت داستان در اوردن
serialist U داستان نویس سریال
fictionalized U بصورت داستان دراوردن
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
sob stories U داستان گریه اور
fictionalized U داستان سرایی کردن
fictionalizes U بصورت داستان دراوردن
fictionalizes U داستان سرایی کردن
science fiction U داستان تخیلی علمی
fictionalizing U بصورت داستان دراوردن
sob story <idiom> U داستان اشک آور
fairy tale U داستان باور نکردنی
explanations U تعریف
explanation U تعریف
qualities U تعریف
extolment U تعریف
quality U تعریف
comkplimentarily U با تعریف
compliments U تعریف
complimenting U تعریف
complimented U تعریف
portrayals U تعریف
portrayal U تعریف
definitions U تعریف
compliment U تعریف
definiens U تعریف
cell definition U تعریف سل
circumscription U تعریف
descriptions U تعریف
description U تعریف
definition U تعریف
characters U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
heroine U زنی که قهرمان داستان باشد
romances U کتاب رمان داستان عاشقانه
iliad U داستان حماسی منسوب به هومر
The scene of the nover is laid in scotland. U صحنه داستان دراسکاتلند است
yarn U الیاف داستان افسانه امیز
yarns U الیاف داستان افسانه امیز
make up U ساختمان یاحالت داستان ساختگی
make a picture story test آزمون داستان سازی مصور
character U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
heroines U زنی که قهرمان داستان باشد
heroically U زنی که قهرمان داستان باشد
cartoon U تصویر مضحک داستان مصور
pastorale U شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
to be back to square one <idiom> U دوباره به اول داستان رسیدن
What's behind all this? U معنی این داستان چه است؟
romance U کتاب رمان داستان عاشقانه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com