English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reconstituent U دارو یا چیز دیگری که نیرووبافت تازه به بدن بدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blue flag U پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
qui facit per alium facit perse U کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
dose rate U نواخت جذب دارو میزان جذب دارو مقدار اثر دارو
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
dosage U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
enactory U دربردارنده مقر رات) تازه برقرارکننده حقوق تازه
new blood <idiom> U جان تازه به چیزی دادن ،نیروی تازه یافتن
new coined U تازه بنیاد تازه سکه زده
subrogate U بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
recode U کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letter U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another U از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy U چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
newlywed U تازه داماد تازه عروس
hobbledehoy U کره اسبی که تازه بالغ شده ادم تازه بالغ
more power to your elbow U خدابشما توفیق بدهد
permissively U چنانکه اجازه بدهد
whichever is the sooner U هر کدام که زودتر رخ بدهد [قانون]
turncoat U کسی که تغییر مسلک بدهد
turncoats U کسی که تغییر مسلک بدهد
God bless you! U خدا برکتت [تان] بدهد!
He was pressed for pressed for ad answer . U به اوفشار آوردند تا جواب بدهد
more power to your elbow U خدازور بازو بشما بدهد
cedillas U نام نشانی که زیرزمیگذارندتاصدای سین بدهد
cedilla U نام نشانی که زیرزمیگذارندتاصدای سین بدهد
medicaments U دارو
drugs U دارو
drugging U دارو
remedying U دارو
remedy U دارو
remedies U دارو
medics U دارو
drug U دارو
remedied U دارو
drugged U دارو
materia medica U دارو
medicinally U با دارو
pharmaceutical U دارو
medications U دارو
natural philosophy U دارو
medication U دارو
pills U حب دارو
pill U حب دارو
cures U دارو
pharmaceutic U دارو
puisne judge U دارو جز
cure U دارو
medicament U دارو
medicines U دارو
pharmaceuticals U دارو
medicine U دارو
cured U دارو
He is trying to prove himself all the time. U او [مرد] همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
oblique section U مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
floater U کسی که درچند محل بنحو غیرقانونی رای بدهد
acetiam U برای عملی تا قاضی بتواند رای خود را بدهد
free-for-all U اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
to rev [British E] the engine U موتور [ماشین] را روشن کردن [که صدا مانند زوزه بدهد]
to goose [American E] the engine U موتور [ماشین] را روشن کردن [که صدا مانند زوزه بدهد]
free-for-alls U اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
ecosystem U بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
ecosystems U بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
dosages U یک خوراک دارو
hyssop U اشنان دارو
dosage U یک خوراک دارو
pouch kit U جای دارو
pouch kit U جعبه دارو
lungwort U سینه دارو
philtre U مهر دارو
philter U مهر دارو
male fern U کیل دارو
muller U دارو ساز
cure all U نوش دارو
substance withdrawal U ترک دارو
dose U مقدار دارو
withdrawal U ترک دارو
withdrawals U ترک دارو
dosing U یک خوراک دارو
doses U مقدار دارو
dosed U مقدار دارو
dosed U یک خوراک دارو
alkahest U نوش دارو
doses U یک خوراک دارو
calomel U کرم دارو
chemic U دارو فروش
troche U قرص دارو
dosing U مقدار دارو
dose U یک خوراک دارو
countersignature U امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
sacks U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sack U حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
to bring somebody into line U زور کردن کسی که خودش را [به دیگران] وفق بدهد یا هم معیار بشود
pillboxes U قوطی حب دارو وغیره
withdrawal symptoms U نشانههای ترک دارو
miyhridate U زهر دارو پادزهر
doze U دوز یک خوراک دارو
dozed U دوز یک خوراک دارو
drug abuse U سوء استفاده از دارو
drug holiday U ترک موقت دارو
dosages U مقدار استعمال دارو
dosage U مقدار استعمال دارو
hocus U نوشابه دارو زده
diatessaron U ترکیبی ازچهار دارو
pillbox U قوطی حب دارو وغیره
