English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anaphrodisia U داروهای فلج کنندهء اعضاء تناسلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
private U اعضاء تناسلی
privates U اعضاء تناسلی
genitalia U اندامهای تناسلی الات تناسلی
anesthetic U کم کنندهء حس
acolous U فاقد اعضاء
staff U اعضاء هیئت
staffed U اعضاء هیئت
staffs U اعضاء هیئت
plenary U شامل تمام اعضاء
attachT U یکی از اعضاء سفارتخانه
plenaries U شامل تمام اعضاء
selenium rectifier U یکسو کنندهء سلنیومی
pitcher U پرتاب کنندهء توپ
pitchers U پرتاب کنندهء توپ
amplifiers U تقویت کنندهء برق
antitussive U ارام کنندهء سرفه
amplifier U تقویت کنندهء برق
assurer U بیمه کنندهء عمر
assuror U بیمه کنندهء عمر
bactericidal U نابود کنندهء باکتری
functional U وابسته به وفایف اعضاء وفیفهای
antigens U مواد تولید کنندهء پادتن
antigen U مواد تولید کنندهء پادتن
animators U تهیه کنندهء فیلمهای کارتون
animator U تهیه کنندهء فیلمهای کارتون
physiologic U وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
homogonous U دارای اعضاء تولید مثل متشابه
physiological U وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
junkie U استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
junkies U استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
depressant drugs U داروهای کندساز
psychic energizer U داروهای محرک
hallucinogenic drugs U داروهای توهم زا
antianxiety drugs U داروهای ضد اضطراب
narcotics U داروهای مخدر
tisane U داروهای خیسانده
tisane U داروهای جوشانده
analgesics U داروهای دردزا
analgetics U داروهای دردزا
tricyclic drugs U داروهای سه حلقهای
energetics U داروهای محرک
All members are entitled to use the swimming pool. U همه اعضاء حق دارند از استخر شنا استفاده نمایند
toxicology U مبحث داروهای سمی
psychotropic drugs U داروهای روان گردان
hypnotic drugs U داروهای خواب اور
analeptics U داروهای محرک اعصاب
emmenagogue U داروهای ازدیاد قاعدگی
psychedelic U وابسته به داروهای توهم زا
psychotomimetics U داروهای روان پریشی زا
psychedelic drugs U داروهای روان پریشی زا
ataractic drugs U داروهای ارام بخش
neuroleptics U داروهای ارام بخش
hypnotics U داروهای خواب اور
internist U متخصص داروهای درونی
spoils system U سیستم تقسیم مناسب دولتی بین اعضاء حزب حاکم
audio U وابسته به شنوایی یا صوت گیرنده و تقویت کنندهء صدا شنودی
heterology U عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
they rate as tonic drugs U انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
doping U نیروی کاذب حاصل از داروهای غیر مجاز
Babies should be classified as antidepressants. U نوزادان را باید در گروه داروهای ضد افسردگی قرار داد.
rhatany U ریشه یکجور گیاه در امریکای جنوبی که در ساختن داروهای ... بکار میبرند
sexual organs U تناسلی
copulatory U تناسلی
sexual U تناسلی
reproductive U تناسلی
genital U تناسلی
genito urinary U تناسلی وبولی
genito urinary U تناسلی بولی
gonopore U سوراخ تناسلی
genital phase U مرحله تناسلی
urinogenital U ادراری- تناسلی
urogenital U ادراری- تناسلی
genitals U اندامهای تناسلی
genital zone U ناحیه تناسلی
pregenital U پیش تناسلی
genital organs U الات تناسلی
genital organ U الت تناسلی
genital eroticism U شهوت تناسلی
genitalia U اندامهای تناسلی
genital character U منش تناسلی
generative glands U غدههای تناسلی
antithyroid U ماده متعادل کنندهء غدد درقی ضد غدهء درقی
penises U الت تناسلی مرد
penis U الت تناسلی مرد
peter [American English] U آلت تناسلی بچه
willie U آلت تناسلی بچه
willy U آلت تناسلی بچه
body cell U یاخته غیر تناسلی
sexual organ of either sex U الت تناسلی زن یا مرد
genies U تولید کننده تناسلی
genies U مربوط به اندامهای تناسلی
genie U مربوط به اندامهای تناسلی
genitourinary U جهاز تناسلی وادراری
antheridium U عضو تناسلی نر در نهانزادان
genitalic U مربوط به الت تناسلی
genie U تولید کننده تناسلی
phalli U الت تناسلی مرد کیر
adnate U مربوط باعضاء تناسلی توام
genitourinary U وابسته به دستگاه اداری تناسلی
sexual U وابسته به الت تناسلی و جماع
gash U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
phallus U الت تناسلی مرد کیر
phalluses U الت تناسلی مرد کیر
gashing U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gashed U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gashes U الت تناسلی زن مقاربت جنسی
priapus U خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
urogenital U وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
misdirection U در CL منظوراشتباه قاضی است در موردتفهیم نکات قضایی موضوع برای اعضاء هیات منصفه پیش از انکه وارد شور شوندو این میتواند باعث تجدیدمحاکمه شود
fellatio U تحریک الت تناسلی مرد بوسیله زبان
infibulation U چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع
apomixis U تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
poeeping tom U ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com