Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lunulate
U
دارای اجزاء هلالی شکل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
engrailed
U
دارای کنگرههای هلالی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
falcated
U
هلالی
toric
U
هلالی
half moon
U
هلالی
arciform
U
هلالی
meniscus
U
هلالی
sigmoid
U
هلالی
lunate
U
هلالی
semilunar
U
هلالی
mooned
U
هلالی
embowed
U
هلالی
lunular
U
هلالی
squinch
U
طاق هلالی
crescents
U
هلالی شکل
moon knife
U
چاقوی هلالی
crescent
U
هلالی شکل
lunette
U
هلالی شکل
mikazuki uke ushiro geri
U
دفاع هلالی
mikazuki
U
دروی هلالی
meniscus lens
U
عدسی هلالی
meniscus
U
نگارنده هلالی
half-moon
U
سنگر نیم هلالی
ravelin
U
نیم هلالی سنگر
lunule
U
هر عضو هلالی هلال
diverging meniscus lens
U
عدسی هلالی واگرا
synodic period
U
دوره تناوب هلالی
convergent meniscus lens
U
عدسی هلالی همگرا
scimitar
U
شمشیر هلالی شکل
lunulate
U
شبیه هلال هلالی
torus
U
گچ بری بزرگ هلالی ته ستون
eyebrows
U
گچ بری هلالی بالای پنجره
eyebrow
U
گچ بری هلالی بالای پنجره
croissants
U
نان شیرینی هلالی شکل
lunar month
U
ماه هلالی ,priod synodic lunation :syn
component
U
اجزاء
ingredients
U
اجزاء
ingredient
U
اجزاء
components
U
اجزاء
electronic components
U
اجزاء الکترونیکی
idle component
U
اجزاء کور
parts list
U
لیست اجزاء
mechanisms
U
اجزاء مکانیکی
shuttering
U
اجزاء قالببندی
mechanism
U
اجزاء مکانیکی
part list
U
فهرست اجزاء
parts programmer
U
برنامه نویس اجزاء
features of project
U
اجزاء اصلی یک طرح
composition
U
نسبت اجزاء سازنده
compositions
U
نسبت اجزاء سازنده
mechanisms
U
اجزاء متشکله چیزی
soil separates
U
اجزاء بافت خاک
mechanism
U
اجزاء متشکله چیزی
anti drag wire
U
اجزاء بست کاری ساختمانی
configuration
U
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configurations
U
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
parse
U
اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
piecemeal
U
به اجزاء ریز تقسیم کردن خردخرد
parsed
U
اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
parses
U
اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
steric
U
وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
integration
U
یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
take to pieces
U
پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
particularism
U
اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
contrasting
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
design load
U
حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند
contrasts
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasted
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrast
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
decouple
U
جدا کردن یا قطع ارتباط بین اجزاء یک سیستم
allowances
U
اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
allowance
U
اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
beef up
U
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
compensator
U
ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
braced
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
blended
U
شکل ایرودینامیکی که در ان اجزاء اصلی بدون هیچ خط یاحد و مرز مشخصی به یکدیگرمتصل میشوند
gestalt
U
معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
simulations
U
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulation
U
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
leontief matrix
U
اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
hybrid
U
چیزی که از چندجزء ناجورساخته شده باشدکلمهای که اجزاء ان اززبانهای مختلف تشکیل شده باشد
joggling
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggle
U
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
monocoque
U
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
cannibalising
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous
U
دارای بو
iodic
U
دارای ید
trilinear
U
دارای سه خط
bilabiate
U
دارای دو لب
fraught with
U
دارای
footy
U
دارای پا
glochidiate
U
دارای مو
three legged
U
دارای سه پا
three-legged
U
دارای سه پا
sonant
U
دارای اهنگ
social minded
U
دارای افکاراجتماعی
melodic
U
دارای ملودی
monopetalous
U
دارای یک گلبرگ
flabby
U
دارای عضلات شل
silicifoeous
U
دارای در کوهی
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
melodious
U
دارای ملودی
equivocal
U
دارای دومعنی
synonymous
U
دارای ترادف
synonymous
U
دارای تشابه
multilineal
U
دارای چندین خط
multiflorous
U
دارای بیش از سه گل
multifid
U
دارای چندشکاف
muciferous
U
دارای مخاط
backed
U
دارای پشت
shelterer
U
دارای حفاظ
myrrhic
U
دارای بوی مر
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
legitimating
U
دارای حق مشروع
stannic
U
دارای قلع
low-spirited
U
دارای روحیه بد
salaried
U
دارای حقوق
low spirited
U
دارای روحیه بد
monoclinal
U
دارای یک شیب
formal
U
دارای فکر
stannous
U
دارای قلع
monandrous
U
دارای یک شوهر
staminate
U
دارای جرثومه نر
monometallic
U
دارای یک فلز
prerogatives
U
دارای حق ویژه
legitimates
U
دارای حق مشروع
legitimated
U
دارای حق مشروع
legitimate
U
دارای حق مشروع
spirituous
U
دارای الکل
splashy
U
دارای ترشح
redundant
U
دارای اطناب
deficient
U
دارای کمبود
prerogative
U
دارای حق ویژه
of that ilk
U
دارای همان جا
pinnular
U
دارای برگچه
primiparous
U
دارای یک اولاد
petiolate
U
دارای دمگل
pseudonymous
U
دارای تخلص
pulsant
U
دارای تپش
pulsatile
U
دارای تپش
quartziferous
U
دارای در کوهی
rarely beautiful
U
دارای زیبائی
weighted
U
دارای وزن
primipara
U
دارای یک اولاد
prerogatived
U
دارای حق ویژه
preemptor
U
دارای حق شفعه
pileate
U
دارای کلاهک
petiolated
U
دارای دمگل
pinnular
U
دارای بالچه
plumose
U
دارای دسته پر
polygamous
U
دارای چند زن
monatomic
U
دارای یک جوهرفرد
pre emptive
U
دارای حق شفعه
rugose
U
دارای رکه
rattly
U
دارای صدای تق تق
reboant
U
دارای واکنش
pelliculate
U
دارای پوسته
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
short-range
U
دارای برد کم
nucleate
U
دارای هسته
nitrous
U
دارای شوره
energetic
U
دارای انرژی
stilted
U
دارای چوب پا
myrrhy
U
دارای بوی مر
portentous
U
دارای فال بد
rifled
U
دارای خان
deadbeats
U
دارای سکون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com