English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dyslogistic U دارای تذکرات نامساعد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
annotations U نوشتن تذکرات تقریظ کردن
annotation U نوشتن تذکرات تقریظ کردن
disadvantageously U نامساعد
unfavourable U نامساعد
unfavorable U نامساعد
unfriendly U نامساعد
bad U نامساعد
ill minded U نامساعد
uncomfortably U نامساعد
disadvantageous U نامساعد
uncomfortable U نامساعد
inimical U نامساعد
unfairly U نامساعد
unfair U نامساعد
unfavorable trade U تجارت نامساعد
adverse weather U هوای نامساعد
disadvantages U وضع نامساعد
predicaments U وضع نامساعد
adverse factors U شرایط نامساعد
adverse factors U عوامل نامساعد
unfavorable effect U اثر نامساعد
disadvantage U وضع نامساعد
disadvantage U شرایط نامساعد
disadvantages U شرایط نامساعد
foul weather U هوای نامساعد
predicament U وضع نامساعد
untoward U خود سر-نامساعد
An inclement wind . U باد مخالف(نامساعد )
ill favored U نامساعد نگون بخت
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
fog lookouts U دیدبانهای هوای نامساعد دیدبان هوای بد
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous U دارای بو
iodic U دارای ید
trilinear U دارای سه خط
bilabiate U دارای دو لب
glochidiate U دارای مو
footy U دارای پا
three legged U دارای سه پا
fraught with U دارای
three-legged U دارای سه پا
knobby U دارای برامدگی
foliolate U دارای برگچه
dyslogistic U دارای خاطرات بد
floaty U دارای اب نشین کم
starchy U دارای نشاسته
social minded U دارای افکاراجتماعی
fibrinous U دارای مودلیفی
silicifoeous U دارای در کوهی
ternal U دارای سه تغییر
shoaly U دارای جاهای کم اب
shelterer U دارای حفاظ
acetylize U دارای ریشهء
self abnegating U دارای کف نفس
strontic U دارای استرونیوم
rifled U دارای خان
prurient U دارای فکرشهوانی
sabulous U دارای شن ریزه
rugose U دارای رکه
wordy U دارای اطناب
privileged U دارای امتیاز
handy <adj.> U دارای مزیت
in defect U دارای کاستی
testate U دارای وصیت
equivocal U دارای دومعنی
sexagenary U دارای سن 06 تا96
musicals U دارای اهنگ
backed U دارای پشت
acetylate U دارای ریشهء
short range U دارای برد کم
short-range U دارای برد کم
accentual U دارای تاکید
musical U دارای اهنگ
alcoholics U دارای الکل
straight line U دارای خط مستقیم
squib U دارای صدای فش فش
amphibolic U دارای دو معنی
aluminous U دارای زاج
far reaching U دارای اثرزیاد
stannous U دارای قلع
stannic U دارای قلع
artiodactyl U دارای سم شکافته
staminate U دارای جرثومه نر
swell butted U دارای ته گنده
alcoholic U دارای الکل
underweight U دارای کسروزن
arbitrative U دارای اختیارحکمیت
antithetical U دارای ضد ونقیض
monogamous U دارای یک همسر
monogamous U دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous U دارای دو زن یا دو شوهر
antithetic U دارای ضد ونقیض
sulfureous U دارای گوگرد
entitative U دارای وجودخارجی
low spirited U دارای روحیه بد
low-spirited U دارای روحیه بد
febile U دارای حالت تب
legitimated U دارای حق مشروع
aulait U دارای شیر
accredited U دارای اعتبارنامه
terahenous U دارای 4 مادگی
squibs U دارای صدای فش فش
legitimates U دارای حق مشروع
azotic U دارای ازت
legitimating U دارای حق مشروع
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
legitimate U دارای حق مشروع
sonant U دارای اهنگ
adamantean U دارای تلئلو
artiodactylous U دارای سم شکافته
syntonic U دارای بسامدمشابه
deficient U دارای کمبود
preferable U دارای رجحان
redundant U دارای اطناب
feldspathic U دارای فلدسپار
splashy U دارای ترشح
spirituous U دارای الکل
spiriferous U دارای عضومارپیچی
flabby U دارای عضلات شل
instinct with force U دارای زور
isogenous U دارای یک منبع
multiflorous U دارای بیش از سه گل
energetic U دارای انرژی
multifid U دارای چندشکاف
muciferous U دارای مخاط
stilted U دارای چوب پا
keyed U دارای جاانگشتی
electives U دارای حق انتخاب
elective U دارای حق انتخاب
synonymous U دارای ترادف
synonymous U دارای تشابه
multilineal U دارای چندین خط
myrrhic U دارای بوی مر
myrrhy U دارای بوی مر
deadbeat U دارای سکون
deadbeats U دارای سکون
portentous U دارای فال بد
intercommunicate U دارای مراوده
overlapping U دارای اشتراک
nucleate U دارای هسته
invested with power U دارای اختیار
hook-nosed U دارای بینی کج
hook nosed U دارای بینی کج
nitrous U دارای شوره
iodous U دارای یود
keeled U دارای تبر ته
monopetalous U دارای یک گلبرگ
monometallic U دارای یک فلز
mammilate U دارای پستان
magneto U دارای مغناطیس
formal U دارای فکر
splash U دارای ترشح
splashes U دارای ترشح
lean to U دارای چارطاقی
splashing U دارای ترشح
ledgy U دارای طاقچه
longheaded U دارای سردراز
lobated U دارای نرمه
lobate U دارای نرمه
salaried U دارای حقوق
prerogatives U دارای حق ویژه
prerogative U دارای حق ویژه
keratinous U دارای موادشاخی
monoclinal U دارای یک شیب
monatomic U دارای یک جوهرفرد
monandrous U دارای یک شوهر
kibed U دارای شکاف
miasmatic U دارای دمه بد بو
miasmal U دارای دمه بد بو
knarred U دارای برامدگی
knock kneed U دارای زانوی کج
melodious U دارای ملودی
melodic U دارای ملودی
twofold U دارای دو چیز
insectile U دارای حشره
hectic U دارای تب لازم
behind U دارای پس افت
primiparous U دارای یک اولاد
primipara U دارای یک اولاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com