Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bosom
U
دارای پستان شدن
bosoms
U
دارای پستان شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bosomy
U
دارای پستان برجسته
mammilary
U
دارای برامدگیهای پستان مانند
mammilate
U
دارای پستان
mammillate
U
دارای پستان یا پستانک
Other Matches
mastectomies
U
پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
mastectomy
U
پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
breasts
U
نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
breast
U
نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
mammillary
U
پستان مانند بصورت پستان
mammiform
U
پستان مانند بصورت پستان
breast
U
پستان
breasts
U
پستان
sebesten
U
سگ پستان
Milky Way
U
پستان زن
mamma
U
پستان
mammilliform
U
پستان
mammilary
U
پستان
brassiere
U
پستان بند
wean
U
از پستان گرفتن
full breasted
U
بزرگ پستان
to suck milk
U
پستان مکیدن
breast-feeds
U
با پستان شیردادن
chesty
U
درشت پستان
plumper
U
پستان مصنوعی
breast-feed
U
با پستان شیردادن
teat
U
نوک پستان
teats
U
نوک پستان
breast-fed
U
با پستان شیردادن
brassieres
U
پستان بند
bodice
U
پستان بند
bosomy
U
پستان مانند
bra
U
پستان بند
bras
U
پستان بند
mammary
U
مربوط به پستان
mastodynia
U
پستان درد
pap
U
نوک پستان
mastitis
U
ورم پستان
mammila
U
نوک پستان
mammalgia
U
پستان درد
nipples
U
نوک پستان
weans
U
از پستان گرفتن
weaned
U
از پستان گرفتن
nipple
U
نوک پستان
dug
U
نوک پستان
bodices
U
پستان بند
garget
U
پستان درد
papilla
U
نوک پستان
mastoid
U
پستان مانند
garget
U
اماس پستان
breast-feeds
U
شیر پستان دادن
nipple
U
ازنوک پستان خوردن
breast-feed
U
شیر پستان دادن
falsie
U
لایی پستان بند
nipples
U
ازنوک پستان خوردن
mastodynia
U
پستان مانند پستانی
breast-fed
U
شیر پستان دادن
mammary gland
U
دژپیه یا غده پستان
mastitis
U
اماس غدههای پستان
teat
U
شبیه نوک پستان
teats
U
شبیه نوک پستان
acromastitis
U
اماس نوک پستان
tit
U
دختریازن نوک پستان
udder
U
پستان گاو و مانند ان
tits
U
دختریازن نوک پستان
udders
U
پستان گاو و مانند ان
pap
U
هر چیزی شبیه نوک پستان
mammila
U
اندام یا چیز دیگرکه مانند پستان باشد
falsie
U
پارچه یالاستیکی که بشکل پستان ساخته اند و درپستان بند کارمیرود
She is laying a guilt trip on
[is guilt-tripping]
me for not breast feeding.
U
او
[زن]
به من احساس گناه کاربودن میدهد چونکه من
[به او]
شیر پستان نمی دهم.
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear
U
دارای سه خط
fraught with
U
دارای
odoriferous
U
دارای بو
footy
U
دارای پا
three-legged
U
دارای سه پا
iodic
U
دارای ید
three legged
U
دارای سه پا
bilabiate
U
دارای دو لب
glochidiate
U
دارای مو
glary
U
دارای تشعشع
humous
U
دارای موادالی
hook nosed
U
دارای بینی کج
hook-nosed
U
دارای بینی کج
splashing
U
دارای ترشح
ill neighboured
U
دارای محیط بد
in defect
U
دارای کاستی
twofold
U
دارای دو چیز
haired
U
دارای موی ...
ill neighboured
U
دارای همسایه بد
unifoliate
U
دارای یک برگ
geniculate
U
دارای زانویی
hexameter
U
دارای شش وزن
elective
U
دارای حق انتخاب
homolographic
U
دارای قرینه
hearted
U
دارای قلب ...
electives
U
دارای حق انتخاب
glanduliferous
U
دارای غد دکوچک
heterogamous
U
دارای مادگی ها
in flower
U
دارای شکوفه
in force
U
دارای اعتبار
prerogatives
U
دارای حق ویژه
prerogative
U
دارای حق ویژه
melodic
U
دارای ملودی
melodious
U
دارای ملودی
synonymous
U
دارای تشابه
synonymous
U
دارای ترادف
stilted
U
دارای چوب پا
weighted
U
دارای وزن
energetic
U
دارای انرژی
portentous
U
دارای فال بد
deadbeats
U
دارای سکون
deadbeat
U
دارای سکون
dichotomous
U
دارای دو بخش
knarred
U
دارای برامدگی
knock kneed
U
دارای زانوی کج
salaried
U
دارای حقوق
formal
U
دارای فکر
splash
U
دارای ترشح
splashes
U
دارای ترشح
in power
U
دارای اختیارات
indued with charm
U
دارای فریبندگی
inflorescent
U
دارای گل اذین
innervate
U
دارای پی کردن
insectile
U
دارای حشره
instinct with force
U
دارای زور
kibed
U
دارای شکاف
intercommunicate
U
دارای مراوده
invested with power
U
دارای اختیار
iodous
U
دارای یود
isogenous
U
دارای یک منبع
keyed
U
دارای جاانگشتی
keeled
U
دارای تبر ته
keratinous
U
دارای موادشاخی
lean to
U
دارای چارطاقی
adamantean
U
دارای تلئلو
binaural
U
دارای دو گوش
binocular
U
دارای دو چشم
binuclear
U
دارای دو هسته
binucleate
U
دارای دو هسته
binucleated
U
دارای دو هسته
bipartite
U
دارای دوقسمت
biradial
U
دارای دوشعاع
biramous
U
دارای دو شاخه
bisulcate
U
دارای دوشکاف
bizonal
U
دارای دومنطقه
bodied
U
دارای بدن
hectic
U
دارای تب لازم
behinds
U
دارای پس افت
buckish
U
دارای خوی بز
bumpiness
U
دارای برامدگی
calcareous
U
دارای کلسیم
calcic
U
دارای اهک
bimotored
U
دارای دوموتور
bimorphemic
U
دارای دوشکل
bimolecular
U
دارای دوملکول
aluminous
U
دارای زاج
amphibolic
U
دارای دو معنی
antithetic
U
دارای ضد ونقیض
antithetical
U
دارای ضد ونقیض
arbitrative
U
دارای اختیارحکمیت
artiodactyl
U
دارای سم شکافته
acetylize
U
دارای ریشهء
acetylate
U
دارای ریشهء
accentual
U
دارای تاکید
prurient
U
دارای فکرشهوانی
artiodactylous
U
دارای سم شکافته
aulait
U
دارای شیر
azotic
U
دارای ازت
basined
U
دارای ابگیر
privileged
U
دارای امتیاز
bicentric
U
دارای دومرکز
bichrome
U
دارای دو رنگ
capitated
U
دارای سرمجزا
cephalous
U
دارای کله
dipetalous
U
دارای دوگلبرگ
diplopodous
U
دارای هزار پا
dipolar
U
دارای دو قطب
dipteran
U
دارای دو بال
dolose
U
دارای قصدجرم
double tongued
U
دارای دوقول
dyslogistic
U
دارای خاطرات بد
entitative
U
دارای وجودخارجی
divans
U
دارای دوفرفیت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com