Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
anorexic
U
داروی اشتها کم کن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
suppressant
U
داروی جلوگیر
[مثال اشتها]
Other Matches
exsiccative
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
exsiccant
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اور
antimalarial
U
داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
jaded
U
بی اشتها
relishing
U
اشتها
anorexic
U
بی اشتها
orexis
U
اشتها
anorexic
U
کم اشتها
appetite
[for]
U
اشتها
[به]
relishes
U
اشتها
relished
U
اشتها
relish
U
اشتها
appetite
U
اشتها
appetites
U
اشتها
jadish
U
بی اشتها
heartily
U
از روی اشتها
starters
U
اشتها آورها
appetize
U
به اشتها اوردن
appetitive
U
اشتها اور
appetite
U
اشتها ارزو
appetites
U
اشتها ارزو
stomached
U
اشتها تحمل کردن
stomaching
U
اشتها تحمل کردن
stomachs
U
اشتها تحمل کردن
to not feel hungry
[to not like having anything]
U
اصلا اشتها نداشتن
What do you feel like having today?
U
امروز تو به چه اشتها داری؟
to give somebody an appetite
U
کسی را به اشتها آوردن
to sharpen one's appetite
U
اشتها صاف کردن
to whet appetite
U
اشتها صاف کردن
to have an appetite for something
U
اشتها به چیزی داشتن
stomach
U
اشتها تحمل کردن
stomachic
U
اشتها اور شربت اشتهااور
starters
U
پیش غذاها. اشتها آورها
Onions stimulate the appetite.
U
پیاز اشتها راتحریک می کند
He hasn't had much of an appetite lately.
U
به تازگی او
[مرد]
هیچ اشتها ندارد.
ghrelin
[hunger hormone]
U
گرلین
[هورمون اشتها آور]
[بیوشیمی]
aperitif
U
نوشابهء الکلی که بعنوان محرک اشتها قبل از غذامی نوشند
pulmonic
U
داروی شش
febrifnge
U
داروی تب بر
antifebrine
U
داروی تب بر
antipyretic
U
داروی تب بر
pyretic
U
داروی تب بر
roborant
U
داروی نیروبخش
relaxant
U
داروی بیحالی
psoric
U
داروی جرب
pain killer
U
داروی درد کش
stimulant drug
U
داروی محرک
psychoactive drug
U
داروی روانگردان
digestant
U
داروی گوارنده
eye wash
U
داروی چشم
galactopoietic
U
داروی شیرزا
galenical
U
داروی گیاهی
gossypium
U
داروی فشار
haematogen
U
داروی خون زا
jalap
U
داروی مسهل
liverwort
U
داروی جگر
miticide
U
داروی موش کش
narcitic
U
داروی مخدر
nepenthe
U
داروی غمزدا
nepenthes
U
داروی غمزدا
obstruent
U
داروی قابض
tickicide
U
داروی کنه کش
eyewash
U
داروی چشم
toxicant
U
داروی سمی
rubella
U
داروی محمره
depilatory
U
داروی ازاله مو
drug
U
داروی مخدر
drugged
U
داروی مخدر
vomitoryt
U
داروی قی اور
wormroot
U
داروی ضد کرم
wormseed
U
داروی ضد کرم
downer
U
داروی مسکن
downers
U
داروی مسکن
pep pill
U
داروی انگیزان
pep pills
U
داروی انگیزان
psychedelic
U
داروی توهم زا
drugs
U
داروی مخدر
drugging
U
داروی مخدر
aperient
U
داروی ملین
all heal
U
داروی هردرد
bute
U
داروی ضد درد
patent medicine
U
داروی اسپسیالیته
antidepressant
U
داروی ضد افسردگی
antidepressive
U
داروی ضد افسردگی
antiparalytic
U
داروی ضدفلج
antihistamine
U
داروی ضد هیستامین
sedatives
U
داروی مسکن
anesthetic
U
داروی بیحسی
ataraxic
U
داروی مسکن
ataractic
U
داروی مسکن
allheal
U
داروی هر درد
carminative
U
داروی ضد نفخ
patent medicines
U
داروی اسپسیالیته
patent medicines
U
داروی اختصاصی
sedative
U
داروی مسکن
patent medicine
U
داروی اختصاصی
corrobrant
U
داروی نیروبخش
cholagogue
U
داروی زرداب کش
cephalalgic
U
داروی سردرد
anesthetic
U
داروی بیهوشی
anticonvulsive
U
داروی ضد تشنج
anodyne
U
داروی دردزا
antimanic ru
U
داروی ضد شیدایی
It doesn't matter where you get your appetite as long as you eat at home.
