English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
multidimensional U دارای خصوصیت چند بعدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reticulated U دارای شبکه سه بعدی فریف
dactyl U کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
projecting U تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
preemptive multitasking U حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
characteristic feature U خصوصیت
characteristic U خصوصیت
intimacy U خصوصیت
typicality U خصوصیت
typicalness U خصوصیت
characteristically U خصوصیت
featuring U مهمترین خصوصیت
features U مهمترین خصوصیت
cutting property U خصوصیت برش
featured U مهمترین خصوصیت
qualities U وجود خصوصیت
quality U وجود خصوصیت
feature U مهمترین خصوصیت
outlined U خصوصیت اصلی چیزی
outline U خصوصیت اصلی چیزی
character U عدد صحیح خصوصیت
characters U عدد صحیح خصوصیت
outlining U خصوصیت اصلی چیزی
source U خصوصیت برخی bridge ها که
outlines U خصوصیت اصلی چیزی
strains U صفت موروثی خصوصیت نژادی
strain U صفت موروثی خصوصیت نژادی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
prime U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
primes U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
primed U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
history U خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
histories U خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
selectable U کارایی یا خصوصیت یک وسیله که توسط کاربر قابل انتخاب است
low power standby U خصوصیت حفظ انرژی در کامپیوترهای قابل حمل و صفحه تصویرهای متصل به آن
microspacing U خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
intercharacter spacing U خصوصیت کلمه پرداز که حاوی فضاهای متغیر بین کلمات است تا خط در وسط قرار گیرد
dip U خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
dips U خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
mouses U خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
mouse U خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
letter quality printing U خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
autosync U خصوصیت یک مودم برای ارسال سیگنال دادههای یکسان به کامپیوتری که فقط سیگنالهای غیر یکسان را منتقل میکند
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
renumber U خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
two-dimensional U دو بعدی
solids U سه بعدی
one dimentional U یک بعدی
solid U سه بعدی
serotine U بعدی
three dimentional U سه بعدی
three-dimensional U سه بعدی
tridimensional U سه بعدی
ulterior U بعدی
two dimensional U دو بعدی
cubical U سه بعدی
three dimensional U سه بعدی
unidimensional U یک بعدی
puisne U بعدی
future U بعدی
second thoughts U بعدی
spatial U سه بعدی
unidimensional U تک بعدی
succeeding U بعدی
subsequent U بعدی
one dimentional U تک بعدی
further U بعدی
furthering U بعدی
furthers U بعدی
furthered U بعدی
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
subsere U توالی بعدی
stereoscopic vision U دید سه بعدی
stereoscope U سه بعدی نما
dosseret U بلوک سه بعدی
illusiansm U نقاشی سه بعدی
stereognosis U ادراک سه بعدی
one dimensional array U ارایه یک بعدی
aftertastes U لذت بعدی
tridimensionality U حالت سه بعدی
succeeding generation U نسل بعدی
three dimensional polymer U بسپار سه بعدی
three dimensional lattice U شبکه سه بعدی
three dimentional array U ارایه سه بعدی
four dimensional U چهار بعدی
follow up supply U اماد بعدی
follow up U اقدامات بعدی
triaxial test U ازمایش سه بعدی
tother U نفر بعدی
tother U بعدی دیگر
t' other U نفر بعدی
t' other U بعدی دیگر
3D analysis U آنالیز سه بعدی
3D analysis U بررسی سه بعدی
immediate destination U مقصد بعدی
feeder report U گزارشات بعدی
holographic image U نمایی از شی سه بعدی
deep space U فضای سه بعدی
multidimensional U چند بعدی
hologram U تصویر سه بعدی
versatile U چند بعدی
follow up U اماد بعدی
unidimensionality U یک بعدی بودن
n cube U مکعب N بعدی
latter day U روز بعدی
aftermath U عواقب بعدی
two dimensional lattice U شبکه دو بعدی
two dimensional array U ارایه دو بعدی
aftertaste U لذت بعدی
multidimentional U چند بعدی
aftereffect U اثر بعدی
two demensional chromatography U کروماتوگرافی دو بعدی
space frame U قاب سه بعدی
solid geometry U هندسه سه بعدی
after-effect U تاثیر بعدی
holograms U تصویر سه بعدی
after-effects U تاثیر بعدی
zip U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipped U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zips U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipping U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
aftereffect U اثر بعدی داور
Turn left at the next corner. سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
next state function U تابع حالت بعدی
three dimentional spreadsheet U صفحه گسترده سه بعدی
afterimage U تصویر بعدی چیزی
bins U بلوک سه بعدی الکترونیکی
bin U بلوک سه بعدی الکترونیکی
second best U نفر بعدی درجه دو
ulterior plans U تدابیر اجل بعدی
depth quening U سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
isometric Projection U [نقشه هم اندازه سه بعدی]
flat U فایل دو بعدی از داده ها
flattest U فایل دو بعدی از داده ها
increments U حرکت به محل بعدی
post indexing U شاخص گذاری بعدی
increment U حرکت به محل بعدی
space time U دستگاه چهار بعدی
color solid U سه بعدی رنگ نما
post indexing U فهرست سازی بعدی
second-best U نفر بعدی درجه دو
perspective space U نمایش فضای سه بعدی
perspectives U دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
perspective U دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
cartesian coordinates U سیستم مختصات سه بعدی فضایی
three-dimensional space U فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
generic U نوع بعدی یک کالا یا دستگاه
solid angle U زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
her next was a merchant U شوهر بعدی وی بازرگان بود
epiphenomenon U علائم بعدی و ثانوی مرض
rain check U نوید یا قول دعوت بعدی
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
four address instruction U نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
z axis U بردار عمق در گراف سه بعدی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
fogging U برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
operation U دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
soft return U فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
afterborn U زاییده شده پس ازمرگ پدر بعدی
on U گویی که هدف ضربه بعدی است
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به دست راست بپیچید.
solids U سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
posthypnotic U ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
damping factor U نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
umlaut U ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
contour template U مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
solid U سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
to take a rain check [ raincheck] on an offer [American E] U رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
photogene U انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
stereophotography U عکس برداری برجسته نماوسه بعدی
fetched U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
markers U کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
I'm looking forward to your next email. U من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
marker U کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
shift forward U انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
fetches U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
avalanche U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
arrays U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
fetch U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
geometry and rendering U مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
array U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
avalanches U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
model geometric U نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
newer U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
counter U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
countering U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com