English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cheeky U دارای گونههای برامده گستاخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
big U دارای شکم برامده
verrucose U برامده دارای زگیل
verrucous U برامده دارای زگیل
bigger U دارای شکم برامده
venous U دارای وریدهای برامده
biggest U دارای شکم برامده
popeyed U دارای چشمان برامده
knuckle kneed U دارای زانوهای برامده دچاربرامدگی زانو
english toy spaniel U نوعی سگ پشمالوی دارای پیشانی برامده وبینی روبه بالا
chemical species U گونههای شیمیایی
versions U تعداد گونههای یک محصول
version U تعداد گونههای یک محصول
crank cheek U برجستگی گونههای میل لنگ
reactive intermediate species U گونههای واسطهای واکنش پذیر
callose U برامده
snaggy U برامده
excrescent U برامده
bulgy U برامده
biconvex U از دو سو برامده
protuberant U برامده
convex U برامده
raised U برامده
bouffant U برامده
knotted U برامده
fermented U برامده
gibbous U برامده
protrusive U برامده
pulvinate U برامده
pulvinated U برامده
convexo convex U دوسو برامده
apogean U برامده اوجی
stud welding U جوش برامده
raise edges U لبههای برامده
popeyed U چشم برامده
exsert U برامده بودن
noses U نوک برامده هر چیزی
nose U نوک برامده هر چیزی
gearbox flange U لبه برامده جعبه دنده
cantle U قسمت برامده کمانی عقب زین
fly gallery U قسمت برامده کنار صحنه تاتر
Memmaker U امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
strawberry marks U لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
strawberry mark U لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
jaunty U گستاخ
malapert U گستاخ
stroppy U گستاخ
unmannerly U گستاخ
unshapen U گستاخ
lippy U گستاخ
hoy denish U گستاخ
indecent U گستاخ
presumptuous U گستاخ
flippant U گستاخ
cheeky <adj.> U گستاخ
fresh <adj.> U گستاخ
brassy <adj.> U گستاخ
barefaced <adj.> U گستاخ
tumorous U گستاخ
bold U گستاخ
bolder U گستاخ
boldest U گستاخ
unabashed U گستاخ
barefaced U گستاخ
presumptive U گستاخ
unshaped U گستاخ
impudent U گستاخ
flip U :گستاخ
insolent U گستاخ
bold faced U گستاخ
flipped U :گستاخ
flips U :گستاخ
perky U گستاخ
perkiest U گستاخ
venturous U گستاخ
perkier U گستاخ
peart U گستاخ
pert U گستاخ
impertinent U گستاخ
stuck up U گستاخ
stuck-up U گستاخ
EtherTalk U درسیستم Apple Macintosh گونههای مختلف شبکه اترنت استاندارد برای اتصال دستگاهها بهم و تغییری در Apple Talk کندتر است
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
forwarded U جلوی گستاخ
hoyden U دختر گستاخ
hoyden ar hoi U دختر گستاخ
snot U جوان گستاخ
impertinence or nency U فضول گستاخ
forward U جلوی گستاخ
bold U گستاخ متهور
rudest U خام گستاخ
bolder U گستاخ متهور
rude U خام گستاخ
ruder U خام گستاخ
hussies U دختر گستاخ
hussy U دختر گستاخ
minx U دختر گستاخ
boldest U گستاخ متهور
arrogantly U خودبین گستاخ
arrogant U خودبین گستاخ
immodest U بی عفت گستاخ
brash U متهور گستاخ
brashest U متهور گستاخ
brasher U متهور گستاخ
wanton U عیاش گستاخ
over confident U زیاد گستاخ مغرور
besom U دختر گستاخ وجسور
brassily U باپررویی گستاخ وار
boldface U باصورت برافروخته از غضب وخشم گستاخ
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
wanton U شرور شدن گستاخ شدن
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic U دارای ید
three legged U دارای سه پا
trilinear U دارای سه خط
glochidiate U دارای مو
odoriferous U دارای بو
footy U دارای پا
fraught with U دارای
three-legged U دارای سه پا
bilabiate U دارای دو لب
multiflorous U دارای بیش از سه گل
prerogatives U دارای حق ویژه
sonant U دارای اهنگ
flabby U دارای عضلات شل
salaried U دارای حقوق
nucleate U دارای هسته
prerogatived U دارای حق ویژه
stilted U دارای چوب پا
reboant U دارای واکنش
staminate U دارای جرثومه نر
redundant U دارای اطناب
splashy U دارای ترشح
pseudonymous U دارای تخلص
muciferous U دارای مخاط
spirituous U دارای الکل
formal U دارای فکر
primiparous U دارای یک اولاد
synonymous U دارای تشابه
legitimating U دارای حق مشروع
legitimate U دارای حق مشروع
melodic U دارای ملودی
melodious U دارای ملودی
legitimated U دارای حق مشروع
multilineal U دارای چندین خط
multifid U دارای چندشکاف
primipara U دارای یک اولاد
stannous U دارای قلع
prerogative U دارای حق ویژه
myrrhic U دارای بوی مر
legitimates U دارای حق مشروع
stannic U دارای قلع
myrrhy U دارای بوی مر
nitrous U دارای شوره
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
synonymous U دارای ترادف
spiriferous U دارای عضومارپیچی
sexagenary U دارای سن 06 تا96
pinnular U دارای برگچه
deadbeat U دارای سکون
deadbeats U دارای سکون
portentous U دارای فال بد
shelterer U دارای حفاظ
papillose U دارای برامدگی
shoaly U دارای جاهای کم اب
rifled U دارای خان
handy <adj.> U دارای مزیت
pulsatile U دارای تپش
rugose U دارای رکه
sabulous U دارای شن ریزه
pileate U دارای کلاهک
weighted U دارای وزن
petiolated U دارای دمگل
petiolate U دارای دمگل
self abnegating U دارای کف نفس
short-range U دارای برد کم
short range U دارای برد کم
preemptor U دارای حق شفعه
of that ilk U دارای همان جا
rarely beautiful U دارای زیبائی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com