Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
multiphase
U
دارای چند نمود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pseudomorphous
U
دارای نمود کاذب
Other Matches
prospecting
U
نمود
prospects
U
نمود
phenomenon
U
نمود
growths
U
نمود
aspect
U
نمود
aspects
U
نمود
growth
U
نمود
life form
U
زی نمود
life forms
U
زی نمود
appearances
U
نمود
prospect
U
نمود
performance
U
نمود
performances
U
نمود
appearance
U
نمود
prospected
U
نمود
pseudomorphism
U
نمود کاذب
phenomenon
U
نمود تجلی
macroscopic
U
درشت نمود
it had a europeanlook
U
اروپایی می نمود
actescence
U
نمود شیر
psychological make up
U
نمود ذهنی
it had a europeanlook
U
نمود اروپایی داشت
movable bridge
U
پلی که میشودجابجا نمود
he showed me kindness
U
ابرازمحبت نسبت به من نمود
he proceeded to investigate it
U
بتحقیق ان مبادرت نمود
water exists in three phases
U
اب درسه نمود وجود دارد
incommutably
U
بطوریکه نتوان معاوضه نمود
practicably
U
چنانکه بتوان اجرا نمود
incompressibly
U
بطوریکه نتوان متراکم یا خلاصه نمود
irreversibly
U
چنانکه نتوان دگرگون یا واژگون ساخت یا لغو نمود
hatchment
U
صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
ineradicably
U
بطور ریشه کن نشدنی چنانکه نتوان بیخ کن یا قلع وقمع نمود
piggyback file
U
فایلی که بدون اجبار به کپی مجدد ان می توان رکوردهایی را به انتهای ان اضافه نمود
hyperfocal distance
U
نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
nescience
U
اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
final set
U
حالتی که بتن بطور کامل گرفته و بقدرکافی سخت شده که بتوان قالب براری نمود
propor tionably
U
بطور متناسب یا با قرینه چنانکه بتوان متناسب نمود
he took my words in good part
U
سخنان مرا بخوبی تلقی نمود از سخنان من نرنجید
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
fascism
U
نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
locarno treaty
U
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic
U
دارای ید
odoriferous
U
دارای بو
three legged
U
دارای سه پا
footy
U
دارای پا
fraught with
U
دارای
bilabiate
U
دارای دو لب
glochidiate
U
دارای مو
trilinear
U
دارای سه خط
three-legged
U
دارای سه پا
twofold
U
دارای دو چیز
formal
U
دارای فکر
electives
U
دارای حق انتخاب
in flower
U
دارای شکوفه
elective
U
دارای حق انتخاب
in power
U
دارای اختیارات
splashing
U
دارای ترشح
indued with charm
U
دارای فریبندگی
splash
U
دارای ترشح
in force
U
دارای اعتبار
splashes
U
دارای ترشح
in defect
U
دارای کاستی
hook nosed
U
دارای بینی کج
ambivalence
U
دارای دو جنبه
isometrics
U
دارای یک میزان
isometric
U
دارای یک میزان
bifocals
U
دارای دو کانون
hearted
U
دارای قلب ...
umbrageous
U
دارای سوفن
heterogamous
U
دارای مادگی ها
hexameter
U
دارای شش وزن
bifocal
U
دارای دو کانون
homolographic
U
دارای قرینه
humous
U
دارای موادالی
divans
U
دارای دوفرفیت
divan
U
دارای دوفرفیت
overlapping
U
دارای اشتراک
hook-nosed
U
دارای بینی کج
ill neighboured
U
دارای همسایه بد
behind
U
دارای پس افت
salaried
U
دارای حقوق
prerogatives
U
دارای حق ویژه
deadbeats
U
دارای سکون
deadbeat
U
دارای سکون
keyed
U
دارای جاانگشتی
keeled
U
دارای تبر ته
weighted
U
دارای وزن
keratinous
U
دارای موادشاخی
kibed
U
دارای شکاف
knarred
U
دارای برامدگی
knock kneed
U
دارای زانوی کج
lean to
U
دارای چارطاقی
ledgy
U
دارای طاقچه
lippy
U
پر رو دارای لب اویزان
lobate
U
دارای نرمه
lobated
U
دارای نرمه
rifled
U
دارای خان
portentous
U
دارای فال بد
energetic
U
دارای انرژی
prerogative
U
دارای حق ویژه
inflorescent
U
دارای گل اذین
innervate
U
دارای پی کردن
melodic
U
دارای ملودی
insectile
U
دارای حشره
instinct with force
U
دارای زور
melodious
U
دارای ملودی
synonymous
U
دارای تشابه
intercommunicate
U
دارای مراوده
invested with power
U
دارای اختیار
dimply
U
دارای فرورفتگی
iodous
U
دارای یود
synonymous
U
دارای ترادف
stilted
U
دارای چوب پا
isogenous
U
دارای یک منبع
ill neighboured
U
دارای محیط بد
behinds
U
دارای پس افت
bimorphemic
U
دارای دوشکل
cephalous
U
دارای کله
chinned
U
دارای چانه
chymiferous
U
دارای کیموس
cingulate
U
دارای کمربند
cirrous
U
دارای اویز
cloven foot
U
دارای پا یا سم شکافته
copperbottomed
U
دارای ته مسی
crepitant
U
دارای صدای خش خش
cretaceous
U
دارای گچ فراوان
cuspidal
U
دارای برامدگی
dartrous
U
دارای تبخال
declinatory
U
دارای تمایل
diandrous
U
دارای دوپرچم
bicentric
U
دارای دومرکز
bimolecular
U
دارای دوملکول
basined
U
دارای ابگیر
bichrome
U
دارای دو رنگ
capitated
U
دارای سرمجزا
bimotored
U
دارای دوموتور
binaural
U
دارای دو گوش
binocular
U
دارای دو چشم
binuclear
U
دارای دو هسته
binucleate
U
دارای دو هسته
binucleated
U
دارای دو هسته
bipartite
U
دارای دوقسمت
biradial
U
دارای دوشعاع
biramous
U
دارای دو شاخه
bisulcate
U
دارای دوشکاف
bizonal
U
دارای دومنطقه
bodied
U
دارای بدن
buckish
U
دارای خوی بز
bumpiness
U
دارای برامدگی
calcareous
U
دارای کلسیم
calcic
U
دارای اهک
azotic
U
دارای ازت
dichotomous
U
دارای دو بخش
antithetical
U
دارای ضد ونقیض
antithetic
U
دارای ضد ونقیض
bodily
U
دارای بدن
amphibolic
U
دارای دو معنی
aluminous
U
دارای زاج
adamantean
U
دارای تلئلو
acetylize
U
دارای ریشهء
acetylate
U
دارای ریشهء
accentual
U
دارای تاکید
prurient
U
دارای فکرشهوانی
foliolate
U
دارای برگچه
privileged
U
دارای امتیاز
geniculate
U
دارای زانویی
glanduliferous
U
دارای غد دکوچک
glary
U
دارای تشعشع
hectic
U
دارای تب لازم
arbitrative
U
دارای اختیارحکمیت
floaty
U
دارای اب نشین کم
dimorphic
U
دارای دو شکل
aulait
U
دارای شیر
dipetalous
U
دارای دوگلبرگ
diplopodous
U
دارای هزار پا
dipolar
U
دارای دو قطب
dipteran
U
دارای دو بال
dolose
U
دارای قصدجرم
double tongued
U
دارای دوقول
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com