Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
at most
U
خیلی باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
at f.
U
منتهی خیلی باشد
close price
U
دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
retrain
U
ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
Other Matches
she has a well poised head
U
وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
go great guns
<idiom>
U
موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
i am very keen on going there
U
من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
paint oneself into a corner
<idiom>
U
گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
microfilming
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce
U
صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency
U
فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
ponderous
U
خیلی سنگین خیلی کودن
rattling
U
خیلی تند خیلی خوب
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
emergency
U
خیلی خیلی فوری
emergencies
U
خیلی خیلی فوری
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
jim dandy
U
ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase
U
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charge
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
in large quantities
U
خیلی خیلی
routh
U
خیلی
to a large extent
U
خیلی
abysmal
<adj.>
U
خیلی بد
not a few
U
خیلی ها
very little
U
خیلی کم
villainous
U
خیلی بد
many
U
خیلی
dammit
U
خیلی
highly
U
خیلی
dumpiness
U
خیلی
far and away
U
خیلی
ten
U
خیلی
damn
U
خیلی
copious
U
خیلی
very
U
خیلی
for long
U
خیلی
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
parlous
U
خیلی مهیب
superabundant
U
خیلی زیاد
open-and-shut
U
خیلی سهل
open and shut
U
خیلی سهل
niftier
U
خیلی خوب
I had an awful time .
U
به من خیلی بد گذشت
fortissimo
U
خیلی بلند
piping hot
U
خیلی داغ
precise
U
خیلی دقیق
to spread like wildfire
U
خیلی زودمنتشرشدن
toploftiness
U
خیلی متکبر
ultraconservative
U
خیلی محتاط
whopping
U
خیلی بزرگ
decrepit
U
خیلی پیر
pitch-black
U
خیلی سیاه
confidential
U
خیلی محرمانه
bone dry
U
خیلی خشک
number one
U
خیلی خوب
pitch black
U
خیلی سیاه
immediate
U
خیلی فوری
She is very pretentious.
U
خیلی ادعادارد
Neanderthal
U
خیلی کهنه
He is a loose card .
U
خیلی ول است
very light
U
خیلی سبک
not so hot
<idiom>
U
نه خیلی خوب
extras
U
بسیار خیلی
extra-
U
بسیار خیلی
Nothing more, thanks.
خیلی متشکرم.
extra
U
بسیار خیلی
too tough
U
خیلی سفت
extreme
U
خیلی زیاد
mad as a hornet
<idiom>
U
خیلی عصبانی
in seventh heaven
<idiom>
U
خیلی خوشحال
in cold blood
<idiom>
U
خیلی خونسرد
jolly
U
بذله گو خیلی
(go over with a) fine-toothed comb
<idiom>
U
خیلی بادقت
flying high
<idiom>
U
خیلی شادوشنگول
get up the nerve
<idiom>
U
خیلی شلوغ
hit bottom
<idiom>
U
خیلی پست
To take with a pinch of salt.
U
خیلی جدی نگرفتن
(as) old as the hills
<idiom>
U
خیلی قدیمی
skin and bones
<idiom>
U
خیلی لاغر
tickled pink
<idiom>
U
خیلی شادوخوشحال
too bad
<idiom>
U
خیلی بد ،غم انگیز
to pieces
<idiom>
U
خیلی زیاده
(a) snap
<idiom>
U
خیلی ساده
iam in bad
U
خیلی محتاجم
lily white
U
خیلی سفید
lower most
U
خیلی پست تر
hand and glove
U
خیلی نزدیک
hand and glove
U
خیلی صمیمی
lots
U
خیلی زیاد
many people
U
خیلی از مردم
many people
U
خیلی اشخاص
many persons
U
خیلی اشخاص
pluperfect
U
خیلی عالی
faraway
U
خیلی دور
much was said
U
خیلی حرفهازده شد
much worse
U
خیلی بدتر
level best
U
خیلی خوب
level best
U
خیلی عالی
hand in glove
U
خیلی صمیمی
immensurable
U
خیلی قدیم
whacking
U
خیلی بزرگ
whackings
U
خیلی بزرگ
in no time
U
خیلی زود
it is very easily done
U
خیلی به اسانی
precipitating
U
خیلی سریع
precipitates
U
خیلی سریع
precipitated
U
خیلی سریع
precipitate
U
خیلی سریع
hand in glove
U
خیلی نزدیک
niftiest
U
خیلی خوب
nifty
U
خیلی خوب
giantess
U
زن خیلی قدبلند
of vital importance
U
خیلی ضروری
before you can say knife
U
خیلی زود
sappy
U
خیلی احساساتی
senseful
U
خیلی حساس
as stiff as a poker
U
خیلی خشک
as good as
U
خیلی خوب
overstrung
U
خیلی حساس
skinless
U
خیلی حساس
far
U
زیاد خیلی
span new
U
خیلی تازه
subminiature
U
خیلی کوچک
superrabundant
U
خیلی زیاد
swith
U
خیلی عظیم
rotundily
U
چاقی خیلی
ritzy
U
خیلی شیک
benedicite
U
خیلی خوب
oftentimes
U
خیلی اوقات
far off
U
خیلی دور
pianissmo
U
خیلی نرم
pixilated
U
خیلی حساس
precisian
U
خیلی دقیق
primely
U
خیلی خوب
raff
U
خیلی زیاد
far and away
U
خیلی دور
oodles
U
خیلی زیاد
dead slow
U
خیلی اهسته
corking
U
خیلی زیبا
by leaps and bounds
U
خیلی تند
thank you very much
U
خیلی متشکرم
often
<adv.>
U
خیلی از اوقات
wicked
<adj.>
U
خیلی خوب
sick
[British E]
<adj.>
U
خیلی خوب
cool
<adj.>
U
خیلی خوب
stentorian
U
خیلی بلند
awesome
<adj.>
U
خیلی خوب
great
<adj.>
U
خیلی خوب
quaint
U
خیلی فریف
often
U
خیلی اوقات
costs and arm and a leg
<idiom>
U
خیلی گرونه
I spoke my mind.
U
من خیلی رک گفتم.
oft
[archaic, literary]
<adv.>
U
خیلی از اوقات
on any number of occasions
<adv.>
U
خیلی از اوقات
regularly
[often]
<adv.>
U
خیلی از اوقات
many times
<adv.>
U
خیلی از اوقات
frequently
<adv.>
U
خیلی از اوقات
a lot of times
<adv.>
U
خیلی از اوقات
once in the blue moon
U
خیلی بندرت
infinitely
U
خیلی زیاد
frequently
U
خیلی اوقات
exceeding
U
خیلی زیاد
glorious
U
خیلی خوب
goody goody
U
خیلی خوب
really wicked
U
خیلی محشر
very good
U
خیلی خوب
highs
U
خیلی بزرگ
really sick
U
خیلی محشر
goody-goodies
U
خیلی خوب
Many thanks!
U
خیلی ممنون!
wells
U
خیلی خوب
well
U
خیلی خوب
goody-goody
U
خیلی خوب
seldom
U
خیلی کم ندرتا
highest
U
خیلی بزرگ
high
U
خیلی بزرگ
raucous
U
خیلی نامرتب
oversimplifying
U
خیلی سهل گرفتن
prim
U
خیلی محتاط تمیز
pianissmo
U
خیلی ارام بنوازید
We get along splendidly(fine)
U
خیلی با هم جور هستیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com