English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hypomanic U دارای جنون خفیف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hypomania U جنون خفیف
schizothymia U جنون همراه با خیال پرستی ومالیخولیا شبیه جنون جوانی
faints U خفیف
mild U خفیف
mildest U خفیف
waff U خفیف
faint U خفیف
fainted U خفیف
fainter U خفیف
faintest U خفیف
gauze U مه خفیف
febricula U تب خفیف
low U خفیف
milder U خفیف
let-up U خفیف شدن
lowering U خفیف کردن
let-ups U خفیف شدن
hypomania U مانی خفیف
lower U خفیف کردن
low pressure U فشار خفیف
smallest U محقر خفیف
smaller U محقر خفیف
small U محقر خفیف
lowered U خفیف کردن
lowers U خفیف کردن
hypomania U شیدایی خفیف
stroke U ضربه خفیف
strokes U ضربه خفیف
popgun U تفنگ خفیف
stroking U ضربه خفیف
gossamery U خفیف لطیف
stroked U ضربه خفیف
pseudodebility U کودنی خفیف
let up U خفیف شدن
pastel shades U سایه رنگهای خفیف
neap U خفیف ترین جزر و مد
whee U صدای سوت خفیف
hemiparesis U فلج خفیف یک سویه
subrange U میدان تیر خفیف
low water U جزر ومد خفیف
low tide U جزر ومد خفیف
humiliatingly U پست سازنده خفیف کننده
paresis U فلج خفیف ضعف عضلانی
pastel <adj.> U رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
humiliating U پست سازنده خفیف کننده
low explosive U ماده منفجره کندسوختار خفیف
microseism U زمین لرزه غیرمحسوس زلزله خفیف
hydromania U جنون اب
dementia U جنون
psychosis U جنون
insanity U جنون
madness U جنون
mental a U جنون
lunacy U جنون
hebephrenia U جنون جوانی
amok U درحال جنون
maniaphobia U جنون هراسی
insanely U از روی جنون
lyssophobia U جنون هراسی
dementia praecox U جنون زودرس
folie a deux U جنون دو نفری
dementia praecox U جنون جوانی
perdiodical insanity U جنون ادواری
delirium tremens U جنون الکلی
tarantism U جنون رقص
lunes U حمله جنون
schizophrenia U جنون جوانی
dt's U جنون خمری
f. of love U جنون عشق
nymphomania U جنون شهوانی زن
erotomania U جنون جنسی
catatonia U نوعی جنون
to d. U تاسر حد جنون
oenomania U جنون خمری
jimjams U جنون خمری
oniomania U جنون خرید
dromomania U جنون مسافرت
run mad U به جنون مبتلاشدن
foolishly U جنون امیز
kleptomania U جنون دزدی
dipsomania U جنون الکلی
permanent insanity U جنون دائم
peregrinomany U جنون سفر
lattah U جنون لاتا
latah U جنون لاتا
kleptomania U جنون سرقت
lunes U حرکات جنون امیز
germanomania U جنون المان مابی
frenzied rage U خشم جنون امیز
satyriasis U جنون شهوانی مرد
gallomania U جنون فرانسوی مابی
bibliomania U جنون کتاب دوستی
pyromania U جنون ایجاد حریق
amuck U جنون آنی [روان شناسی]
amok U جنون آنی [روان شناسی]
running amok U جنون آنی [روان شناسی]
frenzy U جنون انی دیوانه کردن
hypochondriacal U دچار جنون افسردگی- تهیگاهی
gone amok U جنون آنی [روان شناسی]
balletomania U عشق یا جنون نسبت به بالت
kleptamaniac U کسی که جنون دزدی دارد
mythomania U جنون دروغ یا اغراق گویی
monomaia U جنون درمورد بخصوصی وسواس در چیزی
running amok U جنون آدم کشی [روان شناسی]
gone amok U جنون آدم کشی [روان شناسی]
schizo U شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
amuck U جنون آدم کشی [روان شناسی]
amok U جنون آدم کشی [روان شناسی]
manic depressive U دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
manic-depressive U دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
general paresis U جنون و فلج حاصل در اثرضایعات سیفلیسی مغز
psychokinesis U عملیات جنون امیز در اثراختلالات فکری وروانی
manic-depressives U دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
person running amok U فرد دچار جنون آدم کشی [روان شناسی]
frenzied attacker U فرد دچار جنون آدم کشی [روان شناسی]
amuck U یک نوع جنون دراثرمرض مالاریا که منجر به خودکشی میشود
nympholepsy U جنون و علاقه شدید برای دسترسی به چیزهای غیرقابل حصول
paranoia U جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
nymphomanic U دچار جنون خوابیدن با مرد دیوانه برای بغل خوابی بامرد
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
degrade U کم کردن درجه خفیف کردن
degrades U کم کردن درجه خفیف کردن
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged U دارای سه پا
three-legged U دارای سه پا
footy U دارای پا
trilinear U دارای سه خط
odoriferous U دارای بو
bilabiate U دارای دو لب
glochidiate U دارای مو
iodic U دارای ید
fraught with U دارای
sonant U دارای اهنگ
salaried U دارای حقوق
muciferous U دارای مخاط
prerogatives U دارای حق ویژه
nucleate U دارای هسته
multifid U دارای چندشکاف
equivocal U دارای دومعنی
backed U دارای پشت
multiflorous U دارای بیش از سه گل
nitrous U دارای شوره
spirituous U دارای الکل
splash U دارای ترشح
myrrhy U دارای بوی مر
formal U دارای فکر
splashes U دارای ترشح
myrrhic U دارای بوی مر
spiriferous U دارای عضومارپیچی
splashing U دارای ترشح
multilineal U دارای چندین خط
prerogative U دارای حق ویژه
melodic U دارای ملودی
polygamous U دارای چند زن
primiparous U دارای یک اولاد
pseudonymous U دارای تخلص
pulsant U دارای تپش
petiolated U دارای دمگل
pulsatile U دارای تپش
quartziferous U دارای در کوهی
rarely beautiful U دارای زیبائی
petiolate U دارای دمگل
rattly U دارای صدای تق تق
primipara U دارای یک اولاد
trimolecular U دارای سه ملکول
portentous U دارای فال بد
pre emptive U دارای حق شفعه
plumose U دارای دسته پر
weighted U دارای وزن
pinnular U دارای بالچه
pinnular U دارای برگچه
pileate U دارای کلاهک
preemptor U دارای حق شفعه
prerogatived U دارای حق ویژه
deadbeats U دارای سکون
reboant U دارای واکنش
deadbeat U دارای سکون
of that ilk U دارای همان جا
sexagenary U دارای سن 06 تا96
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com