Perdic | دارای منشاء معدی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	gastrogenic U	دارای منشاء معدی
	gastrogenous U	دارای منشاء معدی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	phytogenic U	دارای منشاء گیاهی
	root of title U	منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
	gastrogenic U	معدی
	stomachic U	معدی
	gastro hepatic U	معدی
	gastrogenous U	معدی
	gastric U	معدی
	pneumogastric U	ریوی- معدی
	gastro intestinal U	معدی امعائی
	gastrointestinal U	معدی رودهای
	gastrointestinal U	معدی و رودهای
	vagus nerve U	عصب ریوی-معدی
	nervus vagus U	عصب ریوی-معدی
	gastro enteric U	وابسته به معده وروده معدی امعائی
	fountain U	منشاء
	paternity U	منشاء
	origin U	منشاء
	origins U	منشاء
	fountains U	منشاء
	parent U	منشاء
	source U	منشاء
	provenance U	منشاء
	germ U	ریشه منشاء
	germs U	ریشه منشاء
	parent U	والدین منشاء
	cause of claim U	منشاء دعوی
	message source U	منشاء پیام
	data origination U	سر منشاء داده ها
	root of title U	منشاء مالکیت
	source U	منبع منشاء
	fatherhood U	منشاء اصل
	grass roots U	اجتماع محلی منشاء
	logos U	اصل یا منشاء عقل عالم وجود
	cunclude U	تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
	diachrony U	تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
	erastianism U	سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
	owenism U	اصول عقاید رابرت اون کارخانه دار انگلیس در قرن 91 که شاید بتوان منشاء سوسیالیزم نوینش دانست
	isobare U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	isobar U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	isobars U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	soft shelled U	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
	cementitious U	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
	ringent U	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
	galleried U	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
	low tension U	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
	gravel blind U	دارای چشم تار دارای دید کم
	virile U	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
	acinaseous U	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
	invisible hand U	منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
	outrigged U	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
	irredentism U	نهضت استرداد منظور جنبشی است که هدف ان پیوستن قسمتی از اراضی مجاور یک کشورکه اهالی ان به زبان اهالی کشور منشاء نهضت صحبت می کنند به این مملکت باشد
	hunting design U	طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
	idiomorphic U	دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
	isotropic solutions U	دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
	end stopped U	دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
	Indo-persian rug U	قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
	off colored U	دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
	polyisotopic U	دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
	monadelphous U	دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
	winey U	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
	winy U	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
	pentadactyl U	دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
	iodic U	دارای ید
	odoriferous U	دارای بو
	fraught with U	دارای
	footy U	دارای پا
	glochidiate U	دارای مو
	three legged U	دارای سه پا
	three-legged U	دارای سه پا
	trilinear U	دارای سه خط
	bilabiate U	دارای دو لب
	fibrinous U	دارای مودلیفی
	weighted U	دارای وزن
	far reaching U	دارای اثرزیاد
	two way U	دارای دو راه
	two handed U	دارای دو دست
	trigonous U	دارای سه زاویه
	trifoliolate U	دارای سه نشریه
	pulsant U	دارای تپش
	tricyclic U	دارای سه چرخ
	pulsatile U	دارای تپش
	deadbeat U	دارای سکون
	deadbeats U	دارای سکون
	portentous U	دارای فال بد
	floaty U	دارای اب نشین کم
	trigynous U	دارای سه مادگی
	tristigmatic U	دارای سه مادگی
	febile U	دارای حالت تب
	triradiate U	دارای سه شعاع
	primiparous U	دارای یک اولاد
	primipara U	دارای یک اولاد
	pseudonymous U	دارای تخلص
	feldspathic U	دارای فلدسپار
	tripetalous U	دارای سه کلبرگ
	prerogatived U	دارای حق ویژه
	trinomial U	دارای سه عبارت
	foliolate U	دارای برگچه
	tungstic U	دارای تنگستن
	trinary U	دارای سه متغیر
	trinal U	دارای سه متغیر
	trimolecular U	دارای سه ملکول
	turpentinous U	دارای تربانتین
	trilocular U	دارای سه حفره
	umbrageous U	دارای سوفن
	undersigned U	دارای امضاء
	woolly headed U	دارای سر پشمالو
	legitimate U	دارای حق مشروع
	legitimated U	دارای حق مشروع
	legitimates U	دارای حق مشروع
	legitimating U	دارای حق مشروع
	pileate U	دارای کلاهک
	rectilinear U	دارای مسیرمستقیم
	flabby U	دارای عضلات شل
	pinnular U	دارای برگچه
	weak sighted U	دارای چشم کم سو
	weak eyed U	دارای چشم کم سو
	pinnular U	دارای بالچه
	hearted U	دارای قلب ...