dozing U دوز یک خوراک دارو
dozes U دوز یک خوراک دارو
seasoning U دارو زنی بچوب
vial U شیشه کوچک دارو
withdrawal syndrome U نشانگان ترک دارو
orthopathy U معالجه بدون دارو
medications U دارو [به طور کلی ]
drugs of every description [of all descriptions] U همه نوع دارو
drugs U دارو [به طور کلی ]
resolutive U دارو یا عامل گدازنده
Excepting [With the exception of] two students, no one could answer the last question correctly. U به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
iamatology U مبحث دارو شناسی پزشکی
doze U مقدار کافی از یک دارو خوراک
dozing U مقدار کافی از یک دارو خوراک
drug U دارو خوراندن تخدیر کردن
drugged U دارو خوراندن تخدیر کردن
dosages U مقدار تجویز شده دارو
dozed U مقدار کافی از یک دارو خوراک
spaced out <idiom> U از خوردن دارو گیج شدن
dopes U دارو دادن تخدیر کردن
dope U دارو دادن تخدیر کردن
drugging U دارو خوراندن تخدیر کردن
dozes U مقدار کافی از یک دارو خوراک
drugs U دارو خوراندن تخدیر کردن
dosage U مقدار تجویز شده دارو
nauseant U دارو و یا چیزدیگری که تهوع اورد
captions U کامپیوتر یا وسیله الکترونیکی که به کاربر امکان میدهد به یک ترتیب ویدیویی نام یا عنوان بدهد
caption U کامپیوتر یا وسیله الکترونیکی که به کاربر امکان میدهد به یک ترتیب ویدیویی نام یا عنوان بدهد
love philtre U مهر دارو شربت سحر امیز
gallipot U پیاله کوچک مخصوص مرهم و دارو
stateroom U اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
love potion U مهر دارو شربت عشق امیز
love potions U مهر دارو شربت عشق امیز
rodenticide U دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
This drug excites the nerves. U این دارو اعصاب را تحریک می کند
cold turkey <idiom> U ترک کردن اعتیاد بدون دارو
potion U دارو یا زهر ابکی شربت عشق
potions U دارو یا زهر ابکی شربت عشق
lay off <idiom> U بیش از این استفاده نکردن (دارو،سیگار)
pharmacodynamics U مبحث اثر دارو بر ساختمان موجودات زنده
pulsatilla U شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
muller U سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
most favored nation U کشورهایی را گویند که در صورتی که یکی از لنها امتیازی را به کشور دیگر بدهد سایرین نیزبخودی خود دارای ان امتیازبشوند
quantum meruit U کارفرما کاری را که برای انجام دادن به کارگر می داده و قرار می گذاشته که مزد او را برمبنای قاعده فوق بدهد
S HTTP U سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
input bound U وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
output bound U وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
Though the wolf may lose his teeth but never loses. <proverb> U گرگ یتى اگر دندانهایش را هم از دست بدهد سرشت خود از دست نخواهد داد .
asopportunity offers U هر وقت فرصتی پیدا شود هر وقت دست بدهد
initialize U تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
enhances U عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhancing U عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhanced U عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhance U عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
naming services U روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
internetwork U تعدادی شبکه متصل بهم با استفاده از bridge و roater که به کاربر یک شبکه امکان دستیابی به هر منبع در شبکه دیگر بدهد
smarts U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
asynchronous U کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد
smarter U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
log U کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد
interface U مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
logs U کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد
interfaces U مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
new- U تازه
the new world U تازه
newer U تازه
new-laid U تازه
new laid U تازه
new U تازه
newest U تازه
recent U تازه
modern U تازه
green U تازه
post glacial U تازه
greenest U تازه
new fashioned U تازه
younger U تازه
mint a mint condition U تازه تازه
newfangled U مد تازه
new born U تازه
young U تازه
up-to-date U تازه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com