Perdic | دارای عقاید نوین | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (6 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	neologize U	دارای عقاید نوین

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	russify U	دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
	swelled head U	دارای عقاید بزرگ خود فروش
	heterodox U	دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
	interfaith U	شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
	younger U	نوین
	modern U	نوین
	young U	نوین
	latter-day U	نوین
	new fashion U	طرز نوین
	new marxism U	مارکسیسم نوین
	modern sector U	بخش نوین
	neodoxy U	اصول نوین
	anew U	بطرز نوین
	modern system U	نظام نوین
	modernly U	بطرز نوین
	modernists U	نوین گرا
	modernized U	نوین کردن
	newest U	نوین جدیدا
	newer U	نوین جدیدا
	modernist U	نوین گرا
	new- U	نوین جدیدا
	modernization U	نوین گری
	neo hebraic U	عبری نوین
	new U	نوین جدیدا
	modernization U	نوین سازی
	modernism U	نوین گرایی
	modernised U	نوین کردن
	modern physics U	فیزیک نوین
	modernises U	نوین کردن
	modernize U	نوین کردن
	modernizes U	نوین کردن
	modernizing U	نوین کردن
	modernising U	نوین کردن
	Art Nouveau U	هنر نوین
	verslibre U	شعر بسبک نوین
	neo plasticism U	شکل افرینی نوین
	neo platonism U	فلسفه افلاطونی نوین
	neo romanesque U	رومی وار نوین
	new general catalogue U	فهرست عمومی نوین
	neo christianity U	دین نوین مسیح
	neologian U	متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
	neologian U	وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
	misoneism U	مخالف با نظم نوین یااصلاحات تازه
	dogma U	اصول عقاید
	dogmas U	اصول عقاید
	inquisitors U	مفتش عقاید
	inquisitor U	مفتش عقاید
	religious tenets U	عقاید مذهبی
	feet on the ground <idiom> U	عقاید عاقلانه
	mendelism U	عقاید مندل
	nihilism U	عقاید نهیلیستی
	multiplicity of creeds U	تعد د عقاید
	censorship U	سانسور عقاید
	medievalism U	عقاید قرون وسطایی
	small-minded opinions U	عقاید کوته نظر
	rationale U	توضیح اصول عقاید
	fascism U	اصول عقاید فاشیست
	leninism U	عقاید اشتراکی لنین
	sounding boards U	عامل انتشار عقاید
	paradoxical U	مخالف عقاید عمومی
	sound off <idiom> U	عقاید را بیان کردن
	lutheranism U	عقاید لوتر وکلیسای او
	sounding board U	عامل انتشار عقاید
	orientalism U	عقاید یا سیاست شرقی
	symbolically U	مط العه دلایل و عقاید
	symbolic U	مط العه دلایل و عقاید
	soundboard U	عامل انتشار عقاید
	orthodox U	مطابق عقاید کلیسای مسیح
	syncretism U	اعتقاد به توحید عقاید همتایی
	syncretic U	تلفیق کننده عقاید مختلف
	doctrinal U	عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
	Machiavellian U	وابسته به عقاید سیاسی "ماکیاولی "
	ultranationalism U	عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
	junkerism U	عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
	junkerdom U	عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
	neological U	ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
	inquisition U	تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
	public opinion polling U	استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
	self expression U	ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
	to turn round U	برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
	His political beliefs are old hat now . U	عقاید سیاسی اش دیگه کهنه شده
	presbyterianism U	پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
	inquisitions U	تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
	brainwashing U	تلقین عقاید و افکارسیاسی ومذهبی واجتماعی درشخص
	ideogram U	تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
	shavian U	پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
	stalinize U	کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
	romanism U	اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
	naturism U	عریان گری [پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
	modernism U	نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
	brainwashes U	تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
	brainwash U	تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
	Hungarian Activism U	[جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
	fundamentalism U	اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
	brainwashed U	تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
