Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
white hot
U
دارای احساسات برانگیخته
white-hot
U
دارای احساسات برانگیخته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sexy
U
دارای احساسات شهوانی
sexiest
U
دارای احساسات شهوانی
fanatical
U
دارای احساسات شدید
fanatic
U
دارای احساسات شدید
pathetic
U
دارای احساسات شدید
fanatics
U
دارای احساسات شدید
sexier
U
دارای احساسات شهوانی
high mind
U
با مناعت دارای احساسات بلند
tough minded
U
دارای فکر خشن وبدون احساسات
homosexual
U
دارای احساسات جنسی نسبت به جنس موافق
homosexuals
U
دارای احساسات جنسی نسبت به جنس موافق
slobber
U
دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbering
U
دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbers
U
دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbered
U
دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
fiend
U
دارای احساسات شدید
[دیوانه وار مشتاق یا علاقه مند]
excited
U
برانگیخته
impassioned
U
برانگیخته
wrathful
U
برانگیخته غضبناک
hottest
U
برانگیخته بگرمی
excited state
U
حالت برانگیخته
hot
U
برانگیخته بگرمی
hotter
U
برانگیخته بگرمی
tar
U
: برانگیخته خشمگین کردن
delayed neutrons
U
نوترونهای تابش شده از یک هسته برانگیخته در یک پروسه رادیواکتیو
puff adder
U
یکجور افعی بزرگ افریقایی که چون برانگیخته شودتنش بادمیکند
soulful
U
پر از احساسات
emotions
U
احساسات
heartbeats
U
احساسات
emotion
U
احساسات
sentiments
U
احساسات
heartbeat
U
احساسات
schwarmerei
U
احساسات شدید
enthuses
U
احساسات رابرانگیختن
enthused
U
احساسات رابرانگیختن
to gall a person's kibes
U
احساسات کسی را
sentimentalize
U
با احساسات امیختن
rhapsodical
U
ناشی از احساسات
emotive
U
وابسته به احساسات
nationallism
U
احساسات ملی
rhapsodically
U
از روی احساسات
brace
U
تحریک احساسات
braced
U
تحریک احساسات
d. of feeling
U
نازکی احساسات
affecting
U
محرک احساسات
heartstrings
U
احساسات عمیق
impressive
U
برانگیزنده احساسات
folkway
U
احساسات عمومی
emotionless
U
عاری از احساسات
affects
U
احساسات برخورد
affect
U
احساسات برخورد
schwarmerei
U
احساسات افراطی
enthusing
U
احساسات رابرانگیختن
acold
U
بدون احساسات
enthuse
U
احساسات رابرانگیختن
sensate
U
با احساسات درک کردن
neighbourly feelings
U
احساسات همسایگی همدردی
heartstring
U
عمیق ترین احساسات دل
sentimentalization
U
ایجاد احساسات وعواطف
self composed
U
مستولی بر احساسات خود
sentimental
U
مبنی بر احساسات یا عقیده
unfeeling
U
بیحس فاقد احساسات
sweep off one's feet
<idiom>
U
بر احساسات فائق آمدن
sentient
U
حساس دستخوش احساسات
sentimentality
U
گرایش بسوی احساسات
religious sentiments
U
احساسات وعقاید مذهبی
sentimentalism
U
گرایش بسوی احساسات
mush
U
احساسات بیش ازحد
internationalism
U
احساسات بین المللی
shake-ups
U
احساسات راتحریک کردن
shake-up
U
احساسات راتحریک کردن
sentimentally
U
از روی احساسات یاعاطفه
shake up
U
احساسات راتحریک کردن
heart goes out to someone
<idiom>
U
ابراز احساسات کردن
seentimentally
U
از روی احساسات یا عاطفه
soft spot for someone/something
<idiom>
U
احساسات تندوتیز داشتن
To play (trifle) with someones feeling.
