Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
draggle tail
U
دارای دامن کثیف والوده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hoopskirt
U
دامن وپیراهن فنری زنها دامن ژوپن
lapful
U
به قور یک دامن انچه در یک دامن جاگیرد
brorher in law
U
هم دامن
lapful
U
یک دامن پر
overskirt
U
دامن رو
cutty sark
U
دامن کوتاه
tutus
U
دامن کوتاه
tutu
U
دامن کوتاه
tablier
U
پیش دامن
mini-skirts
U
دامن کوتاه
mini-skirt
U
دامن کوتاه
lapped
U
دامن لباس
farthingale
U
دامن پف کرده
skirts
U
دامن دوختن
skirt
U
دامن دوختن
skirt
U
دامن لباس
crinoline
U
دامن پف کردن
crinolines
U
دامن پف کردن
farthingale
U
دامن فنری
skirted
U
دامن لباس
skirted
U
دامن دوختن
cutaway
U
دامن گرد
skirts
U
دامن لباس
lap
U
دامن لباس
shirttail
U
دامن پیراهن
lap dog
U
سگ دامن پرورده
apron
U
پیش دامن
aprons
U
پیش دامن
unchaste
U
الوده دامن
hobble skirt
U
دامن تنگ
cut away
U
دامن گرد
coatee
U
دامن کوتاه
lappet
U
دامن اویز
lapfulof straw
U
یک دامن کاه
kilts
U
دامن مردانه
kilt
U
دامن مردانه
chronicity
U
دامن گیری
lapdog
U
سگ دامن پرورده
smoochy
U
کثیف
draggy
U
کثیف
bedraggled
U
کثیف
wild and woolly
U
کثیف
dirtied
U
کثیف
bedrabbled
U
کثیف
nastier
U
کثیف
nasties
U
کثیف
nastiest
U
کثیف
dirty
U
کثیف
dirtiest
U
کثیف
lousy
U
کثیف
scabione
U
کثیف
scabious
U
کثیف
filthier
U
کثیف
grimy
U
کثیف
mussy
U
کثیف
squalid
U
کثیف
filthiest
U
کثیف
scabbiness
U
کثیف
dirtier
U
کثیف
dauby
U
کثیف
dirties
U
کثیف
nasty
U
کثیف
mucky
U
کثیف
filthy
U
کثیف
soapless
U
کثیف
dirtying
U
کثیف
smeary
U
کثیف
sloppily
U
کثیف
sloppy
U
کثیف
amiss
U
بد کثیف
snotty
U
کثیف
provoked
U
دامن زدن برانگیختن
to add fuel to fire
آتش را دامن زدن
provoke
U
دامن زدن برانگیختن
basque
U
دامن کوتاه زنانه
To add fuel to (fan) the flames.
U
آتش را دامن زدن
provokes
U
دامن زدن برانگیختن
grubby
U
کثیف شلخته
buggers
U
کثیف وفاسد
slub
U
کثیف کردن
grubbiest
U
کثیف شلخته
grubbier
U
کثیف شلخته
slubber
U
کثیف کردن
dirties
U
کثیف کردن
scall
U
سعفه کثیف
smutch
U
کثیف کردن
smutch
U
لکه کثیف
dirtier
U
کثیف کردن
slop
U
ادم کثیف
slopped
U
ادم کثیف
slopping
U
ادم کثیف
splodges
U
کثیف کردن
sludge
U
کثیف شدن
dirtied
U
کثیف کردن
slums
U
محله کثیف
grotty
U
ارزان و کثیف
buggering
U
کثیف وفاسد
bugger
U
کثیف وفاسد
slum
U
محله کثیف
besmear
U
کثیف کردن
pigsty
U
جای کثیف
messy
U
کثیف شلوغ
pigsties
U
جای کثیف
splodge
U
کثیف کردن
piggy wiggy
U
بچه کثیف
impure
U
کثیف ناصاف
soils
U
کثیف کردن
in mourning
U
کثیف سیاه
piggery
U
جای کثیف
piggeries
U
جای کثیف
pigpens
U
جای کثیف
pigpen
U
جای کثیف
bedraggle
U
کثیف کردن
to
[make]
muddy
U
کثیف کردن
sumps
U
استخراب کثیف
dirty
U
کثیف کردن
soiling
U
کثیف کردن
sump
U
استخراب کثیف
soil
U
کثیف کردن
dirtying
U
کثیف کردن
sordid
U
کثیف دون
bemire
U
کثیف کردن
dirtiest
U
کثیف کردن
to pour oil on the flame
U
اتش خشم را دامن زدن
midi
U
پیراهن زنانه با دامن متوسط
morning coats
U
نیم تنه دامن گرد
morning coat
U
نیم تنه دامن گرد
pannier
U
لول ژوپن زیر دامن
to pander to somebody
[something]
U
دامن زدن با کسی
[چیزی]
cut away
U
نیم تنه دامن گرد
panniers
U
لول ژوپن زیر دامن
maxi
U
پیراهن زنانه دامن بلند
panier
U
لول ژوین زیر دامن
To appeal (turn)to someone for help.
U
دست به دامن کسی شدن
contaminated
U
الوده یا کثیف کردن
contaminating
U
الوده یا کثیف کردن
contaminate
U
الوده یا کثیف کردن
grimily
U
بطور سیاه و کثیف
slummer
U
ساکن محلات کثیف
ragamuffin
U
ادم کثیف و بی سر وپا
off-color
<idiom>
U
بد مزه ،کثیف ،بیادب
ragamuffins
U
ادم کثیف و بی سر وپا
contaminates
U
الوده یا کثیف کردن
improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
rational dress
U
نیم شلواری که زن بجای دامن بپوشد
dress improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
tailcoat
U
کت دامن گرد مخصوص مواقع رسمی
skirts
U
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
skirted
U
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
tail coat
U
جامه دامن گرد که پشت ان ماننداست به دم
skirt
U
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
litterbug
U
آدم کثیف وآشغال پاش
sludge
U
جای کثیف ولجن الود
How dirty the house is !
U
چقدر خانه کثیف است
litterbugs
U
آدم کثیف وآشغال پاش
placket
U
ژوپن یا زیر پوش زنانه چاک دامن
frock coats
U
نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
to beg of somebody
U
دست به دامن کسی شدن
[بخاطر چیزی]
to beg somebody for something
U
دست به دامن کسی شدن
[بخاطر چیزی]
frock coat
U
نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
sculleries
U
جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
Dont be upset . Dont lose your temper . Keep calm(cool).
U
خونت را کثیف نکن ( خونسرد باش )
scullery
U
جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
sporran
U
چنته یاکیسه چرمی جلو دامن اسکاتلندیهای کوهستانی
pull-backs
U
چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
pull-back
U
چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
pull back
U
چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
peplum
U
نوعی ردا یانیم تنه زنانه دامن کوتاه
dress coat
U
جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
gremial
U
پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
patina
U
[جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
slack
U
دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
slacks
U
دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
slackest
U
دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
establish
U
1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishes
U
1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishing
U
1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
dirndl
U
نوعی دامن بلند با کمر بلند
slobs
U
ادم نامرتب وکثیف ادم کثیف وژولیده
slob
U
ادم نامرتب وکثیف ادم کثیف وژولیده
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
befoul
U
کثیف کردن الوده کردن
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com