Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
personified
U
دارای شخصیت کردن
personifies
U
دارای شخصیت کردن
personify
U
دارای شخصیت کردن
personifying
U
دارای شخصیت کردن
personalize
U
دارای شخصیت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
incorporate
U
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporates
U
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporating
U
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
personate
U
خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
Other Matches
incorporating
U
شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
incorporates
U
شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
incorporate
U
شخصیت حقوقی دادن دارای شخصیت حقوقی
corporate
U
دارای شخصیت حقوقی
corporation
U
که دارای شخصیت حقوقی باشند
corporations
U
که دارای شخصیت حقوقی باشند
corporation
U
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporations
U
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
apolitical
U
دارای شخصیت غیر سیاسی بی علاقه بامور سیاسی
split personality
U
تعدد شخصیت شخصیت دو نیم
depersonalize
U
بی شخصیت کردن
character
U
مجسم کردن شخصیت
characters
U
مجسم کردن شخصیت
depersonalize
U
فاقد شخصیت کردن
personalize
U
شخصیت را مجسم کردن ونشان دادن
identifies
U
مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identified
U
مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identify
U
مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identifying
U
مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
personas
U
شخصیت ها
personae
U
شخصیت ها
persona
U
شخصیت ها
intrapsychic
U
با شخصیت
persons
U
شخصیت
notability
U
شخصیت
identities
U
شخصیت
selfdom
U
شخصیت
identity
U
شخصیت
personality
U
شخصیت
sympatric
U
هم شخصیت
peronality
U
شخصیت
individuality
U
شخصیت
presence
U
شخصیت
personage
U
شخصیت
personages
U
شخصیت
person
U
شخصیت
personalities
U
شخصیت
hysterical personality
U
شخصیت هیستریایی
hypostatize or size
U
شخصیت دادن به
selfhood
U
شخصیت خودپسندی
anal personality
U
شخصیت مقعدی
personification
U
تجسم شخصیت
primary personality
U
شخصیت نخستین
shut in personality
U
شخصیت بسته
personality type
U
سنخ شخصیت
ethos
U
شخصیت ملی
cosmopolite
U
شخصیت جهانی
individuate
U
شخصیت دادن
inadequate personality
U
شخصیت نابسنده
schizoid personality
U
شخصیت اسکیزوئید
legal personality
U
شخصیت حقوقی
impersonify
U
شخصیت دادن به
personifying
U
شخصیت دادن به
impersonators
U
شخصیت دهنده
self
U
شخصیت جنبه
impersonator
U
شخصیت دهنده
personality trait
U
ویژگی شخصیت
personify
U
شخصیت دادن به
personality disintegration
U
تلاشی شخصیت
personality assessment
U
ارزیابی شخصیت
superego
U
شخصیت اخلاقی
multiple personality
U
شخصیت چندگانه
to create an image for oneself as somebody
U
شخصیت دادن
dual personality
U
شخصیت دوگانه
impersonal
U
فاقد شخصیت
epileptoid personality
U
شخصیت صرعی
syntality
U
شخصیت گروهی
modal personality
U
شخصیت هنجاری
personality disorder
U
اختلال شخصیت
personification
U
شخصیت بخشی
personifies
U
شخصیت دادن به
personality test
U
ازمون شخصیت
impersonality
U
عدم شخصیت
personified
U
شخصیت دادن به
personality structure
U
ساخت شخصیت
personality module
U
واحد شخصیت
depersonalization
U
زوال شخصیت
personality inventory
U
پرسشنامه شخصیت
personality integration
U
یکپارچگی شخصیت
personology
U
شخصیت شناسی
personality disturbance
U
اختلال شخصیت
paranoid personality
U
شخصیت پارانویای
juridical personality
U
شخصیت حقوقی
characterization
U
توصیف شخصیت
grates
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
curb
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
grate
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grated
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
curbed
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbs
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
heart of gold
<idiom>
U
شخصیت بخشنده داشتن
luminaries
U
پر فروغ شخصیت تابناک
extravaganzas
U
ازیک شخصیت خیالی
personages
U
شخصیت بازیگران داستان
luminary
U
پر فروغ شخصیت تابناک
psychopathic personality
U
شخصیت جامعه ستیز
extravaganza
U
ازیک شخصیت خیالی
personage
U
شخصیت بازیگران داستان
peronality
U
انتقادات راجع به شخصیت
to have a magnetic personality
U
شخصیت مغناطیسی داشتن
amour propre
U
عزت نفس شخصیت
being
U
موجود زنده شخصیت
premorbid personality
U
شخصیت پیش مرضی
threads
U
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
militarize
U
جنگ طلب کردن دارای روح نظامی کردن
thread
U
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
star turn
U
ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
personifier
U
مجسم کننده شخصیت دیگری
ciothes do not make the man.
