English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bifocal U دارای دو کانون
bifocals U دارای دو کانون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
zoom lens U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lenses U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
Other Matches
focusses U کانون
focussed U کانون
confocal U هم کانون
fireplaces U کانون
fireplace U کانون
focalpoint U کانون
focussing U کانون
focused U کانون
focus U کانون
focuses U کانون
focal spot U کانون
bar U کانون وکلا
magnetic focus U کانون مغناطیسی
law society U کانون وکلا
image focal point U کانون تصویر
clubs U کانون مجمع
clubbing U کانون مجمع
clubbed U کانون مجمع
club U کانون مجمع
bars U کانون وکلا
reformatory U کانون اصلاح
focalization U تمرکز در کانون
bar association U کانون وکلا
ball U کانون [کاموا]
knot U کانون [کاموا]
bundle U کانون [کاموا]
reformatories U کانون اصلاح
twine U کانون [کاموا]
clew U کانون [کاموا]
focal surface U سطح کانون
focal point U کانون توجه
focussed U به کانون دراوردن
focussed U کانون عدسی
seismic focus U کانون زلزله
virtual focus U کانون مجازی
focuses U به کانون دراوردن
focusses U کانون عدسی
focuses U کانون عدسی
true or real focus U کانون حقیقی
focusses U به کانون دراوردن
focus U کانون عدسی
focussing U کانون عدسی
focused U به کانون دراوردن
focused U کانون عدسی
focus U به کانون دراوردن
focussing U به کانون دراوردن
focussing U کانونی شدن کانون
correctional institution U کانون اصلاح و تربیت
house of correction U کانون اصلاح وتربیت
focussed U کانونی شدن کانون
focus U کانونی شدن کانون
focal U مربوط به کانون عدسی
focused U کانونی شدن کانون
bar association U کانون وکلا دادگستری
focuses U کانونی شدن کانون
focusses U کانونی شدن کانون
bar council U هیات مدیره کانون وکلا
focal plane U افق مار بر کانون عدسی
vestal U روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
reformatory schools U کانون اصلاح وتربیت مدارس تهذیب مجرمین جوان
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
inns of court U کانون چهار انجمن قانونی درلندن که حق دارندمردم رااجازه وکالت بدهند
study for bar U دوره تعلیماتی و کاراموزی کانون وکلا را طی کردن درس حقوق خواندن
probation U کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
hub U (وسط چرخ که اغلب بلبرینگ دارد و روی محور یا آسه می چرخد) توپی، چرخمیان، ناف، (مرکز فعالیت یا اهمیت یا توجه و غیره) کانون، قلبگاه، میانگاه، توپی چر، قطب
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
disbar U سلب صلاحیت از وکیل کردن ممنوع الوکاله کردن وکیل اخراج وکیل از کانون وکلاء
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three-legged U دارای سه پا
trilinear U دارای سه خط
footy U دارای پا
fraught with U دارای
three legged U دارای سه پا
bilabiate U دارای دو لب
glochidiate U دارای مو
odoriferous U دارای بو
iodic U دارای ید
pinnular U دارای برگچه
preemptor U دارای حق شفعه
prerogatived U دارای حق ویژه
pelliculate U دارای پوسته
deadbeat U دارای سکون
deadbeats U دارای سکون
portentous U دارای فال بد
papillose U دارای برامدگی
primipara U دارای یک اولاد
diandrous U دارای دوپرچم
petiolate U دارای دمگل
pre emptive U دارای حق شفعه
pinnular U دارای بالچه
chymiferous U دارای کیموس
chinned U دارای چانه
pileate U دارای کلاهک
weighted U دارای وزن
plumose U دارای دسته پر
polygamous U دارای چند زن
petiolated U دارای دمگل
cingulate U دارای کمربند
palmy U دارای نخل
overbusy U دارای کارزیاد
cephalous U دارای کله
melodious U دارای ملودی
melodic U دارای ملودی
muciferous U دارای مخاط
prerogative U دارای حق ویژه
prerogatives U دارای حق ویژه
monatomic U دارای یک جوهرفرد
salaried U دارای حقوق
monopetalous U دارای یک گلبرگ
formal U دارای فکر
monometallic U دارای یک فلز
monoclinal U دارای یک شیب
multifid U دارای چندشکاف
multiflorous U دارای بیش از سه گل
multilineal U دارای چندین خط
synonymous U دارای ترادف
of that ilk U دارای همان جا
dichotomous U دارای دو بخش
keeled U دارای تبر ته
energetic U دارای انرژی
nucleate U دارای هسته
stilted U دارای چوب پا
synonymous U دارای تشابه
nitrous U دارای شوره
myrrhy U دارای بوی مر
myrrhic U دارای بوی مر
splash U دارای ترشح
squib U دارای صدای فش فش
legitimating U دارای حق مشروع
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
flabby U دارای عضلات شل
stannous U دارای قلع
stannic U دارای قلع
staminate U دارای جرثومه نر
splashy U دارای ترشح
spirituous U دارای الکل
crepitant U دارای صدای خش خش
cretaceous U دارای گچ فراوان
spiriferous U دارای عضومارپیچی
legitimates U دارای حق مشروع
legitimated U دارای حق مشروع
legitimate U دارای حق مشروع
squibs U دارای صدای فش فش
swell butted U دارای ته گنده
sulfureous U دارای گوگرد
low spirited U دارای روحیه بد
low-spirited U دارای روحیه بد
strontic U دارای استرونیوم
inflorescent U دارای گل اذین
deficient U دارای کمبود
redundant U دارای اطناب
copperbottomed U دارای ته مسی
straight line U دارای خط مستقیم
sonant U دارای اهنگ
cloven foot U دارای پا یا سم شکافته
equivocal U دارای دومعنی
dartrous U دارای تبخال
reversioner U دارای حق رجوع
declinatory U دارای تمایل
reboant U دارای واکنش
rattly U دارای صدای تق تق
rarely beautiful U دارای زیبائی
feldspathic U دارای فلدسپار
quartziferous U دارای در کوهی
pulsatile U دارای تپش
pulsant U دارای تپش
pseudonymous U دارای تخلص
rugose U دارای رکه
sabulous U دارای شن ریزه
cirrous U دارای اویز
social minded U دارای افکاراجتماعی
backed U دارای پشت
short range U دارای برد کم
short-range U دارای برد کم
silicifoeous U دارای در کوهی
shoaly U دارای جاهای کم اب
shelterer U دارای حفاظ
rifled U دارای خان
sexagenary U دارای سن 06 تا96
cuspidal U دارای برامدگی
self abnegating U دارای کف نفس
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com