English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
juvenile court U دادگاه نوجوانان
juvenile courts U دادگاه نوجوانان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharges U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharge U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance U تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts U دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause U احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
parquet U محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
purging a contempt of court U جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
junior U مسابقه نوجوانان
reform school U دارالتادیب نوجوانان
juvenile delinquency U بزهکاری نوجوانان
juniors U مسابقه نوجوانان
attendance center [British E] U بازداشتگاه نوجوانان [قانون]
teenage U وابسته به نوجوانی یا نوجوانان
Juvenile detention home [American E] U بازداشتگاه نوجوانان [قانون]
manadamus U حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet U احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
blinding [British E] <adj.> U عالی [اصطلاح روزمره نوجوانان]
blinding [British E] <adj.> U محشر [اصطلاح روزمره نوجوانان]
blinding [British E] <adj.> U خیلی خوب [اصطلاح روزمره نوجوانان]
writs U دستور دادگاه حکم دادگاه
summary court U دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
writ U دستور دادگاه حکم دادگاه
wimp U آدم دست و پا چلفته [شمال آلمان] [خفت آور ] [اصطلاحات نوجوانان]
arrests U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
courthouse U دادگاه
court of justice U دادگاه
courthouses U دادگاه
courtrooms U دادگاه
court division U دادگاه
court U دادگاه
courts U دادگاه
court of law U دادگاه
judgement hall U دادگاه
judgement seat U دادگاه
tribunal U دادگاه
courtroom U دادگاه
tribunals U دادگاه
forums U دادگاه
forum U دادگاه
country court U دادگاه بخش
contempt og court U اهانت به دادگاه
circuit court U دادگاه استیناف
courtroom U اطاق دادگاه
receivership U امانت دادگاه
decrees U قرار دادگاه
decreeing U قرار دادگاه
court material U دادگاه نظامی
court martiall U دادگاه نظامی
courts of appeal U دادگاه استیناف
decree U قرار دادگاه
court martial U دادگاه نظامی
decreed U قرار دادگاه
usher U دربان دادگاه
ushered U دربان دادگاه
circuit court U دادگاه منطقهای
courtrooms U اطاق دادگاه
court of appeal U دادگاه استان
court of appeal U دادگاه استیناف
summary court U دادگاه بدوی
court of appeal U دادگاه پژوهش
courts of appeal U دادگاه استان
courts of appeal U دادگاه پژوهش
administrative tribunal U دادگاه اداری
assize court U دادگاه جنایی
ushers U دربان دادگاه
auto da fe U رای دادگاه
beadle U منادی دادگاه
canonry U دادگاه شرع
ushering U دربان دادگاه
court of appeals U دادگاه استیناف
court of first instance U دادگاه شهرستان
rehearing U تجدیدجلسه دادگاه
police power U دادگاه پلیس
police court U دادگاه خلاف
superior court U دادگاه تمیز
petty session U دادگاه سیار
per curium U به وسیله دادگاه
peace court U دادگاه بخش
kangaroo court U دادگاه پوشالی
municipal court U دادگاه داخلی
municipal court U دادگاه شهرداری
superior court U دادگاه عالی
president of the court U رئیس دادگاه
landesgericht U دادگاه ایالتی
warning U اخطاریه دادگاه
recourse action U رجوع به دادگاه
questor U افسررئیس دادگاه
queens bench division U دادگاه ملکه
quarter sessions U دادگاه استینافی
quaestor U افسررئیس دادگاه
warnings U اخطاریه دادگاه
prsbytery U دادگاه شرعی
provost court U دادگاه پادگانی
