Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
psychoactive drug
U
داروی روانگردان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
psychoactive agent
U
ماده روانگردان
exsiccant
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اور
exsiccative
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
antimalarial
U
داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
febrifnge
U
داروی تب بر
pyretic
U
داروی تب بر
pulmonic
U
داروی شش
antipyretic
U
داروی تب بر
antifebrine
U
داروی تب بر
miticide
U
داروی موش کش
eye wash
U
داروی چشم
galactopoietic
U
داروی شیرزا
galenical
U
داروی گیاهی
gossypium
U
داروی فشار
haematogen
U
داروی خون زا
liverwort
U
داروی جگر
jalap
U
داروی مسهل
antidepressant
U
داروی ضد افسردگی
digestant
U
داروی گوارنده
antidepressive
U
داروی ضد افسردگی
antihistamine
U
داروی ضد هیستامین
antimanic ru
U
داروی ضد شیدایی
antiparalytic
U
داروی ضدفلج
aperient
U
داروی ملین
obstruent
U
داروی قابض
ataractic
U
داروی مسکن
ataraxic
U
داروی مسکن
bute
U
داروی ضد درد
carminative
U
داروی ضد نفخ
cephalalgic
U
داروی سردرد
cholagogue
U
داروی زرداب کش
corrobrant
U
داروی نیروبخش
narcitic
U
داروی مخدر
nepenthe
U
داروی غمزدا
pep pill
U
داروی انگیزان
pep pills
U
داروی انگیزان
psychedelic
U
داروی توهم زا
downers
U
داروی مسکن
downer
U
داروی مسکن
nepenthes
U
داروی غمزدا
pain killer
U
داروی درد کش
psoric
U
داروی جرب
relaxant
U
داروی بیحالی
roborant
U
داروی نیروبخش
stimulant drug
U
داروی محرک
tickicide
U
داروی کنه کش
toxicant
U
داروی سمی
vomitoryt
U
داروی قی اور
wormroot
U
داروی ضد کرم
wormseed
U
داروی ضد کرم
anorexic
U
داروی اشتها کم کن
anticonvulsive
U
داروی ضد تشنج
drugs
U
داروی مخدر
drugging
U
داروی مخدر
drugged
U
داروی مخدر
drug
U
داروی مخدر
patent medicine
U
داروی اختصاصی
depilatory
U
داروی ازاله مو
patent medicine
U
داروی اسپسیالیته
anodyne
U
داروی دردزا
sedative
U
داروی مسکن
rubella
U
داروی محمره
eyewash
U
داروی چشم
sedatives
U
داروی مسکن
anesthetic
U
داروی بیحسی
anesthetic
U
داروی بیهوشی
allheal
U
داروی هر درد
patent medicines
U
داروی اختصاصی
all heal
U
داروی هردرد
patent medicines
U
داروی اسپسیالیته
narcitic
U
داروی خواب اور
overdoses
U
داروی بیش از حد لزوم
narcotism
U
اثر داروی مخدر
parturifacient
U
داروی درد تند کن
patent medicine
U
داروی ثبت شده
odontalgic
U
داروی دندان درد
tranquilizer
U
داروی تسکین دهنده
narcotize
U
داروی مسکن دادن
anti-histamine
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
psychedelic
U
داروی روان گردان
soporific
U
داروی خواب اور
emetic
U
داروی استفراغ اور
emetics
U
داروی استفراغ اور
antihistamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
vomitive
U
برگرداننده داروی قی اور
downer
U
داروی خواب آور
truth drug
U
داروی کشف حقیقت
downers
U
داروی خواب آور
cure-all
U
داروی همه درد
cure-alls
U
داروی همه درد
sudatory
U
داروی عرق اور
overdose
U
داروی بیش از حد لزوم
splenetic
U
اسپرزی داروی اسپرز
salve
U
داروی تسکین دهنده
anti-histamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
alleviative
U
داروی تسکین دهنده
anaesthesia
U
بی حسی داروی بیهوشی
aphrodisiacs
U
داروی مقوی غرایزجنسی
elixir of life
U
داروی زندگی بخش
escharotic
U
داروی سوزاننده یا خشکاننده
aphrodisiac
U
داروی مقوی غرایزجنسی
detergents
U
داروی پاک کننده
detergent
U
داروی پاک کننده
anaesthetic
U
بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetics
U
بی حسی داروی بیهوشی
antiphlogistic
U
داروی اماس نشان
acopon
U
داروی نیرو بخش
ataractic
U
داروی ارام کننده
restrictive
U
داروی پیش گیر
ataraxic
U
داروی ارام کننده
dopes
U
اگاهی داروی مخدر
dope
U
اگاهی داروی مخدر
anesthetics
U
بی حسی داروی بیهوشی
haemostatic
U
داروی خون بند
astringent
U
سفت داروی قابض
patent medicines
U
داروی ثبت شده
permissible dosage
U
میزان داروی مجاز
panaceas
U
داروی همه درد
panacea
U
داروی همه درد
ophthalmic
U
داروی چشم درد
injection
U
داروی تزریق کردنی
anesthetic
U
داروی بی هوشی بی هوش کننده
suppressant
U
داروی جلوگیر
[مثال اشتها]
hydragogue
U
داروی پیشاب اور یادافع اب
vulnerary
U
بهبود دهنده داروی زخم
mercurochrome
U
داروی ضدعفونی قرمز رنگ
agglutinant
U
چسب داروی جوش دهنده
disinfectant
U
داروی ضد عفونی ماده گندزدا
calefacient
U
داروی گرم کننده گرمی ده
tonic medicine
U
داروی نیرو بخش یامقوی
toxin
U
ترکیب زهردار داروی سمی
toxins
U
ترکیب زهردار داروی سمی
sternutator
U
داروی عطسه واشک اور
elaterium
U
داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
styptic
U
داروی بند اور خون
sympathomimetic drug
U
داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
psychomotor stimulant
U
داروی محرک روانی- حرکتی
arcanum
U
راز کیمیاگری داروی سری
galenical
U
دوای نباتی داروی جالینوسی
to drug somebody
U
به کسی داروی مخدر دادن
psychoactive drug
U
داروی فعال کننده روان
herb doctor
U
پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
kaoline
U
داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
patent medicines
U
داروی دارای جواز وزارت بهداری
patent medicine
U
داروی دارای جواز وزارت بهداری
methadon
U
داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
tetanic
U
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
to overdose a patient
U
داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
under the counter
U
داروی بدون نسخه وغیر مجاز
fly amanita
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly agaric
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
placebos
U
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
dispensary
U
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
placebo
U
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
helleborism
U
معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
dispensaries
U
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
totaquina
U
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
kaolin
U
خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
totaquine
U
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
quassia
U
یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
lupulin
U
خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
to spray a tree
U
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
benzocaine
U
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
specialities
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
mercurialize
U
جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
specialty
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
weedicide
U
علف کش داروی دافع علف هرز
barbiturate
U
نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
deobstruent
U
مسهل داروی منضج یا مسهل
insecticide
U
حشره کشی داروی حشره کش
insecticides
U
حشره کشی داروی حشره کش
anticoagulant
U
مانع انعقاد خون داروی ضد انعقاد خون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com