Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
entitled to owver ship
U
دارای حق مالکیت است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
titleholder
U
صاحب سند مالکیت دارای عنوان
Other Matches
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
prior possession
U
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
his right of ownership lapsed
U
حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
joint ownership
U
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
separation of ownership and control
U
جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
acquisitions
U
مالکیت
acquisition
U
مالکیت
ownership right
U
حق مالکیت
proprietorship
U
مالکیت
right of ownership
U
حق مالکیت
proprietorial right
U
حق مالکیت
dominion
U
حق مالکیت
dominium
U
مالکیت
possession
U
مالکیت
ownership
U
حق مالکیت
propritorship
U
مالکیت
support
U
حق مالکیت
ownership
U
مالکیت
retention of title
U
حفظ مالکیت
joint ownership
U
مالکیت مشاع
reconversion
U
اعاده مالکیت
joint ownership
U
مالکیت اشتراکی
asset ownership
U
مالکیت دارائی
title of territory
U
مالکیت اقلیم
qualified property
U
مالکیت محدود
estate in common
U
مالکیت مشاع
public ownership
U
مالکیت عمومی
confusion
U
مالکیت ما فی الذمه
ownership and management
U
مالکیت و مدیریت
public ownership
U
مالکیت دولتی
public domain
U
مالکیت دولتی
ascription
U
تصدیق مالکیت
public ownership
U
مالکیت دولتی
joint ownership
U
مالکیت مشترک
retention of title
U
ضبط مالکیت
muniment of title
U
دلیل مالکیت
state ownership
U
مالکیت دولتی
document of title
U
سند مالکیت
personal ownership
U
مالکیت شخصی
possessory title
U
سمت مالکیت
villeinage
U
مالکیت رعیت
dispossession
U
سلب مالکیت
gen
U
حالت مالکیت
possessory title
U
عنوان مالکیت
title
U
مستند مالکیت
documents of title
U
سند مالکیت
praivate ownership
U
مالکیت خصوصی
accession
U
شرکت در مالکیت
state enterprise
U
مالکیت دولتی
individual ownership
U
مالکیت فردی
condominium
U
مالکیت مشترک
literary property
U
حق مالکیت ادبی
possessory action
U
دعوی مالکیت
special property
U
مالکیت خاص
slaveholding
U
مالکیت برده
possessory right
U
حق تصرف یا مالکیت
titles
U
مستند مالکیت
collective ownership
U
مالکیت جمعی
private property
U
مالکیت خصوصی
private ownership
U
مالکیت خصوصی
collective ownership
U
مالکیت مشاع
get hold of (something)
<idiom>
U
به مالکیت رسیدن
condominiums
U
مالکیت مشترک
seisin
U
مالکیت اراضی
root of title
U
منشاء مالکیت
title deed
U
اسناد مالکیت
expropriation
U
سلب مالکیت
alienation
U
انتقال مالکیت
property rights
U
حقوق مالکیت
title deed
U
سند مالکیت
title deed
U
قباله مالکیت
title deeds
U
سند مالکیت
possession by title of ownership
U
تصرف به عنوان مالکیت
collectivity
U
مالکیت اشتراکی جمع
possessory action
U
دعوی اعاده مالکیت
title-holders
U
صاحب سند مالکیت
prescriptive right
U
حق مالکیت از طریق مرورزمان
passing the ownership
U
مالکیت مافی الذمه
white elephant
<idiom>
U
ثروت یا مالکیت بیفایده
prescriptive right or title
U
حق مالکیت از راه مرورزمان
title-holder
U
صاحب سند مالکیت
expropriating
U
سلب مالکیت کردن از
beneficial ownership
U
مالکیت به نسبت منافع
expropriates
U
سلب مالکیت کردن از
expropriate
U
سلب مالکیت کردن از
mere right
U
حق مالکیت بدون تصرف
repossessing
U
مالکیت مجدد یافتن
repossessed
U
مالکیت مجدد یافتن
repossess
U
مالکیت مجدد یافتن
replevin
U
دعوی اعاده مالکیت
share certificate
U
گواهی مالکیت سهام
expropriated
U
سلب مالکیت کردن از
title of territory
U
مالکیت قلمرو کشور
estate in common
U
اشتراک در مالکیت زمین
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
disorintate
U
مالکیت چیزی راانکار کردن
socialism
U
مالکیت اجتماعی ابزار تولید
disowning
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
petitory
U
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
to put in possession
U
مالکیت دادن متصدی کردن
freehold
U
مالکیت مطلق ملک موروثی
disowned
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disown
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
put in a claim for something
U
مدعی مالکیت چیزی شدن
disowns
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
tenancy
U
مدت اجاره مالکیت موقت
tenancies
U
مدت اجاره مالکیت موقت
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
p is nine points of the law
U
تصرف شرط عمده مالکیت است
hold down
U
برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
hold down
U
نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
freeboard
U
حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
chose in action
U
حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
alienability
U
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
dock warrant
U
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
estate in fee
U
مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
Here are my car registration papers.
بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
shares
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
eminent domain
U
مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
shared
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
share
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
shifting use
U
مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
prescriptions
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
apostrophes
U
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
apostrophe
U
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
property in action
U
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
prescription
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
executed contract
U
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
escheat
U
در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
communism
U
کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
capital stock
U
عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
tenancy in common
U
حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
fee tail
U
تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
communications stallite corporation
U
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
root of title
U
منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
three legged
U
دارای سه پا
fraught with
U
دارای
three-legged
U
دارای سه پا
odoriferous
U
دارای بو
footy
U
دارای پا
bilabiate
U
دارای دو لب
iodic
U
دارای ید
trilinear
U
دارای سه خط
glochidiate
U
دارای مو
basined
U
دارای ابگیر
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
overlapping
U
دارای اشتراک
geniculate
U
دارای زانویی
ambivalence
U
دارای دو جنبه
glanduliferous
U
دارای غد دکوچک
ledgy
U
دارای طاقچه
bichrome
U
دارای دو رنگ
miasmal
U
دارای دمه بد بو
lean to
U
دارای چارطاقی
glary
U
دارای تشعشع
bicentric
U
دارای دومرکز
elective
U
دارای حق انتخاب
knock kneed
U
دارای زانوی کج
muciferous
U
دارای مخاط
azotic
U
دارای ازت
self abnegating
U
دارای کف نفس
cingulate
U
دارای کمربند
knarred
U
دارای برامدگی
kibed
U
دارای شکاف
hook-nosed
U
دارای بینی کج
electives
U
دارای حق انتخاب
monopetalous
U
دارای یک گلبرگ
miasmatic
U
دارای دمه بد بو
hook nosed
U
دارای بینی کج
behind
U
دارای پس افت
monandrous
U
دارای یک شوهر
monatomic
U
دارای یک جوهرفرد
monoclinal
U
دارای یک شیب
behinds
U
دارای پس افت
monometallic
U
دارای یک فلز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com