English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pseudomorphous U دارای نمود کاذب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pseudomorphism U نمود کاذب
multiphase U دارای چند نمود
double-jointed U دارای مفصل کاذب
double jointed U دارای مفصل کاذب
phenomenon U نمود
growths U نمود
performance U نمود
appearance U نمود
aspect U نمود
aspects U نمود
appearances U نمود
performances U نمود
growth U نمود
prospects U نمود
prospected U نمود
life forms U زی نمود
prospect U نمود
life form U زی نمود
prospecting U نمود
psychological make up U نمود ذهنی
phenomenon U نمود تجلی
macroscopic U درشت نمود
it had a europeanlook U اروپایی می نمود
actescence U نمود شیر
movable bridge U پلی که میشودجابجا نمود
it had a europeanlook U نمود اروپایی داشت
he proceeded to investigate it U بتحقیق ان مبادرت نمود
he showed me kindness U ابرازمحبت نسبت به من نمود
incommutably U بطوریکه نتوان معاوضه نمود
water exists in three phases U اب درسه نمود وجود دارد
practicably U چنانکه بتوان اجرا نمود
incompressibly U بطوریکه نتوان متراکم یا خلاصه نمود
faise U کاذب
false fcoor U کف کاذب
pseudo U کاذب
false floor U کف کاذب
pseudotuberculosis U سل کاذب
rose rash U کاذب
liars U کاذب
lair U کاذب
mendacious U کاذب
lairs U کاذب
liar U کاذب
false U کاذب
irreversibly U چنانکه نتوان دگرگون یا واژگون ساخت یا لغو نمود
false resistance U مقاومت کاذب
false starts U استارت کاذب
psedoparalysis U فلج کاذب
false start U استارت کاذب
pseudocyesis U ابستنی کاذب
false spar U تیرک کاذب
lethargy U موت کاذب
lethargy U مرگ کاذب
pseudopregnancy U ابستنی کاذب
friars lantern U نور کاذب
spurious correlation U همبستگی کاذب
mola U جنین کاذب
mock moon U قمر کاذب
pseudopodium U پای کاذب
form work U کاذب سازی
pseudoaggression U پرخاشگری کاذب
non sequiturs U نتیجه کاذب
non sequitur U نتیجه کاذب
serosa U مشیمه کاذب
pseudocarp U میوه کاذب
pseudoclassic U کلاسیک کاذب
scarlet rash U سرخچه کاذب
pseudodepression U افسردگی کاذب
false ribs U ریبهای کاذب
false dawn U صبح کاذب
parhelion U خورشید کاذب
pseudomembrance U غشای کاذب
corbel-arch U طاق کاذب
pseudomemory U خاطره کاذب
paralogism U قیاس کاذب
jack o' lantern U نور کاذب
false ceiling U سقف کاذب
pseudomorph U شکل کاذب
pseudomorphism U شکل کاذب
pseudohallucination U توهم کاذب
false retrieval U بازیابی کاذب
fausse reconnaissance U بازشناسی کاذب
false recognition U بازشناسی کاذب
false reaction U واکنش کاذب
false positive U مثبت کاذب
false or asternal ribs U دندههای کاذب
false negative U منفی کاذب
false lift U برای کاذب
ineradicably U بطور ریشه کن نشدنی چنانکه نتوان بیخ کن یا قلع وقمع نمود
hatchment U صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
zodiacal light U روشنایی صبح کاذب
pseudo christ U مسیح کاذب دجال
pseudomorphism U تحول بشکل کاذب
pseudo isochromatic charts U تصورهای هم فام کاذب
pseudomyopia U نزدیک بینی کاذب
pseudodementia U زوال عقل کاذب
pseudochromia U رنگ بینی کاذب
pseudomnesia U یاداوری کاذب مرضی
pseudopsychopathic U جامعه ستیز کاذب
pseudoneurosis U روان رنجوری کاذب
pseudopod U شبه پا پای کاذب
piggyback file U فایلی که بدون اجبار به کپی مجدد ان می توان رکوردهایی را به انتهای ان اضافه نمود
hyperfocal distance U نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
pseudochromesth U رنگ بینی کاذب واژهای
diphtheria U گلو درد به اغشاء کاذب
pad the bill <idiom> U اضافه شدن هزینههای کاذب
subornation U جرم تهیه شهود کاذب
parheliacal U وابسته بعکس خورشیدیاشمس کاذب
will o the wisp U روشنایی کاذب درباغ سبز
flying facade U [ساخت نیمه چوبی کاذب]
nescience U اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
pseud U پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseudo U پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
pseuds U پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
final set U حالتی که بتن بطور کامل گرفته و بقدرکافی سخت شده که بتوان قالب براری نمود
parhelic U وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
doping U نیروی کاذب حاصل از داروهای غیر مجاز
he took my words in good part U سخنان مرا بخوبی تلقی نمود از سخنان من نرنجید
propor tionably U بطور متناسب یا با قرینه چنانکه بتوان متناسب نمود
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
fascism U نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
locarno treaty U بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
pseudocode U نمونه رمز رمز یا کد کاذب
antichrst U مسیح دروغی مسیح کاذب
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate U دارای دو لب
fraught with U دارای
footy U دارای پا
trilinear U دارای سه خط
odoriferous U دارای بو
three legged U دارای سه پا
three-legged U دارای سه پا
glochidiate U دارای مو
iodic U دارای ید
unidirection U دارای یک جهت
underweight U دارای کسروزن
undersigned U دارای امضاء
privileged U دارای امتیاز
prurient U دارای فکرشهوانی
vagility U دارای تحرک
petiolated U دارای دمگل
unidirectional U دارای یک جهت
unifilar U دارای یک سیم یا نخ
stannous U دارای قلع
hectic U دارای تب لازم
umbrageous U دارای سوفن
two way U دارای دو راه
triradiate U دارای سه شعاع
strontic U دارای استرونیوم
isometric U دارای یک میزان
isometrics U دارای یک میزان
straight line U دارای خط مستقیم
ambivalence U دارای دو جنبه
behind U دارای پس افت
behinds U دارای پس افت
tungstic U دارای تنگستن
turpentinous U دارای تربانتین
bifocals U دارای دو کانون
unifoliate U دارای یک برگ
stannic U دارای قلع
amphibolic U دارای دو معنی
sonant U دارای اهنگ
rifled U دارای خان
antithetic U دارای ضد ونقیض
antithetical U دارای ضد ونقیض
arbitrative U دارای اختیارحکمیت
artiodactyl U دارای سم شکافته
artiodactylous U دارای سم شکافته
vivific U دارای حیات
aulait U دارای شیر
azotic U دارای ازت
aluminous U دارای زاج
adamantean U دارای تلئلو
spiriferous U دارای عضومارپیچی
staminate U دارای جرثومه نر
accentual U دارای تاکید
acetylate U دارای ریشهء
unipod U دارای یک پایه
univalent U دارای یک فرفیت
acetylize U دارای ریشهء
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com