Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
provost court
U
دادگاه پادگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
summary court
U
دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
Other Matches
infrastructures
U
تاسیسات ثابت پادگانی ساختمانهای پادگانی
presidial
U
پادگانی
presidiary
U
پادگانی
post flag
U
پرچم پادگانی
base shop
U
تعمیرگاه پادگانی
garrison flag
U
پرچم پادگانی
garrison forces
U
نیروهای پادگانی
post property
U
اموال پادگانی
judge advocate
U
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharges
U
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharge
U
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance
U
تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts
U
دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause
U
احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
purging a contempt of court
U
جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
parquet
U
محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
regional purchase
U
خرید از داخل منطقه پادگانی
base reserves
U
ذخایرپادگانی نیروی احتیاط پادگانی
manadamus
U
حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet
U
احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
garrison forces
U
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
writ
U
دستور دادگاه حکم دادگاه
writs
U
دستور دادگاه حکم دادگاه
arrest
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
central pastry kitchen
U
اشپزخانه ثابت پادگانی اشپزخانه غیر صحرایی
tenants
U
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
tenant
U
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
court division
U
دادگاه
judgement seat
U
دادگاه
courtrooms
U
دادگاه
forums
U
دادگاه
court of law
U
دادگاه
courts
U
دادگاه
courthouse
U
دادگاه
courtroom
U
دادگاه
court of justice
U
دادگاه
tribunal
U
دادگاه
judgement hall
U
دادگاه
court
U
دادگاه
forum
U
دادگاه
tribunals
U
دادگاه
courthouses
U
دادگاه
president of the court
U
رئیس دادگاه
decreed
U
قرار دادگاه
decree
U
قرار دادگاه
court of iquiry
U
دادگاه رسیدگی
decreeing
U
قرار دادگاه
per curium
U
به وسیله دادگاه
peace court
U
دادگاه بخش
police court
U
دادگاه خلاف
petty session
U
دادگاه سیار
court of petty offences
U
دادگاه لغزش
tribunal
U
دادگاه محکمه
tribunals
U
دادگاه محکمه
disciplinary tribunal
U
دادگاه انتظامی
eyre
U
دادگاه سیار
forum
U
دادگاه محکمه
forums
U
دادگاه محکمه
prsbytery
U
دادگاه شرعی
criminal court
U
دادگاه جنایی
court session
U
جلسه دادگاه
court of inquiry
U
دادگاه تفتیش
courts of inquiry
U
دادگاه تفتیش
Chief Justice
U
رئیس دادگاه
Chief Justices
U
رئیس دادگاه
court of province
U
دادگاه استان
judicial confession
U
اقرار در دادگاه
police power
U
دادگاه پلیس
decrees
U
قرار دادگاه
jurisdiction of the court
U
صلاحیت دادگاه
courts of appeal
U
دادگاه استیناف
courts of appeal
U
دادگاه پژوهش
administrative tribunal
U
دادگاه اداری
court martial
U
دادگاه نظامی
assize court
U
دادگاه جنایی
court of first instance
U
دادگاه شهرستان
court of appeals
U
دادگاه استیناف
court material
U
دادگاه نظامی
court martiall
U
دادگاه نظامی
beadle
U
منادی دادگاه
canonry
U
دادگاه شرع
circuit court
U
دادگاه منطقهای
circuit court
U
دادگاه استیناف
contempt og court
U
اهانت به دادگاه
country court
U
دادگاه بخش
courts of appeal
U
دادگاه استان
kangoroo court
U
دادگاه محلی
court of appeal
U
دادگاه پژوهش
municipal court
U
دادگاه داخلی
municipal court
U
دادگاه شهرداری
receivership
U
امانت دادگاه
military court
U
دادگاه نظامی
military tribunal
U
دادگاه نظامی
martial court