<proverb>
U
لباس شخصیت نمی آورد .
prepsychotic personality
U
شخصیت پیش روان پریشی
heart of stone
<idiom>
U
شخصیت با یک سرنوشت وخوی بی رحم
triune
U
اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
intrapsychic
U
واقع دردرون شخصیت یا روان
sixteen factor personality questionnaire
U
پرسشنامه شانزده عاملی شخصیت
reman
U
دارای نفرات تازه کردن مردانگی کردن
edge
U
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
edges
U
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
masculinize
U
شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
personal remarks
U
اشارات وسخنانی که به شخصیت کسی برخورد
california tests of personality
U
ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
anthropomorphism
U
تصور شخصیت انسانی برای چیزی
individuation
U
تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
inflames
U
دارای اماس کردن ملتهب کردن
fortifies
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortify
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifying
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
inflaming
U
دارای اماس کردن ملتهب کردن
furnish
U
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
inflame
U
دارای اماس کردن ملتهب کردن
furnishes
U
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
furnishing
U
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
catalyze
U
دارای اثرمجاورتی کردن تسریع کردن
incorporation
U
جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
mmpi
U
شخصیت سنج چند وجهی مینه سوتا
corporator
U
گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
innervate
U
دارای پی کردن
substantivize
U
دارای ماهیت کردن
tinkles
U
دارای طنین کردن
whipstitch
U
دارای مرز کردن
rampart
U
دارای استحکامات کردن
gift
U
دارای استعداد کردن
body
U
دارای جسم کردن
gifts
U
دارای استعداد کردن
potentialize
U
دارای استعداد کردن
populate
U
دارای جمعیت کردن
castellate
U
دارای استحکامات کردن
hydroxylate
U
دارای هیدروکسیل کردن
embrasure
U
دارای منفذ کردن
tooth
U
دارای دندان کردن
hydrogenate
U
دارای هیدروژن کردن
bodies
U
دارای جسم کردن
embrasures
U
دارای منفذ کردن
nationalises
U
دارای ملیت کردن
vitaminize
U
دارای ویتامین کردن
populates
U
دارای جمعیت کردن
zigzagged
U
دارای پیچ و خم کردن
nationalised
U
دارای ملیت کردن
crenellate
U
دارای کنگره کردن
crenelate
U
دارای کنگره کردن
varnishes
U
دارای فاهرخوب کردن
varnished
U
دارای فاهرخوب کردن
varnish
U
دارای فاهرخوب کردن
ensoul
U
دارای روح کردن
zigzagging
U
دارای پیچ و خم کردن
vallum
U
دارای استحکامات کردن
systemize
U
دارای همست کردن
insoul
U
دارای روح کردن
tinkled
U
دارای طنین کردن
tinkle
U
دارای طنین کردن
freckle
U
خال دارای کک مک کردن
zigzags
U
دارای پیچ و خم کردن
nitrogenize
U
دارای نیتروژن کردن
tinkling
U
دارای طنین کردن
transistorize
U
دارای ترانسیتور کردن
populating
U
دارای جمعیت کردن
nationalizing
U
دارای ملیت کردن
nationalizes
U
دارای ملیت کردن
zigzag
U
دارای پیچ و خم کردن
index
U
:دارای فهرست کردن
indexed
U
:دارای فهرست کردن
fluoridate
U
دارای فلورید کردن
nationalising
U
دارای ملیت کردن
nationalize
U
دارای ملیت کردن
varnishing
U
دارای فاهرخوب کردن
indexes
U
:دارای فهرست کردن
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
attribute
U
[نشان قدرت شخصیت های اسطوره ای مانند آپولو و ونوس]
wig
U
دارای گیس مصنوعی کردن
rehabilitating
U
دارای امتیازات اولیه کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com