U
با احساسات کسی بازی کردن
wear one's heart on one's sleeve
<idiom>
U
نشان دادن تمام احساسات
sectarianize
U
با احساسات و تعصبات مسلکی امیختن
pathognomic
U
وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
your words offended her
U
سخنان شما به احساسات اوبرخورد
get a grip of oneself
<idiom>
U
کنترل کردن احساسات شخصی
close to home
<idiom>
U
به احساسات شخصی نزدیک شدن
soul-searching
U
بررسی دقیق احساسات وانگیزههای خود
wounded feelings
U
رنجش برخوردگی احساسات جریحه دار
philanthropic feelings
U
احساسات بشر دوستانه و نوع پرستانه
soul searching
U
بررسی دقیق احساسات وانگیزههای خود
heart strings
U
عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
pornography
U
نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
passion
U
اشتیاق وعلاقه شدید احساسات تند وشدید
debunk
U
احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
soap operas
U
نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
She has emotional entanglements (involvement ) .
U
گرفتاریهای احساسی دارد ( عشق ؟ احساسات وغیره )
debunked
U
احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
debunking
U
احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
debunks
U
احساسات غلط و پوچ را ازکسی دور کردن
soap opera
U
نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
eroticism
U
تحریک احساسات شهوانی بوسیله تخیل ویابوسایل هنری
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
his words injured my feelings
U
سخنایش بمن برخورد سخنانش احساسات مراجریحه دار کرد
parabiosis
U
برگشت ووقفه فعالیت حیاتی موجود فرونشستگی احساسات یافعالیت
oedipus complex
U
احساسات محبت امیزبچه نسبت به والدین جنس مخالف خود
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
oedipal
U
وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
demagogisme
U
استفاده نامشروع از احساسات حاد و تعصبات عوام و مردم کوچه و بازار به منظور وصول به اهداف سیاسی
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
erogenous
U
ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
exhibitionism
U
نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
sex
U
احساسات جنسی روابط جنسی
sexes
U
احساسات جنسی روابط جنسی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
approval by acclamation
U
تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
voluntary manslaughter
U
قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
glochidiate
U
دارای مو
odoriferous
U
دارای بو
footy
U
دارای پا
fraught with
U
دارای
three legged
U
دارای سه پا
trilinear
U
دارای سه خط
bilabiate
U
دارای دو لب
iodic
U
دارای ید
three-legged
U
دارای سه پا
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
allergic
U
دارای حساسیت به
flabby
U
دارای عضلات شل
legitimating
U
دارای حق مشروع
zygomorphic
U
دارای تقارن
handy
<adj.>
U
دارای مزیت
zonate
U
دارای مدار
in force
U
دارای اعتبار
behinds
U
دارای پس افت
swell butted
U
دارای ته گنده
diandrous
U
دارای دوپرچم
humous
U
دارای موادالی
legitimates
U
دارای حق مشروع
behind
U
دارای پس افت
ambivalence
U
دارای دو جنبه
heterogamous
U
دارای مادگی ها
crepitant
U
دارای صدای خش خش
vivific
U
دارای حیات
inflorescent
U
دارای گل اذین
accentual
U
دارای تاکید
stilted
U
دارای چوب پا
deficient
U
دارای کمبود
redundant
U
دارای اطناب
indued with charm
U
دارای فریبندگی
cretaceous
U
دارای گچ فراوان
in power
U
دارای اختیارات
legitimated
U
دارای حق مشروع
in flower
U
دارای شکوفه
in defect
U
دارای کاستی
legitimate
U
دارای حق مشروع
short-range
U
دارای برد کم
hectic
U
دارای تب لازم
dartrous
U
دارای تبخال
declinatory
U
دارای تمایل
warty
U
دارای زگیل
windiness
U
دارای باد
whizzer
U
دارای صدای غژ
rifled
U
دارای خان
weak eyed
U
دارای چشم کم سو
homolographic
U
دارای قرینه
palmy
U
دارای نخل
short range
U
دارای برد کم
pre emptive
U
دارای حق شفعه
privileged
U
دارای امتیاز
prurient
U
دارای فکرشهوانی
plumose
U
دارای دسته پر
ill neighboured
U
دارای محیط بد
hexameter
U
دارای شش وزن
ill neighboured
U
دارای همسایه بد
preemptor
U
دارای حق شفعه
woolly headed
U
دارای سر پشمالو
wapper jawed
U
دارای ارواره کج
sulfureous
U
دارای گوگرد
polygamous
U
دارای چند زن
cuspidal
U
دارای برامدگی
equivocal
U
دارای دومعنی
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
backed
U
دارای پشت
weak sighted
U
دارای چشم کم سو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com