<proverb>
U
بیرون ما را به اشتها می آورند اما در خانه غذا می خوریم.
[ضرب المثل بیشتر مربوط به سکس تا غذا]
downers
U
داروی خواب آور
downer
U
داروی خواب آور
alleviative
U
داروی تسکین دهنده
antihistamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
tranquilizer
U
داروی تسکین دهنده
truth drug
U
داروی کشف حقیقت
vomitive
U
برگرداننده داروی قی اور
emetics
U
داروی استفراغ اور
emetic
U
داروی استفراغ اور
soporific
U
داروی خواب اور
anti-histamine
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
acopon
U
داروی نیرو بخش
psychedelic
U
داروی روان گردان
aphrodisiacs
U
داروی مقوی غرایزجنسی
aphrodisiac
U
داروی مقوی غرایزجنسی
detergents
U
داروی پاک کننده
detergent
U
داروی پاک کننده
patent medicines
U
داروی ثبت شده
anaesthesia
U
بی حسی داروی بیهوشی
ophthalmic
U
داروی چشم درد
dopes
U
اگاهی داروی مخدر
dope
U
اگاهی داروی مخدر
anesthetics
U
بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetics
U
بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetic
U
بی حسی داروی بیهوشی
injection
U
داروی تزریق کردنی
astringent
U
سفت داروی قابض
panaceas
U
داروی همه درد
panacea
U
داروی همه درد
patent medicine
U
داروی ثبت شده
escharotic
U
داروی سوزاننده یا خشکاننده
restrictive
U
داروی پیش گیر
ataraxic
U
داروی ارام کننده
antiphlogistic
U
داروی اماس نشان
permissible dosage
U
میزان داروی مجاز
narcitic
U
داروی خواب اور
parturifacient
U
داروی درد تند کن
narcotism
U
اثر داروی مخدر
odontalgic
U
داروی دندان درد
salve
U
داروی تسکین دهنده
narcotize
U
داروی مسکن دادن
splenetic
U
اسپرزی داروی اسپرز
overdoses
U
داروی بیش از حد لزوم
haemostatic
U
داروی خون بند
overdose
U
داروی بیش از حد لزوم
cure-alls
U
داروی همه درد
elixir of life
U
داروی زندگی بخش
cure-all
U
داروی همه درد
sudatory
U
داروی عرق اور
ataractic
U
داروی ارام کننده
arcanum
U
راز کیمیاگری داروی سری
psychoactive drug
U
داروی فعال کننده روان
hydragogue
U
داروی پیشاب اور یادافع اب
galenical
U
دوای نباتی داروی جالینوسی
tonic medicine
U
داروی نیرو بخش یامقوی
mercurochrome
U
داروی ضدعفونی قرمز رنگ
calefacient
U
داروی گرم کننده گرمی ده
agglutinant
U
چسب داروی جوش دهنده
toxins
U
ترکیب زهردار داروی سمی
toxin
U
ترکیب زهردار داروی سمی
elaterium
U
داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
vulnerary
U
بهبود دهنده داروی زخم
anesthetic
U
داروی بی هوشی بی هوش کننده
sympathomimetic drug
U
داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
styptic
U
داروی بند اور خون
sternutator
U
داروی عطسه واشک اور
psychomotor stimulant
U
داروی محرک روانی- حرکتی
to drug somebody
U
به کسی داروی مخدر دادن
disinfectant
U
داروی ضد عفونی ماده گندزدا
patent medicines
U
داروی دارای جواز وزارت بهداری
patent medicine
U
داروی دارای جواز وزارت بهداری
methadon
U
داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
herb doctor
U
پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
tetanic
U
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
to overdose a patient
U
داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
kaoline
U
داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
under the counter
U
داروی بدون نسخه وغیر مجاز
fly agaric
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
helleborism
U
معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
quassia
U
یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
dispensary
U
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
placebos
U
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
placebo
U
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
totaquina
U
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
dispensaries
U
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
totaquine
U
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
kaolin
U
خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
lupulin
U
خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
to spray a tree
U
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
benzocaine
U
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
mercurialize
U
جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
specialities
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com