Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fin footed
U
دارای پاهای پرده دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
feather footed
U
دارای پاهای پردار
plumiped
U
دارای پاهای پردار
footsore
U
دارای پاهای زخمی
foot sore
U
دارای پاهای زخمی
rough footed
U
دارای پاهای پردار
duckfooted
U
دارای پاهای شهن
spindle legged
U
دارای پاهای درازوباریک لندوک
rough legged
U
دارای پاهای پردار مودرچهارقلم
gaited
U
اسب دارای حرکت پاهای معین
spindle shanked
U
دارای پاهای دراز وباریک لندوک
leg of mutton
U
دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
membranaceous
U
دارای غشاء پرده پرده غشایی
tapestried
U
دارای پرده منقوش
palmiped
U
دارای پای پرده دار
palmipede
U
دارای پنجههای پرده دارپرده پا
palmate
U
دارای پای پرده دار
web footed
U
دارای پنجههای پرده دار پاپردهای
web tode
U
دارای پنجههای پرده دار پا پردهای
webfoot
U
جانور دارای پای پرده دار
behind the scenes
U
در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
astraddle
U
با پاهای از هم گشاده
heels
U
پاهای عقب
heel
U
پاهای عقب
astride
U
با پاهای گشاداز هم
stag position
U
وضع پاهای باز
stag jump
U
پرش با پاهای باز در هوا
gait
U
طرز حرکت پاهای اسب
hermit crabs
U
خرچنگی که پاهای عقب ان ناقص است
red legs
U
نام چندجورپرنده که پاهای قرمز دارند
hermit crab
U
خرچنگی که پاهای عقب ان ناقص است
jack knife
U
خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
side staddle hep
U
پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
capriole
U
پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
She has long and shapely legs .
U
ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
tone and semitone
U
پرده ونیم پرده
tringle
U
چوب پرده میل پرده چوب دیرک
straddle seat
U
تعادل روی پارالل روی دستها با پاهای باز
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
smokescreen
U
پرده
membrane
U
پرده
purdah
U
پرده
uninhibited
U
بی پرده
bluntly
U
بی پرده
blunts
U
بی پرده
tympan
U
پرده
mantle
U
پرده
mantles
U
پرده
tympanon
U
پرده
membranes
U
پرده
painting
U
پرده
window shade
U
پرده
at the rear of the stage
<adj.>
<adv.>
U
در پس پرده
unreserved
U
بی پرده
outspokenly
U
بی پرده
hangings
U
پرده
curtains
U
پرده
screened
U
پرده
screen
U
پرده
door curtain
U
پرده در
door curtain
U
پرده
velum
U
پرده
free spoken
U
بی پرده
screens
U
پرده
blind
U
پرده
screening, screenings
U
پرده
blinded
U
پرده
blinds
U
پرده
paintings
U
پرده
fin footed
U
پرده پا
franked
U
بی پرده
patagium
U
پرده
backstage
U
در پس پرده
blunted
U
بی پرده
blunter
U
بی پرده
bluntest
U
بی پرده
blunting
U
بی پرده
straightest
U
بی پرده
diaphragm
U
پرده
straighter
U
بی پرده
straight
U
بی پرده
veil
U
پرده
pecten
U
پرده
franks
U
بی پرده
frank
U
بی پرده
straight out
U
بی پرده
franker
U
بی پرده
vanes
U
پرده
straightforwardly
U
بی پرده
straightforward
U
بی پرده
pert
U
بی پرده
vane
U
پرده
frankest
U
بی پرده
plain spoken
U
بی پرده
franking
U
بی پرده
veils
U
پرده
diaphragms
U
پرده
palling
U
پرده
palled
U
پرده
pall
U
پرده
palls
U
پرده
blunt
U
بی پرده
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
brise-soleil
U
پرده عمودی
eardrums
U
پرده صماخ
dossel
U
پرده محراب
dossal
U
پرده محراب
screen
U
پرده پوشش
dorsel
U
پرده محراب
screen
U
پرده سینما
screens
U
پرده پوشش
diaphragm
U
میان پرده
pelmet
U
چوب پرده
franked
U
بی پرده حرف زن رک
frank
U
بی پرده حرف زن رک
screens
U
پرده سینما
eardrums
U
پرده گوش
brise-soleil
U
پرده افقی
screened
U
پرده پوشش
eardrum
U
پرده گوش
eardrum
U
پرده صماخ
screening, screenings
U
پرده سینما
osmosis
U
ازیک پرده
diaphragms
U
میان پرده
screened
U
پرده سینما
tableau
U
پرده نقاشی
screening, screenings
U
پرده پوشش
tableaus
U
پرده نقاشی
tableaux
U
پرده نقاشی
balustrata
U
پرده شبستان
film
U
پرده نازک
filmed
U
پرده نازک
shutter
U
پرده گذاشتن
shutters
U
پرده گذاشتن
disclosure
U
بی پرده گویی
disclosures
U
بی پرده گویی
foreshortening
U
پرده ازروبرو
webbed
U
پرده دار
Iron Curtain
U
پرده اهنین
To draw the curtain .
U
پرده را کشیدن
Shrouded in mystrey.
U
در پرده اسرار
A 4-cat play.
U
نمایش در 4 پرده
roundly
U
بی پرده اشکار
veils
U
پرده زدن
frankest
U
بی پرده حرف زن رک
upholstery
U
پرده فروشی
pelmets
U
چوب پرده
curtains
U
جدار پرده
curtains
U
پرده پوشش
franker
U
بی پرده حرف زن رک
franking
U
بی پرده حرف زن رک
franks
U
بی پرده حرف زن رک
veil
U
پرده زدن
eardrum
U
پرده گوش
smokescreen
U
دود پرده
tympanic membrane
U
پرده گوش
fretted
U
پرده دار
tympanum
U
پرده گوش
drapery panel
U
چین پرده ای
light screen
U
پرده نور
tapestry
U
پرده منقوش
panel
U
پرده مخابرات
membranes
U
پرده پوست
membrane
U
پرده پوست
half-notes
U
نیم پرده
half-note
U
نیم پرده
half note
U
نیم پرده
panels
U
پرده مخابرات
unreserve
U
بی پرده گویی
drumhead
U
پرده صماخ
endocardium
U
پرده درونی دل
endoderm
U
پرده درونی
tapestries
U
پرده منقوش
tapestries
U
پرده دیوارکوب
entracte
U
میان پرده
steel facing membrane
U
پرده فولادی
upholster
U
پرده زدن
glozing
U
پرده پوشی
tympanum
U
پرده گوش
tapestry
U
پرده دیوارکوب
round unvarnished tale
U
سخن بی پرده
hymenoptera
U
پرده بالان
hymenopteral or terous
U
پرده بال
ridden
U
پرده محراب
hymens
U
پرده بکارت
he has a loose tongue
U
پرده در است
silver screen
U
پرده سینما
lambrequin
U
یا روی پرده
tympanic membrane
U
پرده صماخ
signal panel
U
پرده مخابرات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com