U
دادگاه نظامی
auto da fe
U
رای دادگاه
magistrates court
U
دادگاه جنحه
usher
U
دربان دادگاه
ushered
U
دربان دادگاه
ushering
U
دربان دادگاه
ushers
U
دربان دادگاه
courtroom
U
اطاق دادگاه
courtrooms
U
اطاق دادگاه
court of first instance
U
دادگاه بدوی
court of appeal
U
دادگاه استان
court of appeal
U
دادگاه استیناف
court of grievances
U
دادگاه مظالم
divan
U
دادگاه اسلامی
writs
U
حکم دادگاه
writs
U
قرار دادگاه
police force
U
دادگاه پلیس
court division
U
بخش دادگاه
law courts
U
دادگاه قضایی
law court
U
دادگاه قضایی
kangaroo courts
U
دادگاه مندرآوردی
kangaroo courts
U
دادگاه غیرقانونی
kangaroo courts
U
دادگاه پوشالی
kangaroo court
U
دادگاه مندرآوردی
kangaroo court
U
دادگاه غیرقانونی
kangaroo court
U
دادگاه پوشالی
writ
U
قرار دادگاه
writ
U
حکم دادگاه
diwan
U
دادگاه اسلامی
bar
U
وکالت دادگاه
bars
U
وکالت دادگاه
rota
U
دادگاه کاتولیکی
rotas
U
دادگاه کاتولیکی
police forces
U
دادگاه پلیس
district court
U
دادگاه بخش
juvenile court
U
دادگاه نوجوانان
juvenile court
U
دادگاه اطفال
quarter sessions
U
دادگاه استینافی
cites
U
به دادگاه خواندن
citing
U
به دادگاه خواندن
superior court
U
دادگاه تمیز
superior court
U
دادگاه عالی
quaestor
U
افسررئیس دادگاه
summary court
U
دادگاه بدوی
landesgericht
U
دادگاه ایالتی
special tribunal
U
دادگاه اختصاصی
warnings
U
اخطاریه دادگاه
warning
U
اخطاریه دادگاه
rehearing
U
تجدیدجلسه دادگاه
recourse action
U
رجوع به دادگاه
questor
U
افسررئیس دادگاه
queens bench division
U
دادگاه ملکه
cited
U
به دادگاه خواندن
evoke
U
به دادگاه بالاتربردن
evokes
U
به دادگاه بالاتربردن
evoking
U
به دادگاه بالاتربردن
juvenile courts
U
دادگاه اطفال
juvenile courts
U
دادگاه نوجوانان
cite
U
به دادگاه خواندن
general court martial
U
دادگاه عالی نظامی
enforcement of a judment
U
اجرای حکم دادگاه
inquisitional
U
وابسته به دادگاه روحانی
go to law
U
به دادگاه عارض شدن
have up
U
به دادگاه بردن یا احضارکردن
extrajudicial confession
U
اقرار در خارج دادگاه
civil court division
U
بخش دادگاه مدنی
criminal court division
U
بخش دادگاه جنایی
foreign judgment
U
رای دادگاه خارجی
f. time
U
روزهای تعطیل دادگاه
foreign judgment
U
حکم دادگاه خارجی
international court
U
دادگاه بین المللی
magistrature
U
دادگاه بخش دادرسان
woolsack
U
کرسی یا صندلی دادگاه
trial court
U
دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
police magistrate
U
رئیس دادگاه لغزش
traffic court
U
دادگاه عبور و مرور
traffic court
U
دادگاه تخلفات رانندگی
termtime
U
دوره اجلاسیه دادگاه
probate court
U
دادگاه وصایا و ارث
state's evidence
U
گواه دادگاه جنایی
small claims court
U
دادگاه دعاوی کوچک
sitting in camera
U
جلسه خصوصی دادگاه
right of action
U
حق طرح دعوی در دادگاه
locus standi
U
حق حضور در دادگاه یامجلس
king's counsel
U
قاضی دادگاه پادشاه
judges disciplianary tribunal
U
دادگاه قضات انتظامی
to bring somebody before the court
[s]
U
کسی را دادگاه بردن
to give evidence before the court
U
در دادگاه گواهی دادن
judge advocate general
U
رئیس دادگاه نظامی
to appear before the court
U
در دادگاه ظاهر شدن
enforcement
U
اجرا
[حکم دادگاه]
execution
U
اجرا
[حکم دادگاه]
legal enforcement
U
اجرای حکم دادگاه
enforcement by writ
U
اجرای حکم دادگاه
decree absolute
حکم نهائی دادگاه
rectus in curia
U
اعاده حق ترافع در دادگاه
bars
U
جایگاه متهمین در دادگاه
venue
U
حوزه صلاحیت دادگاه
magistrates
U
قاضی دادگاه جنحه
venue
U
محل تشکیل دادگاه
venues
U
حوزه صلاحیت دادگاه
venues
U
محل تشکیل دادگاه
docketed
U
دفترتعیین وقت دادگاه
spectators
U
مستمعین جلسه دادگاه
dock
U
جایگاه متهم در دادگاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com