special tribunal U دادگاه اختصاصی
military court U دادگاه نظامی
kangaroo court U دادگاه غیرقانونی
district court U دادگاه بخش
disciplinary tribunal U دادگاه انتظامی
criminal court U دادگاه جنایی
court session U جلسه دادگاه
jurisdiction of the court U صلاحیت دادگاه
court of province U دادگاه استان
court of petty offences U دادگاه لغزش
court of iquiry U دادگاه رسیدگی
court of grievances U دادگاه مظالم
eyre U دادگاه سیار
judicial confession U اقرار در دادگاه
law courts U دادگاه قضایی
military tribunal U دادگاه نظامی
martial court U دادگاه نظامی
kangaroo court U دادگاه مندرآوردی
magistrates court U دادگاه جنحه
kangaroo courts U دادگاه پوشالی
kangaroo courts U دادگاه غیرقانونی
kangaroo courts U دادگاه مندرآوردی
law court U دادگاه قضایی
kangoroo court U دادگاه محلی
court of first instance U دادگاه بدوی
diwan U دادگاه اسلامی
police force U دادگاه پلیس
evoking U به دادگاه بالاتربردن
evokes U به دادگاه بالاتربردن
evoke U به دادگاه بالاتربردن
rotas U دادگاه کاتولیکی
tribunal U دادگاه محکمه
police forces U دادگاه پلیس
writs U قرار دادگاه
divan U دادگاه اسلامی
citing U به دادگاه خواندن
cites U به دادگاه خواندن
cite U به دادگاه خواندن
writs U حکم دادگاه
writ U قرار دادگاه
writ U حکم دادگاه
cited U به دادگاه خواندن
court division U بخش دادگاه
tribunals U دادگاه محکمه
forum U دادگاه محکمه
juvenile court U دادگاه اطفال
courts of inquiry U دادگاه تفتیش
Chief Justice U رئیس دادگاه
Chief Justices U رئیس دادگاه
court of inquiry U دادگاه تفتیش
bar U وکالت دادگاه
bars U وکالت دادگاه
forums U دادگاه محکمه
rota U دادگاه کاتولیکی
juvenile courts U دادگاه اطفال
recorders U رئیس دادگاه محلی
foreign judgment U رای دادگاه خارجی
stand U جایگاه گواه در دادگاه
foreign judgment U حکم دادگاه خارجی
f. time U روزهای تعطیل دادگاه
international court U دادگاه بین المللی
extrajudicial confession U اقرار در خارج دادگاه
circuits U حوزه صلاحیت دادگاه
judgments U رای دادگاه قضاوت
judges disciplianary tribunal U دادگاه قضات انتظامی
circuit U حوزه صلاحیت دادگاه
judge advocate general U رئیس دادگاه نظامی
have up U به دادگاه بردن یا احضارکردن
recorder U رئیس دادگاه محلی
judgements U رای دادگاه قضاوت
decree absolute حکم نهائی دادگاه
inquisitional U وابسته به دادگاه روحانی
go to law U به دادگاه عارض شدن
judgement U رای دادگاه قضاوت
general court martial U دادگاه عالی نظامی
king's counsel U قاضی دادگاه پادشاه
locus standi U حق حضور در دادگاه یامجلس
probate court U دادگاه وصایا و ارث
bar U جایگاه متهمین در دادگاه
small claims court U دادگاه دعاوی کوچک
sitting in camera U جلسه خصوصی دادگاه
criminal court division U بخش دادگاه جنایی
dockets U دفترتعیین وقت دادگاه
docketing U دفترتعیین وقت دادگاه
right of action U حق طرح دعوی در دادگاه
docketed U دفترتعیین وقت دادگاه
rectus in curia U اعاده حق ترافع در دادگاه
docket U دفترتعیین وقت دادگاه
state's evidence U گواه دادگاه جنایی
bars U جایگاه متهمین در دادگاه
magistrature U دادگاه بخش دادرسان
process U جریان کار در دادگاه
practice U جریان کار در دادگاه
trial court U دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
traffic court U دادگاه عبور و مرور
traffic court U دادگاه تخلفات رانندگی
termtime U دوره اجلاسیه دادگاه
police magistrate U رئیس دادگاه لغزش
woolsack U کرسی یا صندلی دادگاه
enforcement of a judment U اجرای حکم دادگاه
dock U جایگاه متهم در دادگاه
magistrate U رئیس بخش دادگاه
enforcement by writ U اجرای حکم دادگاه
actionable U قابل تعقیب در دادگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com