Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bimetallic
U
دارای دو نوع پول رایج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brisk
U
رایج
non performing loan
U
وام غیر رایج
trendy
U
رایج
trendiest
U
رایج
trendier
U
رایج
circulating
U
رایج
commonest
U
رایج
commoners
U
رایج
prevalent
U
رایج
common
U
رایج
popular
U
رایج
briskest
U
رایج
brisker
U
رایج
currents
U
رایج
current
U
رایج
tendering
U
پول رایج
tradition
U
عقیده رایج
ruling
U
رایج متصدی
currency
U
پول رایج
currencies
U
پول رایج
tenderest
U
پول رایج
tendered
U
پول رایج
tender
U
پول رایج
cashing
U
پول رایج
rulings
U
رایج متصدی
rousing
U
نمایان رایج
popular response
U
پاسخ رایج
legal tender
U
پول رایج
cashed
U
پول رایج
shibboleths
U
بیان رایج
shibboleth
U
بیان رایج
cashes
U
پول رایج
going
U
رایج عازم
pass
U
رایج شدن
passed
U
رایج شدن
cash
U
پول رایج
passes
U
رایج شدن
paper standard
U
پول رایج مملکت
circulations
U
رواج پول رایج
remonetize
U
دوباره رایج کردن
circulation
U
رواج پول رایج
fiat money
U
پول رایج اعتباری
greenroom
U
شایعات رایج بین هنرپیشگان
greenrooms
U
شایعات رایج بین هنرپیشگان
british english
U
زبان انگلیسی رایج درانگلستان
currencies
U
پول قانونی و رایج هر کشور
occupation currency
U
پول رایج نیروی اشغالگر
currency
U
پول قانونی و رایج هر کشور
invasion currency
U
پول رایج ارتش اشغالگر
khowar
U
زبان رایج درشمال غربی پاکستان
Yiddish
U
زبان عبری رایج میان کلیمیان روسیه ولهستان والمان وغیره
accadian
U
که قبل از زبان اشوری رایج بوده و درکتیبههای میخی دیده شده است
demonetization
U
سکه خارج از گردش جایگزین کردن مسکوکات جدیدبه جای سکههای رایج
balto slavic
U
شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
currencies
U
داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currency
U
داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currency depreciation race
U
تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
imagism
U
مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
Kufic border
U
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
Zahir-Shahi design
U
طرح ظهیر شاه
[این طرح در افغانستان رایج بوده و احتمال می رود که از سفارشات این شاه افغان باشد. در نقش لوزی ها و هشت گوش ها یک در میان جای خود را عوض می کنند.]
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
subsistence theory of wages
U
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three-legged
U
دارای سه پا
footy
U
دارای پا
trilinear
U
دارای سه خط
bilabiate
U
دارای دو لب
three legged
U
دارای سه پا
odoriferous
U
دارای بو
fraught with
U
دارای
iodic
U
دارای ید
glochidiate
U
دارای مو
haired
U
دارای موی ...
rarely beautiful
U
دارای زیبائی
triradiate
U
دارای سه شعاع
backed
U
دارای پشت
weighted
U
دارای وزن
fibrinous
U
دارای مودلیفی
rifled
U
دارای خان
glanduliferous
U
دارای غد دکوچک
floaty
U
دارای اب نشین کم
wapper jawed
U
دارای ارواره کج
tungstic
U
دارای تنگستن
hexameter
U
دارای شش وزن
foliolate
U
دارای برگچه
vivific
U
دارای حیات
turpentinous
U
دارای تربانتین
miasmal
U
دارای دمه بد بو
plumose
U
دارای دسته پر
quartziferous
U
دارای در کوهی
equivocal
U
دارای دومعنی
zygomorphic
U
دارای تقارن
warty
U
دارای زگیل
weak eyed
U
دارای چشم کم سو
low-spirited
U
دارای روحیه بد
polygamous
U
دارای چند زن
low spirited
U
دارای روحیه بد
short-range
U
دارای برد کم
squibs
U
دارای صدای فش فش
trinal
U
دارای سه متغیر
trimolecular
U
دارای سه ملکول
short range
U
دارای برد کم
hearted
U
دارای قلب ...
portentous
U
دارای فال بد
deadbeats
U
دارای سکون
weak sighted
U
دارای چشم کم سو
tripetalous
U
دارای سه کلبرگ
feldspathic
U
دارای فلدسپار
trinomial
U
دارای سه عبارت
heterogamous
U
دارای مادگی ها
allergic
U
دارای حساسیت به
trinary
U
دارای سه متغیر
deadbeat
U
دارای سکون
zonate
U
دارای مدار
windiness
U
دارای باد
whizzer
U
دارای صدای غژ
flabby
U
دارای عضلات شل
univalent
U
دارای یک فرفیت
unipod
U
دارای یک پایه
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
unifoliate
U
دارای یک برگ
legitimating
U
دارای حق مشروع
legitimates
U
دارای حق مشروع
prerogatived
U
دارای حق ویژه
vagile
U
دارای تحرک
homolographic
U
دارای قرینه
geniculate
U
دارای زانویی
deficient
U
دارای کمبود
vagility
U
دارای تحرک
pinnular
U
دارای بالچه
pinnular
U
دارای برگچه
pileate
U
دارای کلاهک
primiparous
U
دارای یک اولاد
primipara
U
دارای یک اولاد
varietal
U
دارای تنوع
legitimated
U
دارای حق مشروع
legitimate
U
دارای حق مشروع
umbrageous
U
دارای سوفن
pulsant
U
دارای تپش
pulsatile
U
دارای تپش
petiolated
U
دارای دمگل
two way
U
دارای دو راه
viniferous
U
دارای شراب
petiolate
U
دارای دمگل
pre emptive
U
دارای حق شفعه
undersigned
U
دارای امضاء
redundant
U
دارای اطناب
underweight
U
دارای کسروزن
glary
U
دارای تشعشع
unifilar
U
دارای یک سیم یا نخ
humous
U
دارای موادالی
woolly headed
U
دارای سر پشمالو
unidirectional
U
دارای یک جهت
unidirection
U
دارای یک جهت
pseudonymous
U
دارای تخلص
preemptor
U
دارای حق شفعه
two handed
U
دارای دو دست
bifocals
U
دارای دو کانون
hectic
U
دارای تب لازم
privileged
U
دارای امتیاز
prurient
U
دارای فکرشهوانی
straight line
U
دارای خط مستقیم
myrrhic
U
دارای بوی مر
capitated
U
دارای سرمجزا
silicifoeous
U
دارای در کوهی
accentual
U
دارای تاکید
calcic
U
دارای اهک
calcareous
U
دارای کلسیم
acetylate
U
دارای ریشهء
acetylize
U
دارای ریشهء
bumpiness
U
دارای برامدگی
buckish
U
دارای خوی بز
chinned
U
دارای چانه
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
chymiferous
U
دارای کیموس
swell butted
U
دارای ته گنده
copperbottomed
U
دارای ته مسی
sulfureous
U
دارای گوگرد
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
isometric
U
دارای یک میزان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com