English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
actinoid U دارای شعاع مانند شعاع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
triradiate U دارای سه شعاع
isodose U دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
downstream radius of crest U شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
rayless U بی شعاع
radius of curvature U شعاع خم
radius U شعاع
ray U شعاع
beams U شعاع
beam U شعاع
radius U شعاع دایره
ionic radius U شعاع یونی
main beam U شعاع اصلی
radius U شعاع عملیات
image ray U شعاع تصویر
radius of curvatupe U شعاع انحناء
casualty radius U شعاع تلفات
within a radius of .kilometre U تا شعاع 6 کیلومتر
nuclear radius U شعاع هسته
atomic radius U شعاع اتم
atomic radius U شعاع اتمی
covalent radius U شعاع کووالانسی
bohr radius U شعاع بور
radius of gyration U شعاع چرخش
gyoradius U شعاع چرخش
corner radius U شعاع کنج
short swing U پیچهای با شعاع کم
light beam U شعاع نور
light ray U شعاع نور
schwarzschild radius U شعاع شوارتزشیلد
short-range U با شعاع عمل کم
short range U با شعاع عمل کم
average radius U شعاع میانگاه
hydraulic radius U شعاع هیدرولیک
average radius U شعاع میانه
stellate U شعاع دار
radiate U شعاع افکندن
radiated U شعاع افکندن
radiates U شعاع افکندن
radius of curvature U شعاع انحناء
effective radius U شعاع موثر
radius vector U شعاع حامل
radius of curvature U شعاع خمیدگی
mean radius U شعاع میانه
electron beam U شعاع الکترون
radius of extrados U شعاع برونسو
semidiameter U شعاع دایره
radius of giration U شعاع چرخش
radius of giration U شعاع ژیراسیون
radius of influence U شعاع تاثیر
radius of intrados U شعاع درونسو
radially U شعاع وار
radial of a well U شعاع یک چاه
radiometer U شعاع سنج
ionic ray U شعاع یونی
radius gage U شابلون شعاع
radius of a well U شعاع یک چاه
an incident ray U شعاع ساقط
radius of action U شعاع عمل
radius of action U شعاع اثر
radiating U شعاع افکندن
double beam U شعاع مضاعف نور
pencilled U پرتوی شعاع دار
damage radius U شعاع خطر مین
damage radius U شعاع منطقه خسارت
sea room U شعاع مانور دریایی
van der waals radius U شعاع وان در والس
very short U شعاع عمل خیلی کم
light beam recorder U ثبات شعاع نور
destruction radius U شعاع تخریب مین
light ray bending U انحراف شعاع نور
medium range U با شعاع عمل متوسط
searchlight sonar U سونار شعاع باریک
very long U شعاع عمل زیاد
wood ray U شعاع اوندی چوبی
effective radius of a well U شعاع موثر چاه
casualty radius U شعاع تولید تلفات
radius of convergence U شعاع همگرایی [ریاضی]
intermediate range U با شعاع عمل متوسط شعاع عمل متوسط
radiant U شعاع گستر درخشان
long distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
sea room U شعاع عمل دریایی ازاد
pencil beam U شعاع نور بسیار باریک
cruising range U شعاع عمل هواپیما یا کشتی
long-distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
pi U نسبت پیرامون به شعاع دایره
visibility range U شعاع عمل دیدبانی یا دید
vectors U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
supporting range U شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
spherical coordinate system [with constant radius] U دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
vector U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vectorial U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
angle of incidence U زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
intruders U هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
intruder U هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
ranges U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
ranged U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
range U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
glideslope U شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
bend allowance U فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
ogive U شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
radius of integration U شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
beam U عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
minimum range U حداقل شعاع عمل دستگاه یا برد حداقل
beams U عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
hydraulic radius U شعاع ابی که برابر است باسطح خیس شده به محیط خیس شده
court style U سبک کورت [دوره جدیدتری از سبک گوتیک شعاع ساز و گوتیک در فرانسه]
asteriated U دارای اشعهء ستاره مانند
saw toothed U دارای دندانه اره مانند
crutched U دارای تکهای که مانند چلیپاباشد
sawtooth U دارای دندانه اره مانند
gramineous U علف مانند دارای غلات
runcinate U دارای دندانههای اره مانند
xylocarpous U دارای میوه چوب مانند
vulviform U دارای شکاف فرج مانند
discifloral U دارای گلهای صفحه مانند
mammilary U دارای برامدگیهای پستان مانند
rhizomatous U دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
acids U سرکه مانند دارای خاصیت اسید
acid U سرکه مانند دارای خاصیت اسید
globy U گوی مانند دارای گلولههای ریز
mooned U دارای نشان هلال ماه مانند
globe like U گوی مانند دارای گلولههای ریز
bicornuate U دارای دوشاخ یا زوائد شاخ مانند
high octane U دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
doughface U دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
scabbiest U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
scabbier U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
scabby U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
papillary U مانند برامدگی دارای برامدگی
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
neared U مانند
near- U مانند
nears U مانند
tough U پی مانند
near U مانند
filiform U نخ مانند
simulant U مانند
nearing U مانند
tougher U پی مانند
toughest U پی مانند
nearest U مانند
castellated U دژ مانند
fluty U نی مانند
similar U مانند
nearer U مانند
feathery U پر مانند
similiar U مانند
threadlike U نخ مانند
anthoid U گل مانند
floriform U گل مانند
arundinaceous U نی مانند
string U نخ مانند
incomparable U بی مانند
womanlike U زن مانند
frothy U کف مانند
without an e. U بی مانند
mammilliform U مانند
unprecedentedly U بی مانند
after the example of U مانند
vide U مانند
analog U مانند
and so on U و مانند ان
unapproachable U بی مانند
argillaceous U رس مانند
inapproachable U بی مانند
fulidal U اب مانند
aquiform U اب مانند
mammilary U مانند
unequalled U بی مانند
myrtle formed U اس مانند
thready U نخ مانند
unparalleled U بی مانند
plumelike U پر مانند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com