English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
narcotics U داروهای مخدر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stuperfacient U مخدر دارویاعامل مخدر
antianxiety drugs U داروهای ضد اضطراب
analgesics U داروهای دردزا
tisane U داروهای خیسانده
energetics U داروهای محرک
psychic energizer U داروهای محرک
depressant drugs U داروهای کندساز
hallucinogenic drugs U داروهای توهم زا
tricyclic drugs U داروهای سه حلقهای
tisane U داروهای جوشانده
analgetics U داروهای دردزا
analeptics U داروهای محرک اعصاب
ataractic drugs U داروهای ارام بخش
neuroleptics U داروهای ارام بخش
toxicology U مبحث داروهای سمی
internist U متخصص داروهای درونی
psychedelic U وابسته به داروهای توهم زا
psychedelic drugs U داروهای روان پریشی زا
psychotomimetics U داروهای روان پریشی زا
hypnotics U داروهای خواب اور
hypnotic drugs U داروهای خواب اور
psychotropic drugs U داروهای روان گردان
emmenagogue U داروهای ازدیاد قاعدگی
anaphrodisia U داروهای فلج کنندهء اعضاء تناسلی
doping U نیروی کاذب حاصل از داروهای غیر مجاز
they rate as tonic drugs U انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
Babies should be classified as antidepressants. U نوزادان را باید در گروه داروهای ضد افسردگی قرار داد.
narcitic U مخدر
narcotic U مخدر
stupefacient U مخدر
rhatany U ریشه یکجور گیاه در امریکای جنوبی که در ساختن داروهای ... بکار میبرند
drug U داروی مخدر
drugged U داروی مخدر
drugging U داروی مخدر
drugs U داروی مخدر
narcotic U ماده مخدر
dope U ماده مخدر
narcotic drugs U مواد مخدر
narcitic U داروی مخدر
neurotoxic U مخدر اعصاب
dopes U ماده مخدر
stupefier U مخدر تخدیر کننده
narcotin U جوهر مخدر افیون
drug trafficking U قاچاق مواد مخدر
drug trafficker U قاچاقچی مواد مخدر
drug addiction U اعتیاد به مواد مخدر
dope U اگاهی داروی مخدر
opiates U مخدر تکسین دهنده
opiate U مخدر تکسین دهنده
narcotism U اثر داروی مخدر
dopes U اگاهی داروی مخدر
nobbled U نزریق مواد مخدر به اسب
nobbles U نزریق مواد مخدر به اسب
nobbling U نزریق مواد مخدر به اسب
stupefactive U مخدر دارویاعامل مخدرگیج سازی
drug pushers U توزیع کنندگان مواد مخدر
nobble U نزریق مواد مخدر به اسب
to drug somebody U به کسی داروی مخدر دادن
mainlines U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlining U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlined U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainline U مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
acid house U نوعی موسیقی رقص کهاصولا با استفاده از مواد مخدر توهمزا همراه است
to frisk [a person] U دست روی بدن کسی کشیدن [در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com