English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
strong minded U دارای افکار مردانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
eggheads U روشنفکر دارای افکار بلند
egghead U روشنفکر دارای افکار بلند
mannish U دارای رفتار مردانه
breast U افکار
breasts U افکار
daydreaming U افکار پوچ
ideas if reference U افکار عطفی
internal conception U زاییده افکار
thoughts U افکار خیال
public opinion U افکار عمومی
thought U افکار خیال
daydream U افکار پوچ
concept U زاییده افکار
idea U زاییده افکار
good deeds U افکار نیکو
conception U زاییده افکار
brainchild U زاییده افکار
musing U غرق در افکار
daydreamed U افکار پوچ
daydreams U افکار پوچ
train of thought U رشته افکار
parochialism U محدودیت در افکار وعقایدمحلی
wishful thinking U افکار واهی و پوچ
telepathy U ارتباط افکار با یکدیگر
mind reading U کشف افکار دیگران
To have enlightened ideas. To be an intellectual. U افکار روشنی داشتن
mind readers U کاشف افکار دیگران
In deference to public opinion. U به احترام افکار عمومی
mind reader U کاشف افکار دیگران
vox populi U اراء یا افکار مردم
cardinal sin U عملمغایر با افکار عمومی
manly U مردانه
manfully U مردانه
gamely U مردانه
masculinely U مردانه
virile U مردانه
manful U مردانه
manwise U مردانه
mannish U مردانه
To pick other peoples brains. U از افکار دیگران استفاده کردن
to think aloud U افکار خود را [بلند] گفتن
ideology U مبحث افکار وارزوهای باطنی
self revelation U افشاء افکار واحساسات شخصی
idealogy U مبحث افکار وارزوهای باطنی
ideologies U مبحث افکار وارزوهای باطنی
to think out loud U افکار خود را [بلند] گفتن
bemuse U غرق افکار شاعرانه کردن
paroling U قول مردانه
paroles U قول مردانه
parole U قول مردانه
unisex U زنانه - مردانه
saloon U آرایشگاه مردانه
man power U نیروی مردانه
mannishly U با ادای مردانه
singlets U زیرپوش مردانه
singlet U زیرپوش مردانه
men's apartments U قسمت مردانه
mannishness U ادای مردانه
half hose U جوراب مردانه
male courage U جرات مردانه
t shirt U زیرپیراهنی مردانه
paroled U قول مردانه
virile strength U نیروی مردانه
male U مردانه نرینه
men's room U مستراح مردانه
men's rooms U مستراح مردانه
menswear U لباس مردانه
smoking jacket U ژاکت مردانه
ulster U پالتوگشاد مردانه
masculine U نرینه مردانه
sportsmanly U مردانه وار
kilts U دامن مردانه
kilt U دامن مردانه
gentlemen's agreement U قول مردانه
cause cTlFbre U موردیکهنظر افکار عمومیرا بهخود جلبکند
representationalist U معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
I don't know what to make of him. U من افکار او [مرد] را درک نمی کنم.
top hat U کلاه مردانه استوانهای
stag U جلسه یا مهمانی مردانه
stags U جلسه یا مهمانی مردانه
haberdashery U مغازه ملبوس مردانه
top hats U کلاه مردانه استوانهای
to die game U مردانه جان دادن
Stage party ( films , movies ) . U میهمانی ( فیلمهای ) مردانه
pyjamas U لباس خواب مردانه
play fair U مردانه بازی کردن
play fair U مردانه معامله کردن
haberdasher U فروشنده لباس مردانه
cuff U سردست پیراهن مردانه
cuffed U سردست پیراهن مردانه
cuffing U سردست پیراهن مردانه
cuffs U سردست پیراهن مردانه
dress shirts U پیراهن عصر مردانه
dress shirts U پیراهن سفید مردانه
dress shirt U پیراهن عصر مردانه
dress shirt U پیراهن سفید مردانه
haberdashers U فروشنده لباس مردانه
fedora U کلاه نمدی مردانه
sartorial U مربوط بلباس مردانه
barytone U میان صدای مردانه
black tie U کت نیمه رسمی مردانه
black tie U لباس عصر مردانه
A dialogue . U گفت وشنود ( بحث وتبادل افکار ونظریات )
night shirt U پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
jerkin U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
mess jacket U ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
jerkins U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
tenor U تمایل صدای زیر مردانه
cassi mere U پارچه پشمی جناغی مردانه
inverness U یکجور ردای بی استین مردانه
tenors U تمایل صدای زیر مردانه
intrusive thoughts U اندیشه هایی که بی اراده شخص بخاطرش می اید افکار فضول
ideologist U ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
tux U لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedo U لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedos U لباس مردانه مخصوص چای عصر
This is the latest mens fashion. U این آخرین مد لباس مردانه است
masculinize U شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
shirt-tail U بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
frock coat U نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
shirt-tails U بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
frock coats U نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
billycock U نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
codpiece U روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpieces U روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
self absorption U غرق در خویش غرق شدن در افکار
academic freedom آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
tweed U پارچه پشم ونخ راه راه مردانه
to play fair U مردانه و سر راست معامله کردن یا بازی کردن
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
brain washing U مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate U دارای دو لب
trilinear U دارای سه خط
iodic U دارای ید
footy U دارای پا
three-legged U دارای سه پا
fraught with U دارای
odoriferous U دارای بو
glochidiate U دارای مو
three legged U دارای سه پا
unifoliate U دارای یک برگ
in defect U دارای کاستی
polygamous U دارای چند زن
rifled U دارای خان
ill neighboured U دارای محیط بد
ill neighboured U دارای همسایه بد
allergic U دارای حساسیت به
zygomorphic U دارای تقارن
univalent U دارای یک فرفیت
zonate U دارای مدار
unipod U دارای یک پایه
unidirectional U دارای یک جهت
woolly headed U دارای سر پشمالو
unifilar U دارای یک سیم یا نخ
tungstic U دارای تنگستن
unidirection U دارای یک جهت
rattly U دارای صدای تق تق
in flower U دارای شکوفه
melodious U دارای ملودی
hectic U دارای تب لازم
sabulous U دارای شن ریزه
rugose U دارای رکه
underweight U دارای کسروزن
deadbeat U دارای سکون
deadbeats U دارای سکون
reboant U دارای واکنش
synonymous U دارای تشابه
weighted U دارای وزن
synonymous U دارای ترادف
in force U دارای اعتبار
stilted U دارای چوب پا
undersigned U دارای امضاء
haired U دارای موی ...
rarely beautiful U دارای زیبائی
vagile U دارای تحرک
pseudonymous U دارای تخلص
warty U دارای زگیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com