	heterogamous U	دارای مادگی ها
	redundant U	دارای اطناب
	humous U	دارای موادالی
	homolographic U	دارای قرینه
	pelliculate U	دارای پوسته
	squib U	دارای صدای فش فش
	squibs U	دارای صدای فش فش
	windiness U	دارای باد
	petiolate U	دارای دمگل
	low spirited U	دارای روحیه بد
	low-spirited U	دارای روحیه بد
	whizzer U	دارای صدای غژ
	hexameter U	دارای شش وزن
	deficient U	دارای کمبود
	warty U	دارای زگیل
	wapper jawed U	دارای ارواره کج
	vagility U	دارای تحرک
	vagile U	دارای تحرک
	petiolated U	دارای دمگل
	univalent U	دارای یک فرفیت
	unipod U	دارای یک پایه
	pre emptive U	دارای حق شفعه
	unifoliate U	دارای یک برگ
	unifilar U	دارای یک سیم یا نخ
	unidirectional U	دارای یک جهت
	unidirection U	دارای یک جهت
	preemptor U	دارای حق شفعه
	rifled U	دارای خان
	tricuspidate U	دارای سه لخت
	varietal U	دارای تنوع
	plumose U	دارای دسته پر
	equivocal U	دارای دومعنی
	backed U	دارای پشت
	haired U	دارای موی ...
	polygamous U	دارای چند زن
	short range U	دارای برد کم
	short-range U	دارای برد کم
	vivific U	دارای حیات
	viniferous U	دارای شراب
	glary U	دارای تشعشع
	glanduliferous U	دارای غد دکوچک
	geniculate U	دارای زانویی
	underweight U	دارای کسروزن
	tricorn U	دارای سه شاخ
	cloven foot U	دارای پا یا سم شکافته
	calcic U	دارای اهک
	calcareous U	دارای کلسیم
	staminate U	دارای جرثومه نر
	hectic U	دارای تب لازم
	bumpiness U	دارای برامدگی
	privileged U	دارای امتیاز
	prurient U	دارای فکرشهوانی
	buckish U	دارای خوی بز
	shelterer U	دارای حفاظ
	bodied U	دارای بدن
	shoaly U	دارای جاهای کم اب
	accentual U	دارای تاکید
	bizonal U	دارای دومنطقه
	stannic U	دارای قلع
	stannous U	دارای قلع
	sexagenary U	دارای سن 06 تا96
	strontic U	دارای استرونیوم
	cirrous U	دارای اویز
	cingulate U	دارای کمربند
	chymiferous U	دارای کیموس
	straight line U	دارای خط مستقیم
	isometric U	دارای یک میزان
	isometrics U	دارای یک میزان
	chinned U	دارای چانه
	cephalous U	دارای کله
	ambivalence U	دارای دو جنبه
	behind U	دارای پس افت
	behinds U	دارای پس افت
	capitated U	دارای سرمجزا
	acetylate U	دارای ریشهء
	acetylize U	دارای ریشهء
	splashy U	دارای ترشح
	aluminous U	دارای زاج
	amphibolic U	دارای دو معنی
	silicifoeous U	دارای در کوهی
	bichrome U	دارای دو رنگ
	bicentric U	دارای دومرکز