English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3107 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
no end to (of) <idiom> U خیلی زیاد،بهنظر تمام شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
superabundant U خیلی زیاد
oodles U خیلی زیاد
extreme U خیلی زیاد
lots U خیلی زیاد
far U زیاد خیلی
superrabundant U خیلی زیاد
infinitely U خیلی زیاد
exceeding U خیلی زیاد
raff U خیلی زیاد
abject poverty U فقر خیلی زیاد
barrelful U مقدار خیلی زیاد
very many book U کتابهای خیلی زیاد
very long U برد خیلی زیاد
very high frequency U فرکانس خیلی زیاد
an arm and a leg <idiom> U پول خیلی زیاد
oodlins U خیلی زیاد توده
to the full <idiom> U خیلی زیاد ،به طور کامل
have one's heart set on something <idiom> U چیزی را خیلی زیاد خواستن
like crazy <idiom> U خیلی سریع با انرژی زیاد
slashes U تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
slashed U تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
spate U تعداد خیلی زیاد هجوم بی مقدمه
slash U تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
to have one's work cut out [for one] <idiom> U کار خیلی زیاد و سخت داشتن
What brazen cheek ! Ilike your impudence . U بنازم که خیلی رویت زیاد است ( پررویی) !
to have a spree U حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to have a binge U حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to be on the razzle U حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
blockbuster U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
blockbusters U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
money to burn <idiom> U بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
rattling U خیلی تند خیلی خوب
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminates U تمام شدن تمام کردن
terminate U تمام شدن تمام کردن
terminated U تمام شدن تمام کردن
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
emergency U خیلی خیلی فوری
emergencies U خیلی خیلی فوری
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
panoramas U تمام نما اینه تمام نما
full track U تمام شنی خودرو تمام شنی
panorama U تمام نما اینه تمام نما
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
not a few U خیلی ها
routh U خیلی
many U خیلی
in large quantities U خیلی خیلی
copious U خیلی
highly U خیلی
ten U خیلی
dammit U خیلی
damn U خیلی
for long U خیلی
abysmal <adj.> U خیلی بد
very little U خیلی کم
to a large extent U خیلی
very U خیلی
far and away U خیلی
villainous U خیلی بد
dumpiness U خیلی
hand and glove U خیلی صمیمی
far off U خیلی دور
pluperfect U خیلی عالی
it is very easily done U خیلی به اسانی
to pieces <idiom> U خیلی زیاده
corking U خیلی زیبا
hit bottom <idiom> U خیلی پست
by leaps and bounds U خیلی تند
too tough U خیلی سفت
Nothing more, thanks. خیلی متشکرم.
immediate U خیلی فوری
far and away U خیلی دور
flying high <idiom> U خیلی شادوشنگول
(go over with a) fine-toothed comb <idiom> U خیلی بادقت
parlous U خیلی مهیب
in seventh heaven <idiom> U خیلی خوشحال
lower most U خیلی پست تر
Many thanks! U خیلی ممنون!
number one U خیلی خوب
open-and-shut U خیلی سهل
open and shut U خیلی سهل
mad as a hornet <idiom> U خیلی عصبانی
not so hot <idiom> U نه خیلی خوب
get up the nerve <idiom> U خیلی شلوغ
dead slow U خیلی اهسته
in cold blood <idiom> U خیلی خونسرد
level best U خیلی عالی
level best U خیلی خوب
lily white U خیلی سفید
many people U خیلی از مردم
pitch-black U خیلی سیاه
pitch black U خیلی سیاه
as stiff as a poker U خیلی خشک
extras U بسیار خیلی
tickled pink <idiom> U خیلی شادوخوشحال
hand in glove U خیلی نزدیک
immensurable U خیلی قدیم
as good as U خیلی خوب
extra- U بسیار خیلی
(a) snap <idiom> U خیلی ساده
extra U بسیار خیلی
whopping U خیلی بزرگ
iam in bad U خیلی محتاجم
I spoke my mind. U من خیلی رک گفتم.
piping hot U خیلی داغ
precise U خیلی دقیق
hand in glove U خیلی صمیمی
giantess U زن خیلی قدبلند
benedicite U خیلی خوب
really sick U خیلی محشر
really wicked U خیلی محشر
decrepit U خیلی پیر
jolly U بذله گو خیلی
before you can say knife U خیلی زود
too bad <idiom> U خیلی بد ،غم انگیز
hand and glove U خیلی نزدیک
(as) old as the hills <idiom> U خیلی قدیمی
at most U خیلی باشد
fortissimo U خیلی بلند
in no time U خیلی زود
skin and bones <idiom> U خیلی لاغر
wicked <adj.> U خیلی خوب
swith U خیلی عظیم
thank you very much U خیلی متشکرم
whacking U خیلی بزرگ
nifty U خیلی خوب
niftiest U خیلی خوب
niftier U خیلی خوب
whackings U خیلی بزرگ
to spread like wildfire U خیلی زودمنتشرشدن
toploftiness U خیلی متکبر
faraway U خیلی دور
costs and arm and a leg <idiom> U خیلی گرونه
subminiature U خیلی کوچک
often U خیلی اوقات
highs U خیلی بزرگ
sappy U خیلی احساساتی
senseful U خیلی حساس
highest U خیلی بزرگ
high U خیلی بزرگ
skinless U خیلی حساس
span new U خیلی تازه
ultraconservative U خیلی محتاط
frequently U خیلی اوقات
raucous U خیلی نامرتب
seldom U خیلی کم ندرتا
precipitating U خیلی سریع
precipitates U خیلی سریع
bone dry U خیلی خشک
precipitated U خیلی سریع
precipitate U خیلی سریع
To take with a pinch of salt. U خیلی جدی نگرفتن
goody goody U خیلی خوب
goody-goody U خیلی خوب
very good U خیلی خوب
quaint U خیلی فریف
She is very pretentious. U خیلی ادعادارد
very light U خیلی سبک
once in the blue moon U خیلی بندرت
goody-goodies U خیلی خوب
wells U خیلی خوب
well U خیلی خوب
glorious U خیلی خوب
stentorian U خیلی بلند
awesome <adj.> U خیلی خوب
pianissmo U خیلی نرم
a lot of times <adv.> U خیلی از اوقات
frequently <adv.> U خیلی از اوقات
of vital importance U خیلی ضروری
oftentimes U خیلی اوقات
great <adj.> U خیلی خوب
He is a loose card . U خیلی ول است
many times <adv.> U خیلی از اوقات
often <adv.> U خیلی از اوقات
overstrung U خیلی حساس
confidential U خیلی محرمانه
regularly [often] <adv.> U خیلی از اوقات
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com