English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inward U داخل رونده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
intrusive U بزور داخل شونده فرو رونده
Other Matches
ratline U عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
intercommand U داخل قسمت داخل یکان
nuclide U کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
mortise dead lock U قفل داخل کار قفل داخل درب
scroungers U کش رونده
scrounger U کش رونده
passengers U رونده
abstracter U کش رونده
passenger U رونده
agoing U رونده
inputted U در رونده
goer U رونده
input U در رونده
walking U راه رونده
outgoing U بیرون رونده
sleeper U خواب رونده
escalators U پله رونده
escalator U پله رونده
upriser U بالا رونده
vacationer U مرخصی رونده
vacationist U مرخصی رونده
passer U رونده شطرنج
conveyor belts U بند رونده
oncoming U جلو رونده
ascending U بالا رونده
galloping U چهارنعل رونده
scandent U بالا رونده
conveyor belt U بند رونده
running part U قسمت رونده
progressive U پیش رونده
crossing U رژه رونده
traveling wave U موج رونده
prevenient U پیش رونده
peripatetic U راه رونده
retreating blade U تیغه پس رونده
moving staircase U پله رونده
slides U پس وپیش رونده
wader U راه رونده در اب
jerky U نامنظم رونده
ascensive U بالا رونده
live load U بار رونده
ascensive U پیش رونده
marcher U رژه رونده
slide U پس وپیش رونده
go ahead U پیش رونده
gressorial U راه رونده
escalator U پله رونده
sleepers U خواب رونده
mountant U بالا رونده
ascendent U بالا رونده
moving stairway U پله رونده
on the down grade U پایین رونده
habitue U رونده همیشگی
saltigrade U با جست راه رونده
slouchy U دولا دولاراه رونده
groveling U سینه مال رونده
gray U روبه سفیدی رونده
belt conveyor U نوار یا بند رونده
progressive U تصاعدی جلو رونده
yo-yos U بالا و پایین رونده
yo-yo U بالا و پایین رونده
excursionist U گردش رونده سیاح
encyclic U بدست چندنفر رونده
mortals U از بین رونده مردنی
reptile U سینه مال رونده
headlong U بی پروا شیرجه رونده
moving stairways U پله های رونده
moving stairs {pl} U پله های رونده
plantigrade U راه رونده روی کف پا
grovelling U سینه مال رونده
escalators U پله های رونده
connected passes pawns U پیادههای رونده متصل
moving staircases U پله های رونده
mortal U از بین رونده مردنی
reptiles U سینه مال رونده
passed pawn U پیاده رونده یا پاسه شطرنج
travelling crane U جرثقیل رونده بارانگیز خودرو
digitigrade U باپنجه راه رونده جانورپنجه رو
united pressed pawns U پیادههای رونده متصل شطرنج
somnambular U خوابگرد در خواب راه رونده
somnambulant U خوابگرد در خواب راه رونده
protected passed pawn U پیاده رونده محافظت شده
naeryo jireugi U ضربه دست پایین رونده
retreating blade stall U واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
gradual U قدم بقدم پیش رونده
walks U گردش کننده راه رونده
walked U گردش کننده راه رونده
walk U گردش کننده راه رونده
orthograde U راه رونده با بدنی راست وعمودی
land sick U کند رونده بواسطه نزدیکی بخشکی
decoys U پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
sarmentose U دارای شاخههای نازک وخیمده بالا رونده
decoy U پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoyed U پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoying U پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
anie U داخل
interiors U داخل
within <prep.> U در داخل
interior U داخل
intra U داخل
lineball U داخل
inside <adv.> <prep.> U در داخل
within U در داخل
interiorly U از داخل
withindoors U در داخل
aboard U داخل
insides U داخل
inside U داخل
impenetrable U داخل نشدنی
phase in U داخل کردن
enter U داخل شدن
to push to the front [of line] U داخل صف زدن
to cut in line U داخل صف زدن
on line U داخل رده
intermolecular U در داخل ذرات
to queue-jump [British E] U داخل صف زدن
anieoro U از داخل به خارج
anieoro U به طرف داخل
on berth U در داخل بندر
to line-jump U داخل صف زدن
intromit U داخل کردن
introgresseive U داخل شونده
ingressive U داخل شونده
ingoing U داخل شونده
intercontinental U داخل قاره
engaged in war U داخل جنگ
inbound U داخل مرز
inboard U به سمت داخل
inboard U به طرف داخل
inboard U داخل کشتی
in and out U داخل وخارج
implosion U انفجار از داخل
imbark U داخل کردن
grind internally U داخل را ساییدن
implode U از داخل ترکیدن
he is not in it U داخل نیست
he went aboard the ship او داخل کشتی شد
heave in U کشیدن به داخل
inhaul U به داخل کشیدن
inhaul U به داخل کشنده
intratheater U در داخل صحنه
intraspecific U داخل گونهای
intraspecies U داخل گونهای
intrant U داخل شونده
intradivision U در داخل لشگر
interurban U داخل شهری
interservice U داخل قسمت
interneuron U داخل عصبی
interneural U داخل عصبی
internal attack U تک داخلی یا تک از داخل
interchart U در داخل نقشه
intercellular U داخل سلولی
interior wiring U سیمکشی داخل
inside wiring U سیمکشی داخل
cross hair U خط داخل دوربین
immit U داخل کردن
to play at U داخل شدن در
ingratiating U داخل کردن
to step inside U داخل شدن
enters U داخل کردن
enters U داخل شدن
uchi uke U دفاع از داخل
ingratiates U داخل کردن
to walk in U داخل شدن
to step in U داخل شدن
to go in U داخل شدن
to get into U داخل شدن در
to cut in U داخل شدن
to work in U داخل کردن
ingratiate U داخل کردن
ingratiated U داخل کردن
entered U داخل کردن
incorporate U داخل کردن
interns U داخل شدن در
intern U داخل شدن در
entered U داخل شدن
enter U داخل کردن
work in U داخل کردن
to go into U داخل شدن در
interning U داخل شدن در
incorporating U داخل کردن
incorporates U داخل کردن
withindoors U افراد داخل
court tennis U تنیس داخل سالن
withindoors U اشخاص داخل منزل
sightings U دیدن از داخل دوربین
sighting U دیدن از داخل دوربین
inner space U داخل منظومه شمسی
cylinder jacket U استری داخل سیلندر
homes U جا به داخل لوله راندن
home market U بازار داخل کشور
to launch in to politics U داخل سیاست شدن
inside of U داخل و یا توی چیزی
cylinder gas U گاز داخل سیلندر
He is nobody. He is a nonentity. U داخل آدم نیست
home U جا به داخل لوله راندن
wall entrance U عبور از داخل دیوار
plunge U ناگهان داخل شدن
plunged U ناگهان داخل شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com