Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tangible assets
U
دارائیهای مادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
invisible assets
U
دارائیهای نامرئی دارائیهای غیرقابل رویت
tangible assets
U
دارائیهای ثابت دارائیهای عینی
objectivism
U
ادبیات و هنر مادی مادی گرایی
financial assets
U
دارائیهای مالی
frozen assets
U
دارائیهای مسدود
intangible assets
U
دارائیهای نامرئی
intangible assets
U
دارائیهای غیرمادی
intangible assets
U
دارائیهای غیرمرئی
intangible assets
U
دارائیهای ناملموس
fixed assets
U
دارائیهای ثابت
liquid assets
U
دارائیهای نقدی
monetary assets
U
دارائیهای پولی
real assets
U
دارائیهای واقعی
tangible assets
U
دارائیهای مرئی
current assets
U
دارائیهای جاری
private property
U
دارائیهای خصوصی
nonmonetary assets
U
دارائیهای غیر پولی
goods and chattels
U
اموال و دارائیهای منقول
realization account
U
حساب تبدیل دارائیهای شرکت به پول نقد
materials
U
مادی
physical
U
مادی
so matic
U
مادی
canal
U
مادی
canals
U
مادی
rain worm
U
مادی
hylic
U
مادی
material
U
مادی
irrigation channel
U
مادی
catch feeder
U
مادی
materialists
U
مادی
worldling
U
مادی
corporeal
U
مادی
fleshly
U
مادی
materialist
U
مادی
materialization
U
مادی سازی
material mass
U
جرم مادی
material incentives
U
محرکهای مادی
material incentives
U
انگیزههای مادی
material damage
U
خسارت مادی
physical device
U
ابزار مادی
matter wave
U
موج مادی
physical
U
مادی جسمانی
natural philosopher
U
حکیم مادی
overseer of irrigation channel
U
مادی سالار
tangible property
U
دارائی مادی
physical science
U
دانش مادی
physical connection
U
اتصال مادی
physicism
U
حکمت مادی
physical record
U
مدرک مادی
physical dimension
U
بعد مادی
physical coercion
U
اجبار مادی
material
U
مادی جسمانی
hylozoism
U
فلسفه مادی
materialize
U
مادی کردن
spiritually
U
غیر مادی
earthen
U
مادی جسمانی
idiographic
U
مجازی مادی
worldly
U
جسمانی مادی
materialised
U
مادی کردن
materialises
U
مادی کردن
materializes
U
مادی کردن
materialized
U
مادی کردن
incorporal
U
غیر مادی
incorporeal
U
غیر مادی
materializing
U
مادی کردن
materials
U
مادی جسمانی
materialising
U
مادی کردن
immaterial
U
غیر مادی
strict liability offence
U
جرم مادی صرف
substantiates
U
شکل مادی بخشیدن به
superphysical
U
ماورای عالم مادی
spiritusoity
U
عالم غیر مادی
valor
U
ارزش مادی اهمیت
valour
U
ارزش مادی اهمیت
primary masses
U
نقاط مادی اولیه
substantiate
U
شکل مادی بخشیدن به
substantiated
U
شکل مادی بخشیدن به
incorporeally
U
بطور غیر مادی
immaterialize
U
غیر مادی کردن
materiality
U
جنبه مادی ضرورت
substantiating
U
شکل مادی بخشیدن به
physical element of crime
U
عنصر مادی جرم
superempirical
U
خارج از جهان مادی
spiritual
U
غیر مادی بطور روحانی
transcendentalism
U
فلسفه خارج جهان مادی
objectivism
U
عین گرایی فلسفه مادی
autism
U
عدم توجه بعالم مادی
dialectical materialism
U
اساسا اقتصادی یا مادی هستند .
syupersubstantial
U
مافق وجود یا جوهر مادی روحی
materiel
U
قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
corpus delicti
U
عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
liquidity trap
U
سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
objectify
U
بنظر اوردن بصورت مادی و خارجی مجسم کردن
advantaged
U
کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
dialectic materialism
U
دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
atomism
U
عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
bourgeois
<adj.>
U
از ویژگی های این طبقه متوسط، به طور معمول با اشاره به ارزشهای مادی ادراک شده و یا نگرش مرسوم
spiritism
U
اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
antimateriel ammunition
U
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
pork barrel
U
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com