	shamanism U	پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
	censeur U	ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد
	rearming U	تجهیز کردن بااسلحه نوین تجدید جنگ افزار کردن
	ideology U	بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
	ideologies U	بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
	isobar U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	isobare U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	isobars U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	soft shelled U	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
	cementitious U	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
	owenism U	اصول عقاید رابرت اون کارخانه دار انگلیس در قرن 91 که شاید بتوان منشاء سوسیالیزم نوینش دانست
	economic determinism U	یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
	ringent U	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
	virile U	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
	acinaseous U	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
	galleried U	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
	low tension U	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
	gravel blind U	دارای چشم تار دارای دید کم
	leninism U	اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
	outrigged U	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
	bakuninism U	اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
	fascism U	نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
	ideological war U	جنگ عقیدتی جنگ عقاید
	idiomorphic U	دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
	end stopped U	دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
	isotropic solutions U	دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
	Indo-persian rug U	قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
	off colored U	دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
	monadelphous U	دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
	polyisotopic U	دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
	winey U	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
	winy U	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
	pentadactyl U	دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
	trilinear U	دارای سه خط
	odoriferous U	دارای بو
	three legged U	دارای سه پا
	footy U	دارای پا
	glochidiate U	دارای مو
	fraught with U	دارای
	three-legged U	دارای سه پا
	iodic U	دارای ید
	bilabiate U	دارای دو لب
	bodied U	دارای بدن
	pre emptive U	دارای حق شفعه
	floaty U	دارای اب نشین کم
	bizonal U	دارای دومنطقه
	bisulcate U	دارای دوشکاف
	far reaching U	دارای اثرزیاد
	biradial U	دارای دوشعاع
	bipartite U	دارای دوقسمت
	rattly U	دارای صدای تق تق
	polygamous U	دارای چند زن
	entitative U	دارای وجودخارجی
	buckish U	دارای خوی بز
	quartziferous U	دارای در کوهی
	pulsant U	دارای تپش
	calcareous U	دارای کلسیم
	pseudonymous U	دارای تخلص
	primiparous U	دارای یک اولاد
	primipara U	دارای یک اولاد
	bumpiness U	دارای برامدگی
	prerogatived U	دارای حق ویژه
	rarely beautiful U	دارای زیبائی
	preemptor U	دارای حق شفعه
	pulsatile U	دارای تپش
	plumose U	دارای دسته پر
	palmy U	دارای نخل
	febile U	دارای حالت تب
	binocular U	دارای دو چشم
	overbusy U	دارای کارزیاد
	binaural U	دارای دو گوش
	bimotored U	دارای دوموتور
	of that ilk U	دارای همان جا
	bimorphemic U	دارای دوشکل
	energetic U	دارای انرژی
	bimolecular U	دارای دوملکول
	papillose U	دارای برامدگی
	portentous U	دارای فال بد
	deadbeats U	دارای سکون
	pinnular U	دارای بالچه
	pinnular U	دارای برگچه
	pileate U	دارای کلاهک
	weighted U	دارای وزن
	binucleated U	دارای دو هسته
	petiolated U	دارای دمگل
	petiolate U	دارای دمگل
	binucleate U	دارای دو هسته
	pelliculate U	دارای پوسته
	binuclear U	دارای دو هسته
	stilted U	دارای چوب پا
	staminate U	دارای جرثومه نر
	copperbottomed U	دارای ته مسی
	cuspidal U	دارای برامدگی
	equivocal U	دارای دومعنی
	silicifoeous U	دارای در کوهی
	backed U	دارای پشت
	short range U	دارای برد کم
	short-range U	دارای برد کم
	shoaly U	دارای جاهای کم اب
	shelterer U	دارای حفاظ
	dartrous U	دارای تبخال
	declinatory U	دارای تمایل
	social minded U	دارای افکاراجتماعی
	cretaceous U	دارای گچ فراوان
	legitimate U	دارای حق مشروع